English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (7 milliseconds)
English Persian
farm technology روش فنی کشاورزی تکنولوژی کشاورزی
Other Matches
agribusiness تجارت محصولات کشاورزی کار و کسب کشاورزی
elevator انبار غله | [کشاورزی] | جای غله خیز [کشاورزی]
farming کشاورزی
husbandry کشاورزی
rural کشاورزی
tillage کشاورزی
arboretum کشاورزی
agronomic کشاورزی
agronomy کشاورزی
agriculture کشاورزی
plantership کشاورزی
agricultural کشاورزی
agricultural sector بخش کشاورزی
agricultural revolution انقلاب کشاورزی
vegetable soil خاک کشاورزی
agricultural projects طرحهای کشاورزی
agricultural products محصولات کشاورزی
farm labors کارگران کشاورزی
farm yields بازده کشاورزی
extensive agriculture کشاورزی وسیع
extensive agriculture کشاورزی سطحی
farm surplus مازاد کشاورزی
to follow the plough کشاورزی کردن
agricultural pollution الودگی کشاورزی
agricultural implements الات کشاورزی
agricultural credit اعتبار کشاورزی
agricultural cooperatives تعاونیهای کشاورزی
agricultral waste پسماند کشاورزی
farming کشاورزی برزیگری
agriculture کشاورزی برزگری
manure کود کشاورزی
agricultural investigation تجسسات کشاورزی
agricultural fluctuations نوسانهای کشاورزی
agricultural economics اقتصاد کشاورزی
outturn محصول کشاورزی یاصنعتی
georgic وابسته به کشاورزی روستایی
hay loader لودر یونجه [کشاورزی]
geoponic مربوط به کشاورزی یاکشتکاری
extensive agricultuse کشاورزی غیر محدود
agricultural mechanization ماشینی کردن کشاورزی
anticrop agent عامل ضدمحصولات کشاورزی
raw produce محصول طبیعی یا کشاورزی
agricultural planning برنامه ریزی کشاورزی
agricultural support policy سیاست حمایت از کشاورزی
agriculturist دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
agroecosystem بوم سازگان کشاورزی
agricultural extension services خدمات ترویج کشاورزی
sovkhoz موسسه کشاورزی وروستایی
elevator انبار دانه [کشاورزی]
ageicultural مربوطبه کشاورزی یاکشتکاری
agriculturalist دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
hacienda بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
He reanimated the Iranian agriculture. کشاورزی ایران رازنده کرد
farm price supports حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
agricultural labor productivity بهره دهی کارگر کشاورزی
basic crops محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
granger عضو انجمن پشتی بانان کشاورزی
agricultural price policy سیاست تعیین قیمت محصولات کشاورزی
corn harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher [rare] کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
latifundium ملک کشاورزی باوسایل اولیه که برده ها در ان کارمیکرده اند
combine [combine harvester] کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
extensive cultivation بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
food and agricultural organization از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
self binder ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
anticrop operations عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
new deal برنامه توسعه اقتصادی فرانکلین روزولت پس از سالهای بعداز بحران بزرگ درامریکا که دران کمک به کشاورزی بازنشستگی وبیمه بیکاری و غیره گنجانیده شده است
agroecosystem اکوسیستم کشاورزی اکوسیستم زراعی
p channel mos تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
state of the art جدیدترین تکنولوژی تکنولوژی جدید
technologies تکنولوژی
tech تکنولوژی
techs تکنولوژی
technology تکنولوژی
appropriate technology تکنولوژی مناسب
elecric technology تکنولوژی برق
technology transfer انتقال تکنولوژی
nuclear technology تکنولوژی هستهای
backstop technology تکنولوژی با صرفه
appropriated technology تکنولوژی متناسب
backstop technology تکنولوژی پشتیبان
electrotechnology تکنولوژی برق
choice of technology انتخاب تکنولوژی
nuclear engineering تکنولوژی هستهای
architectonic تکنولوژی ساختمان
technology ابزارشناسی تکنولوژی
transfer of technology انتقال تکنولوژی
neutral technology تکنولوژی خنثی
institute of technology انستیتو تکنولوژی
instructional technology تکنولوژی اموزشی
information technology تکنولوژی اطلاعات
soft technology تکنولوژی نرم
technologies ابزارشناسی تکنولوژی
technology دانش فنی تکنولوژی
technologies دانش فنی تکنولوژی
automatic control technology تکنولوژی اتوماتیک کنترل
data processing technology تکنولوژی پردازش داده
labor augmenting tednological progress پیشرفت تکنولوژی کارافزا
automotive تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
safety locking device قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
integrate circuit technology مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
safety interlock قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
neutral technology تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
globe valve شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
safety interlocks قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety locking devices قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
automotive engineering تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
coherence فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
icot موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
globe valve شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
mcc انجمن ریزالکترونیک و تکنولوژی کامپیوترTechnology andComputer icroelectronic
famos Floating تکنولوژی ساخت دستگاههای ذخیره بار
opto electronics تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
ergonomics علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
reprographics تکنولوژی ای که شامل واردزیر است فرایندهای تولیدمجدد و نسخه برداری ازمستندات
computer output microfilm فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم
silicon valley محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
cim تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به داخل کامپیوتر میباشدicrofilmanufacturing
computer input microfilm تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر میباشد
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com