English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
acoustic minehunting روش اکتشاف مین به طریق صوتی
Other Matches
acoustical surveillance اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
aliasing افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر
bumblebee تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebees تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
audio mixer میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
polyphone جعبه موسیقی حرف دو صوتی یا چند صوتی
vocal cords تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
sonic boom انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
sonic booms انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
flux valve دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
voice answer back یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
donkey sonar ردیاب صوتی هلی کوپتر ردیاب صوتی
detection اکتشاف
exploration اکتشاف
finding اکتشاف
discovery اکتشاف
findings اکتشاف
discoveries اکتشاف
scouts مامور اکتشاف
scout مامور اکتشاف
scouted مامور اکتشاف
uncharted اکتشاف نشده
probability of detection احتمال اکتشاف
prospectors اکتشاف کننده
probes اکتشاف جدید
probed اکتشاف جدید
prospector اکتشاف کننده
surface detection اکتشاف سطحی
probe اکتشاف جدید
eureka ابرازپیروزی از اکتشاف
exploration کاوش اکتشاف
radio detection اکتشاف رادیویی
inexplorable غیر قابل اکتشاف
spelunker علاقمند به اکتشاف غار
prospect اکتشاف کردن مساحی
prospecting اکتشاف کردن مساحی
locator beacon برج اکتشاف هوایی
reconnaissance بازدید مقدماتی اکتشاف
prospects اکتشاف کردن مساحی
acquisition radar رادار اکتشاف هدف
command active sonobuoy system وسیله اکتشاف زیردریایی
prospected اکتشاف کردن مساحی
sounding rocket موشک اکتشاف تغییرات جوی
radio detection در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
fluxgate وسیله اکتشاف مین مغناطیسی
detector paper کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
sound absorption خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
spadat سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
magnetic anomaly detection gear دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
detector crayon مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
fixer system سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
subaqueous ranging طریقه اکتشاف و تعیین محل هدفهای غیرقابل رویت دریایی
fixer network شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
spasur سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
vi'a prep از طریق
via از طریق
how far <adv.> به چه طریق
how از چه طریق
way طریق
in what way <adv.> به چه طریق
to what extent <adv.> به چه طریق
tao طریق
similite بهمان طریق
road طریق خیابان
noway به هیچ طریق
officially از طریق اداری
roads طریق خیابان
dy drawing lots به طریق قرعه
by payment از طریق پرداخت
available by در دسترس از طریق .....
equally <adv.> به همان طریق
just as well <adv.> به همان طریق
hereditarily به طریق ارث
in no wise بهیچ طریق
not even by [not even through] [not even by means of ] نه حتی به وسیله [به طریق]
road haulage حمل از طریق جاده
request mast از طریق سلسله مراتب
query by example سئوال از طریق مثال
by acceptance از طریق قبولی نویسی
volatility separation جداسازی از طریق فراریت
keyed in <past-p.> وارده از طریق کلید
c آموزش از طریق کامپیوتر
in or after this manner بدینسان [بدین طریق]
by tender از طریق مزایده یا مناقصه
illegaly از طریق غیر قانونی
in what manner چطور بچه طریق
prescriptive right حق مالکیت از طریق مرورزمان
prevention of stripping ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
interface وصل کردن از طریق رابط
interfaces وصل کردن از طریق رابط
request mast گزارش از طریق سلسله مراتب
door step selling فروش از طریق مراجعه به خانوارها
inch پیمودن مسیر [به طریق آهسته]
cdc جهت دهی خودکارپیام از طریق کد
noises که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
metabolize دگرگون کردن از طریق متابولیزم
to direct traffic through ترافیک را از طریق...هدایت کردن
gradationally به ترتیب درجه به طریق تصاعد
noise که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
administrative shippings ارسال اماد به طریق اداری
administrative storage انبار کردن به طریق اداری
unearned از طریق کار به دست نیامده
air movement of patients ترابری بیماران از طریق هوا
trunk call مکالمه مشترکین از طریق ترانک
trunk calls مکالمه مشترکین از طریق ترانک
trunk connection اتصال مشترکین از طریق ترانک
vowel صوتی
vowels صوتی
monaural یک صوتی
vocals صوتی
vocal صوتی
phonic صوتی
phonography صوتی
sound powered صوتی
acoustic صوتی
sonic صوتی
antiwatching device ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
mail order سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
phone صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
By hook or by crook. somehow. هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
unix از طریق اتصال سری به کامپیوتر دیگر
phoned صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phoning صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
continuous strip camera دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
phones صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
crossfertilize پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
road haulier حمل کننده کالا از طریق خشکی
monetization پرداخت بدهی دولت از طریق انتشارپول
haulage حمل و نقل کالااز طریق جاده
acoustic spectrum طیف صوتی
acoustic signal علامت صوتی
acoustic wave موج صوتی
sound waves موج صوتی
acoustic signal سیگنال صوتی
acoustic pressure فشار صوتی
humming noise اغتشاش صوتی
acoustic memory حافظه صوتی
voice output خروجی صوتی
voice recognition تشخیص صوتی
voice response جواب صوتی
voice synthesis ترکیب صوتی
voicing شفاهی صوتی
sounded موج صوتی
acoustic filter صافی صوتی
acoustic intensity شدت صوتی
acoustical sound enclosure روپوش صوتی
hammer box ضارب صوتی
audio frequency بسامد صوتی
audio frequency فرکانس صوتی
audio frequency amplifier فزونساز صوتی
audio oscillator اوسیلاتور صوتی
audio range ناحیه صوتی
voices شفاهی صوتی
voice شفاهی صوتی
sounds موج صوتی
soundest موج صوتی
sound موج صوتی
audio amplifier فزونساز صوتی
audio transformer مبدل صوتی
audio reception دریافت صوتی
acoustical surveillance مراقبت صوتی
hammer box چکش صوتی
sound wave موج صوتی
soundtrack حاشیهی صوتی
soundtracks حاشیهی صوتی
affricate ادغام صوتی
contrapuntal چند صوتی
fathometer سوند صوتی
acoustic به طریقه صوتی
sound vibration ارتعاش صوتی
sound bars نوارهای صوتی
sound channel مسیرعبور صوتی
sound discipline انضباط صوتی
sound energy انرژی صوتی
sound powered وسیله صوتی
sound powered telephone تلفن صوتی
sonar ردیاب صوتی
sound probe گیرنده صوتی
sounp power توان صوتی
phonetic system سیستم صوتی
phonetic alphabet الفبای صوتی
sound frequency بسامد صوتی
sonic frequency بسامد صوتی
sonic depth finder ژرفایاب صوتی
archers موشک صوتی
archers راکت صوتی
sonic boom انفجار صوتی
sonic boom دیوار صوتی
archer راکت صوتی
sonic booms انفجار صوتی
sonic booms دیوار صوتی
archer موشک صوتی
tuning fork دو شاخه صوتی
tuning forks دو شاخه صوتی
sonic delay line خط تاخیری صوتی
phoneme صدای صوتی
phoneme حرف صوتی
hummed اغتشاش صوتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com