English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (32 milliseconds)
English Persian
format روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
formats روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
Other Matches
sorted روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorts روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
ascends مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascended مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascend مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
dp پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده
sorted روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorts روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sort روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
exchanges روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanging روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
bubble sort روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
data processing مرتب کردن داده ها
collating sort مرتب کردن داده
collections و مرتب کردن در پایگاه داده
collection و مرتب کردن در پایگاه داده
sorting network شبکه مرتب کردن داده ها
list 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
selective مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selectively مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
gathered و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
gather و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
alphasort مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا
semi processed data داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا..
format تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
formats تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
sorts مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
mercury delay line روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
sorted مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
sort مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
shell sort الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند
major sort key یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
refreshed بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshes بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refresh بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
raster graphics روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر
tile مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
tiles مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
list مجموعه موضوعات مرتب شده داده
binary look up روش جستجوی سریع برای استفاده از لیست مرتب داده
filing 1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
minor sort key یک فیلد داده که منبع دومی ازتمایزات را که به وسیله انهارکوردها مرتب می شوندفراهم میکند
sequence تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequences تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
download 1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر
write protect قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
CD دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CDs دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
wipe پاک کردن داده از دیسک
wiped پاک کردن داده از دیسک
wiping پاک کردن داده از دیسک
wipes پاک کردن داده از دیسک
reference دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
references دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
information داده پردازش شده و مرتب شده برای تامین قواعد با معنی
listing خط وط برنامه چاپ شده یا نمایش داده شده به صورت مرتب
listings خط وط برنامه چاپ شده یا نمایش داده شده به صورت مرتب
merge sorting algorithm الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
reformatting عمل فرمت کردن دیسک که حاوی داده است
purge پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
purged پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
purges پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
CDs DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CD DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
reformat فرمت کردن دیسکی که حاوی داده است و پاک کردن داده به این ترتیب
sectors دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
sector دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
DVD درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
CD E فرصتی که اجازه ضبط و پاک کردن داده را از دیسک فشرده میدهد
degauss پاک کردن داده از روی نوارمغناطیسی و جایگزین کردن داده جدید
rigid دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
device media control language نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند
enquiry تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
sorts برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sort برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
RLL encoding روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
formats 1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
format 1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
justifications مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
justification مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
arranges مرتب کردن
arranged مرتب کردن
concert مرتب کردن
to put to rights مرتب کردن
to cleanvp مرتب کردن
set in order مرتب کردن
collated مرتب کردن
arrange مرتب کردن
fix up مرتب کردن
graduating مرتب کردن
arranging مرتب کردن
cleans مرتب کردن
collating مرتب کردن
order مرتب کردن
draw up مرتب کردن
collates مرتب کردن
cleanest مرتب کردن
graduate مرتب کردن
tidies مرتب کردن
graduates مرتب کردن
cleaned مرتب کردن
concerts مرتب کردن
to map out مرتب کردن
straighten up <idiom> مرتب کردن
tidying مرتب کردن
tidier مرتب کردن
tidied مرتب کردن
collocate مرتب کردن
regularising مرتب کردن
regularises مرتب کردن
marshalled مرتب کردن
marshaled مرتب کردن
collate مرتب کردن
regularized مرتب کردن
regularizes مرتب کردن
clear up مرتب کردن
regularize مرتب کردن
regularizing مرتب کردن
marshal مرتب کردن
tidiest مرتب کردن
lineup مرتب کردن
put straight مرتب کردن
collocates مرتب کردن
tidy مرتب کردن
collocating مرتب کردن
regularised مرتب کردن
clean مرتب کردن
marshaling مرتب کردن
marshals مرتب کردن
collocated مرتب کردن
quick format که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
preparations تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
preparation تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
service برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
serviced برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
shipshape مرتب کردن منظم
bubble sort مرتب کردن حبابی
set نهادن مرتب کردن
distributive sort مرتب کردن توزیعی
squaring مرتب کردن کلاه
tree sort مرتب کردن درختی
sets نهادن مرتب کردن
setting up نهادن مرتب کردن
insertion sorting algorithm الگوریتم مرتب کردن
squares مرتب کردن کلاه
squared مرتب کردن کلاه
quicksort مرتب کردن سریع
selection sort مرتب کردن گزینشی
pick up <idiom> تمیز ،مرتب کردن
block sort مرتب کردن بلاکی
square مرتب کردن کلاه
internal sort مرتب کردن درونی
ripple sort مرتب کردن موجی
oscillating sort مرتب کردن نوسانی
reorder دوباره مرتب کردن
to fix up مرتب کردن جادادن
redd مرتب کردن رهاساختن
constants ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
multireel sorting مرتب کردن چند حلقهای
multipass sort مرتب کردن چند گذری
polyphase sort مرتب کردن چند فازی
juxtaposition مرتب کردن موضوعات در کنار هم
multifile sorting مرتب کردن چند فایلی
clear the decks <idiom> همه جارا مرتب کردن
sequences به ترتیب مرتب کردن دنباله
radix sorting algorithm الگوریتم مرتب کردن مبنایی
sequence به ترتیب مرتب کردن دنباله
exchange sorting algorithm مرتب کردن به روش حبابی
To do up the room. اتاق را درست کردن ( مرتب کردن )
backup دستور برگرداندن داده از دیسک سخت به فلاپی دیسک یا نوار
transmissive disk دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
privacy act of قانونی که در کنگره آمریکا برای منظم کردن ذخیره داده در پایگاه های داده آژانس فدرالی به تصویب رسید
garbage سازماندهی مجدد و حذف فایلهای داده و رکوردهای نالازم . پاک کردن بخشی از حافظه برنامه یا داده اش که استفاده نمیشود
adjusting مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
organizing مرتب کردن ارایش دادن موضع
organize مرتب کردن ارایش دادن موضع
adjust مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
quicksort روش مرتب کردن سریع فایل
organises مرتب کردن ارایش دادن موضع
adjusts مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
organizes مرتب کردن ارایش دادن موضع
make room for someone or something <idiom> برای چیزی اوضاع را مرتب کردن
scheduling مرتب کردن ترتیب پردازش کارها
organising مرتب کردن ارایش دادن موضع
alphameric مرتب کردن حروف و اعدادبترتیب تقدم
run length limited encoding روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com