English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
system analysis روش تجزیه وتحلیل جریان کار
Other Matches
break down <idiom> تجزیه وتحلیل
analytics علم تجزیه وتحلیل
self analysis تجزیه وتحلیل خویشتن
lipolysis تجزیه وتحلیل چربی
histoloysis تجزیه وتحلیل بافتهای بدن
SAS سیستم تجزیه وتحلیل اماری
chromatolysis تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
psychanalyze بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
effectiveness clock دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
continuous flow analyser تجزیه گر جریان پیوسته
electroanalysis تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق
electrolyze تجزیه کردن بوسیله جریان برق
electrolysis تجزیه جسمی بوسیله جریان برق
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
self analytical تجزه وتحلیل کننده خویشتن خود شناس
biologism اشتغال بمطالعه حیات وتجزیه وتحلیل موجودات زنده
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow سیلان جریان فلوی جریان
spectrophotometry اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
crater analysis تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
anatomies تجزیه
sequestration تجزیه
anatomy تجزیه
shake down تجزیه
separates تجزیه
separated تجزیه
separate تجزیه
separation تجزیه
separations تجزیه
severance تجزیه
parsing تجزیه
decomposition تجزیه
catalysis تجزیه
decoupling تجزیه
dialysis تجزیه
analyzer تجزیه گر
break down تجزیه
segregation تجزیه
disintegration تجزیه
break تجزیه
breaks تجزیه
analysis تجزیه
break up تجزیه
decay تجزیه
dissociation تجزیه
dissection تجزیه
cracking تجزیه
resolution تجزیه
dissolution تجزیه
resolutions تجزیه
decays تجزیه
decayed تجزیه
decaying تجزیه
osmose نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
disintegrating تجزیه شدن
disintegrates تجزیه کردن
disintegrates تجزیه شدن
gasometry تجزیه گازی
gas analysis تجزیه گاز
indissoluble تجزیه نا پذیر
frequency analysis تجزیه هارمونی ها
disintegrating تجزیه کردن
dismember تجزیه کردن
dismembers تجزیه کردن
dismembered تجزیه کردن
dismembering تجزیه کردن
gravimetric analysis تجزیه وزنی
disintegrate تجزیه کردن
parting تقسیم تجزیه
liberating تجزیه کردن
thermal decomposition تجزیه گرمایی
dispersion تجزیه نور
analysis تجزیه و تحلیل
analysis شی تجزیه شده
liberate تجزیه کردن
liberates تجزیه کردن
fractionating column ستون تجزیه
fibrinolysis تجزیه فیبرین
syllabicity تجزیه هجایی
frequency analysis تجزیه فرکانس
syllabi تجزیه هجائی
disintegrate تجزیه شدن
ultimate analysis تجزیه نهایی
partings تقسیم تجزیه
prescind تجزیه کردن
microcomoser تجزیه کننده
microconsumer تجزیه کننده
dialyze تجزیه کردن
dialyze تجزیه شدن
motion analysis تجزیه حرکت
disassemble تجزیه کردن
disembody تجزیه کردن
analyze تجزیه کردن
analytical chemistry شیمی تجزیه
analytical balance ترازوی تجزیه
analitics علم تجزیه
analitical مربوط به تجزیه
dispersion of light تجزیه نور
disintegrable تجزیه پذیر
dissociative تجزیه کننده
dissoluble تجزیه پذیر
dissolvable تجزیه شدنی
decomposer تجزیه کننده
resolvable تجزیه شدنی
proximate analysis تجزیه گروهی
qualitative analysis تجزیه کیفی
qualitative analysis تجزیه چونی
quantitative analysis تجزیه کمی
physical analysis تجزیه فیزیکی
photodecomposition تجزیه نوری
parting of metals تجزیه فلزات
parser تجزیه کننده
parse tree درخت تجزیه
research and analysis تجزیه و تحلیل
capillarity analysis تجزیه مویینهای
decomposable قابل تجزیه
resoluble تجزیه شدنی
resolution of forces تجزیه نیروها
double decomposition تجزیه مضاعف
acid decomposition تجزیه اسیدی
secessionism تجزیه طلبی
secessionists تجزیه طلب
secessionist تجزیه طلب
stripping analysis تجزیه عریانساز
decomposes تجزیه کردن
decomposes تجزیه شدن
decompose تجزیه کردن
decompose تجزیه شدن
parses تجزیه شدن
parses تجزیه کردن
parsed تجزیه شدن
parsed تجزیه کردن
parse تجزیه شدن
market segmentation تجزیه بازار
elution analysis تجزیه شویشی
decomposed تجزیه شده
segregative تجزیه طلب
separatist تجزیه طلب
separator دستگاه تجزیه
analytically از راه تجزیه
analytically بطور تجزیه
detachable قابل تجزیه
parsing تجزیه کردن
spectrum analysis تجزیه طیف
spectrum analysis تجزیه بیناب
chemical analyse تجزیه شیمیایی
electrolytic decomposition تجزیه الکترولیت
splitting a cause of action تجزیه دعوی
atomic تجزیه ناپذیر
electron decay تجزیه الکترون
elemental analysis تجزیه عنصری
parse تجزیه کردن
inverse segregation تجزیه وارونه
enquire into تجزیه کردن
determine تجزیه کردن
chemical analysis تجزیه شیمیایی
bolt [examine] تجزیه کردن
evaluate تجزیه کردن
job analysis تجزیه کار
study تجزیه کردن
examine تجزیه کردن
explore تجزیه کردن
isolation تجزیه جداسازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com