Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (24 milliseconds)
English
Persian
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
Other Matches
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
precision
اندازه گیری دقیق
high tension measurement bridge
پل اندازه گیری فشار قوی
grey scale
سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
barometer
دستگاه اندازه گیری فشار هوا
barometers
دستگاه اندازه گیری فشار هوا
oil pressure
دستگاه اندازه گیری فشار روغن
tonometer
دستگاه اندازه گیری فشار وکشش
d.c. instrument
دستگاه اندازه گیری جریان دائم
measuring weir
سرریز اندازه گیری جریان اب در کانال
hot wire ammeter
نوعی وسیله اندازه گیری جریان
rotometer
دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
rotameter
دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
static vent
روزنه اندازه گیری فشار ثابت هوا
ammeter
دستگاه اندازه گیری شدت جریان الکترونها
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
circuit
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuits
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
calibrated orifice
سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
resolving power
اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
Moghat
مقات
[نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
size
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
pitot pressure
فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
gage
اندازه گیر اندازه گرفتن
differential compression check
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
compressor pressure ratio
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
rulers
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
ruler
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
pitot tube
لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
measurer
اندازه گیری
gaging
اندازه گیری
metering
اندازه گیری
commensurateness
اندازه گیری
measuring bridge
پل اندازه گیری
measure
اندازه گیری
dimensions
اندازه گیری
dimension
اندازه گیری
measurment
اندازه گیری
measurements
اندازه گیری
measurement
اندازه گیری
mensuration
اندازه گیری
modules
اندازه گیری
gauging
اندازه گیری
module
اندازه گیری
chain crew
متصدیان اندازه گیری
unit of measurement
واحد اندازه گیری
meters
وسیله اندازه گیری
meter
وسیله اندازه گیری
resizing
اندازه گیری مجدد
radar measurement
اندازه گیری رادار
telemetering
اندازه گیری از دور
telemetry
اندازه گیری ازدور
frequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس
frequency measurement
اندازه گیری فرکانس
units of measurment
واحدهای اندازه گیری
tapeline
مترمخصوص اندازه گیری
forescale
اندازه گیری رنگ اب
measure
اندازه گیری کردن
font metric
اندازه گیری فونت
bathymetry
اندازه گیری خصوصیات اب
metres
وسیله اندازه گیری
commensurable
قابل اندازه گیری
sound
اندازه گیری عمق اب
dial bench gage
میز اندازه گیری
sounded
اندازه گیری عمق اب
impedance bridge
پل اندازه گیری مقاومت
soundest
اندازه گیری عمق اب
measuring transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
sounds
اندازه گیری عمق اب
engineering measurement
اندازه گیری فنی
gad
اندازه گیری طول
size stick
الت اندازه گیری پا
instrument transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
size stick
قالب اندازه گیری
depth measurement
اندازه گیری عمق
metre
وسیله اندازه گیری
compensating error
خطای اندازه گیری
batching plant
مرکز اندازه گیری
tape measure
مترمخصوص اندازه گیری
tape measures
مترمخصوص اندازه گیری
final measurement
اندازه گیری نهایی
sounding
اندازه گیری عمق اب
correlation measurement
اندازه گیری همبستگی
direct measurement
اندازه گیری مستقیم
measuring
درخور اندازه گیری
to take measures
اندازه گیری کردن
measurable
قابل اندازه گیری
instrument autotransformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring instrument
دستگاه اندازه گیری
measuring accuracy
دقت اندازه گیری
accuracy to gage
دقت اندازه گیری
instrument
الات اندازه گیری
mental measurement
اندازه گیری روانی
measuring voltage
ولتاژ اندازه گیری
absolute measurement
اندازه گیری مطلق
measuring sensitivity
حساسیت اندازه گیری
measuring relay
رله اندازه گیری
metrology
علم اندازه گیری
measuring device
تجهیزات اندازه گیری
measuring apparatus
دستگاه اندازه گیری
measuring method
طریقه اندازه گیری
measuring set
دستگاه اندازه گیری
method of measurment
طریقه اندازه گیری
mensurability
قابلیت اندازه گیری
method of measurment
متد اندازه گیری
gage
میزان اندازه گیری
gauging section
برش اندازه گیری
maxwell bridge
پل اندازه گیری ماکسول
measurability
قابلیت اندازه گیری
measurement of demand
اندازه گیری تقاضا
gauging sheet
ورق اندازه گیری
measurement ofland
اندازه گیری زمین
measuring well
چاه اندازه گیری
screen size
اندازه صفحه
angles
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it.
<proverb>
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
measuring arrangement
نطم و ترتیب اندازه گیری
maxwell wien bridge
پل اندازه گیری ماکسول-وین
cynometer
دستگاه اندازه گیری امواج
time
اندازه گیری زمان یک عملیات
extensometer
دستگاه اندازه گیری انبساط
measurement of benefits and costs
اندازه گیری منافع و هزینه ها
stereometric
بسهولت قابل اندازه گیری
standard error of measurement
خطای معیار اندازه گیری
characteristic
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
calorimeter
دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
industrial instrument
دستگاه اندازه گیری صنعتی
metric system
دستگاه اندازه گیری متری
indefinite
غیرقابل اندازه گیری نامعین
scantling
میله اندازه گیری ذرع
induction movement
دستگاه اندازه گیری القائی
petrol gage
دستگاه اندازه گیری بنزین
gravimetry
اندازه گیری وزن یا غلظت
sensitometry
اندازه گیری حساسیت چشم
meter rectifier
یکسوساز دستگاه اندازه گیری
coupling measuring set
دستگاه اندازه گیری اتصالی
zoometry
اندازه گیری اندامهای جانوران
micrometry
اندازه گیری با ذره سنج
SE
خطای معیار اندازه گیری
gas meter
دستگاه اندازه گیری گاز
automatic measuring system
سیستم اندازه گیری خودکار
measurement uncertainty
خطای اندازه گیری
[ریاضی]
acoumetry
اندازه گیری قدرت حس شنوایی
watts
واحد اندازه گیری الکتریسیته
telemetry
اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
instrument board
تابلوی وسائل اندازه گیری
yards
واحد اندازه گیری = 3 فوت
yard
واحد اندازه گیری = 3 فوت
times
اندازه گیری زمان یک عملیات
electrostatic instrument
دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
water staff gauge
اشل اندازه گیری عمق اب
allometry
اندازه گیری رشد موجودات
instrument direction
سمت اندازه گیری شده
frequency meter
دستگاه اندازه گیری فرکانس
instrumental error
خطای دستگاه اندازه گیری
impedance meter
دستگاه اندازه گیری امپدانس
highfrequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس بالا
characteristically
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
metric system of measurement
سیستم اندازه گیری متریک
induction instrument
دستگاه اندازه گیری القائی
bathymetry
اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
utile
واحد اندازه گیری مطلوبیت
disruptive voltage measuring apparatus
دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
measuring transformer meter
کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
length measuring instrument
دستگاه اندازه گیری طول
entropy
واحد اندازه گیری ترمودینامیک
timed
اندازه گیری زمان یک عملیات
fluorometer
دستگاه اندازه گیری فلورسانس
watt
واحد اندازه گیری الکتریسیته
impedance measuring set
دستگاه اندازه گیری امپدانس
mete
:اندازه گرفتن
to take the gauge of
اندازه گرفتن
gauge
اندازه گرفتن
dimensions
اندازه گرفتن
dimension
اندازه گرفتن
admeasure
اندازه گرفتن
gauges
اندازه گرفتن
gauged
اندازه گرفتن
fathom
اندازه گرفتن
caliper
اندازه گرفتن
fathoms
اندازه گرفتن
fathoming
اندازه گرفتن
fathomed
اندازه گرفتن
span
اندازه گرفتن
spanning
اندازه گرفتن
spanned
اندازه گرفتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com