| Total search result: 201 (6 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| d.p.i.     | 
		روش استاندارد برای شرح میزان resolation در چاپگرهای motrix-dot یا لیزری یا صفحه نمایش   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| postscripts     | 
		زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود   | 
		
	
		
		| postscript     | 
		زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود   | 
		
	
		
		| publishes     | 
		1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .   | 
		
	
		
		| published     | 
		1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .   | 
		
	
		
		| publish     | 
		1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .   | 
		
	
		
		| ega     | 
		در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور صفحه نمایش رنگی با resolutin بالا   | 
		
	
		
		| infra red link     | 
		روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد   | 
		
	
		
		| correspondence quality     | 
		چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری   | 
		
	
		
		| analogue     | 
		صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد   | 
		
	
		
		| analogues     | 
		صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد   | 
		
	
		
		| electronic     | 
		1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده   | 
		
	
		
		| matrixes     | 
		الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد   | 
		
	
		
		| matrix     | 
		الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد   | 
		
	
		
		| analog     | 
		صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد   | 
		
	
		
		| enhancing     | 
		در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد   | 
		
	
		
		| enhances     | 
		در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد   | 
		
	
		
		| enhance     | 
		در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد   | 
		
	
		
		| enhanced     | 
		در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد   | 
		
	
		
		| laserjet     | 
		چاپگر لیزری سافت Hewelett Packard که برای شرح صفحه از زبان PCL استفاده میکند   | 
		
	
		
		| texts     | 
		فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد   | 
		
	
		
		| text     | 
		فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد   | 
		
	
		
		| glare     | 
		صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور   | 
		
	
		
		| data tablet     | 
		یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی   | 
		
	
		
		| glares     | 
		صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور   | 
		
	
		
		| glared     | 
		صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور   | 
		
	
		
		| focused     | 
		تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد   | 
		
	
		
		| focus     | 
		تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد   | 
		
	
		
		| focussed     | 
		تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد   | 
		
	
		
		| focuses     | 
		تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد   | 
		
	
		
		| focusses     | 
		تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد   | 
		
	
		
		| focussing     | 
		تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد   | 
		
	
		
		| kiosk     | 
		فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم   | 
		
	
		
		| kiosks     | 
		فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم   | 
		
	
		
		| high resolution bit mapped display     | 
		تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| graphics     | 
		تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات   | 
		
	
		
		| splash screen     | 
		صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود   | 
		
	
		
		| at     | 
		قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد   | 
		
	
		
		| scanned     | 
		درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند   | 
		
	
		
		| scans     | 
		درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند   | 
		
	
		
		| scan     | 
		درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند   | 
		
	
		
		| device     | 
		CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| devices     | 
		CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| cga     | 
		سیستم نمایش رنگی با resolation متوسط مربوط به ریز کامپیوتر   | 
		
	
		
		| fields     | 
		روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد   | 
		
	
		
		| field     | 
		روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد   | 
		
	
		
		fielded       | 
		روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد   | 
		
	
		
		| cue     | 
		پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی   | 
		
	
		
		| cues     | 
		پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی   | 
		
	
		
		| menu     | 
		لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند   | 
		
	
		
		| graphics     | 
		شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود   | 
		
	
		
		| menus     | 
		لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند   | 
		
	
		
		| z buffer     | 
		محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه   | 
		
	
		
		| fibre optics     | 
		لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود   | 
		
	
		
		| blackest     | 
		1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد   | 
		
	
		
		| blacker     | 
		1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد   | 
		
	
		
		| blacks     | 
		1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد   | 
		
	
		
		| black     | 
		1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد   | 
		
	
		
		| blacked     | 
		1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد   | 
		
	
		
		| ruler     | 
		میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود   | 
		
	
		
		| rulers     | 
		میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود   | 
		
	
		
		| pincushion distortion     | 
		خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند   | 
		
	
		
		| IrDA     | 
		روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند   | 
		
	
		
		| ikon     | 
		نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع   | 
		
	
		
		| VT terminal emulation     | 
		استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند   | 
		
	
		
		| full     | 
		صفحه نمایش بزرگ VDU که یک صفحه متن کامل را نمایش میدهد   | 
		
	
		
		| fullest     | 
		صفحه نمایش بزرگ VDU که یک صفحه متن کامل را نمایش میدهد   | 
		
	
		
		| timed     | 
		1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| time     | 
		1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| times     | 
		1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| paper white monitor     | 
		صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه   | 
		
	
		
		| extend     | 
		گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند   | 
		
	
		
		| extending     | 
		گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند   | 
		
	
		
		| extends     | 
		گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند   | 
		
	
		
		| terminal     | 
		وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.   | 
		
	
		
		| terminals     | 
		وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.   | 
		
	
		
		| pages     | 
		نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود   | 
		
	
		
		| paged     | 
		نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود   | 
		
	
		
		| page     | 
		نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود   | 
		
	
		
		| graphic display     | 
		یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه   | 
		
	
		
		| VT terminal emulation     | 
		مجموعه استاندارد کدها سافت Digital Gquipment Corpcration برای کنترل نحوه نمایش متن و گرافیک روی ترمینالها   | 
		
	
		
		| ansi     | 
		برنامه مستقیم نرم افزاری کوچک که کدهای کنترلی صفحه نمایش ANSI را تفسیر میکند و صفحه نمایش را کاملا کنترل میکند   | 
		
	
		
		| visual display unit     | 
		ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند   | 
		
	
		
		| visual display terminal     | 
		ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند   | 
		
	
		
		| picking device     | 
		دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| stability     | 
		توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر بدون لکه   | 
		
	
		
		| off screen buffer     | 
		فضای RAM برای نگهداری تصویر پیش از نمایش آن روی صفحه   | 
		
	
		
		| microwriter     | 
		صفحه کلید و نمایش قابل حمل برای تایپ در حین سفر   | 
		
	
		
		| alerts     | 
		تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر   | 
		
	
		
		| alert     | 
		تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر   | 
		
	
		
		| alerted     | 
		تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر   | 
		
	
		
		| near letter quality     | 
		خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد   | 
		
	
		
		| Hewlett Packard     | 
		مجموعه دستورات استاندارد ساخت Hewlett Packard تا یک نرم افزار توابع چاپگر لیزری را کنترل کند   | 
		
	
		
		| graphics     | 
		قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی   | 
		
	
		
		| notepads     | 
		بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است   | 
		
	
		
		| notepad     | 
		بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است   | 
		
	
		
		image       | 
		توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش   | 
		
	
		
		| frame     | 
		بخشی از حافظه برای ذخیره سازی تصور پیش ز نمایش آن روی صفحه   | 
		
	
		
		images       | 
		توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش   | 
		
	
		
		| bubble help     | 
		خط ی روی صفحه نمایش برای نشان دادن آنچه شما به آن اشاره می کنید   | 
		
	
		
		| texts     | 
		حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند   | 
		
	
		
		| text     | 
		حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند   | 
		
	
		
		image       | 
		[فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.]   | 
		
	
		
		images       | 
		فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود   | 
		
	
		
		| auto     | 
		توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن   | 
		
	
		
		| autos     | 
		توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن   | 
		
	
		
		| Use this command to send the output to a file instead of to the screen.     | 
		برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.   | 
		
	
		
		| burn in     | 
		علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی   | 
		
	
		
		| multisync monitor     | 
		صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد   | 
		
	
		
		| TrueType     | 
		فناوری نوشتاری سافت Apple و ماکروسافت برای چاپ دقیق هر آنچه در صفحه نمایش داده میشود   | 
		
	
		
		| sense probe     | 
		مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند   | 
		
	
		
		| colours     | 
		شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود   | 
		
	
		
		| colour     | 
		شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود   | 
		
	
		
		| hinting     | 
		در فن چاپ دیجیتال یا رقمی کاهش وزن یا میزان طرح حرف بطوریکه فونتهای کوچک از نظر اندازه بدون ازدست دادن جزئیات خود روی چاپگرهای dpi003 قابل چاپ باشند   | 
		
	
		
		| pre imaging     | 
		تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش   | 
		
	
		
		| raster     | 
		سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط   | 
		
	
		
		| laserwriter     | 
		چاپگر لیزری سافت Apple که از زبان شرح صفحه PostScript استفاده میکند   | 
		
	
		
		| documented     | 
		روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA   | 
		
	
		
		| document     | 
		روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA   | 
		
	
		
		| documenting     | 
		روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA   | 
		
	
		
		| raunchier     | 
		پست تر از استاندارد یا میزان متداول   | 
		
	
		
		| raunchiest     | 
		پست تر از استاندارد یا میزان متداول   | 
		
	
		
		| raunchy     | 
		پست تر از استاندارد یا میزان متداول   | 
		
	
		
		| pointer     | 
		نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| pointers     | 
		نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| deflection     | 
		هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| deflections     | 
		هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| Energy Star     | 
		استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد   | 
		
	
		
		| fixes     | 
		داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست   | 
		
	
		
		| fix     | 
		داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست   | 
		
	
		
		images       | 
		ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند   | 
		
	
		
		image       | 
		[ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.]   | 
		
	
		
		| screenful     | 
		فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| graphic     | 
		صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد   | 
		
	
		
		| pages     | 
		حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| paged     | 
		حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| page     | 
		حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| menus     | 
		مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| menu     | 
		مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| animations     | 
		ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| animation     | 
		ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| screened     | 
		محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود   | 
		
	
		
		| screens     | 
		محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود   | 
		
	
		
		| previews     | 
		نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد   | 
		
	
		
		| edited     | 
		فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند   | 
		
	
		
		| pop down menu     | 
		منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب   | 
		
	
		
		| screening, screenings     | 
		محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود   | 
		
	
		
		| screen     | 
		محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود   | 
		
	
		
		| window     | 
		فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند   | 
		
	
		
		| edit     | 
		فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند   | 
		
	
		
		| roll scroll     | 
		متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود   | 
		
	
		
		| preview     | 
		نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد   | 
		
	
		
		| ksr     | 
		ترمینالی که صفحه کلید و صفحه نمایش دارد و به CPU متصل است   | 
		
	
		
		| plasma display     | 
		صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه   | 
		
	
		
		| raster     | 
		گرافیکی که تصاویر آن روی خط وطی در صفحه نمایش یا صفحه ساخته می شوند   | 
		
	
		
		| tabling     | 
		لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| tables     | 
		لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| table     | 
		لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| tabled     | 
		لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| resolutions     | 
		تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند   | 
		
	
		
		| non destructive cursor     | 
		نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند   | 
		
	
		
		| dotting     | 
		آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| resolution     | 
		تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند   | 
		
	
		
		| dot     | 
		آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| formats     | 
		تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون   | 
		
	
		
		format       | 
		تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون   | 
		
	
		
		| ansi     | 
		که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند   | 
		
	
		
		| area     | 
		ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند   | 
		
	
		
		| areas     | 
		ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند   | 
		
	
		
		| prompt     | 
		پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است   | 
		
	
		
		| prompts     | 
		پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است   | 
		
	
		
		| prompted     | 
		پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است   | 
		
	
		
		| notebook computer     | 
		که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد   | 
		
	
		
		| enhancing     | 
		صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد   | 
		
	
		
		| enhances     | 
		صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد   | 
		
	
		
		| composition and make up terminal     | 
		صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد   | 
		
	
		
		| enhanced     | 
		صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد   | 
		
	
		
		| enhance     | 
		صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد   | 
		
	
		
		| snowed     | 
		واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود   | 
		
	
		
		| snowing     | 
		واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود   | 
		
	
		
		| snows     | 
		واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود   | 
		
	
		
		snow       | 
		واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود   | 
		
	
		
		| resolutions     | 
		تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| resolution     | 
		تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| stations     | 
		میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند   | 
		
	
		
		| refresh buffer     | 
		یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند   | 
		
	
		
		| station     | 
		میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند   | 
		
	
		
		| stationed     | 
		میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند   | 
		
	
		
		| scroll     | 
		حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان   | 
		
	
		
		| scrolls     | 
		حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان   | 
		
	
		
		| buttoned     | 
		شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد   | 
		
	
		
		| button     | 
		شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد   | 
		
	
		
		| cls     | 
		در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ   | 
		
	
		
		| buttoning     | 
		شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد   | 
		
	
		
		| PHIGS     | 
		برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است   | 
		
	
		
		| antialiasing     | 
		تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود   | 
		
	
		
		| toner     | 
		محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود   | 
		
	
		
		| ansi     | 
		ترتیبی از حروف کنترلی صفحه نمایش ANSI که رنگها و خصوصیات متن را روی صفحه کنترل میکند این ترتیب با کلید ESC و  شروع میشود   | 
		
	
		
		| pop up window     | 
		پنجرهای که در هر لحظه قابل نمایش روی صفحه است در بالای تمام چیزهایی که روی صفحه هستند   | 
		
	
		
		| standard     | 
		تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| standards     | 
		تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش   |