Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (9 milliseconds)
English
Persian
paired comparisons method
روش مقایسه جفتی
Other Matches
to contrast
[with]
مقایسه کردن با
[برابرکردن برای مقایسه]
placental
جفتی
circles
جفتی
pudicity
بی جفتی
leg circle
جفتی
circle
جفتی
didymous
جفتی
binate
جفتی
parity
جفتی
trijugous
سه جفتی
correlative
جفتی
circling
جفتی
circled
جفتی
double organs
اندامهای جفتی
binary
جفتی مضاعف
d. star
ستاره جفتی
bitts
موت جفتی
flank circle
جفتی خرک
double arch
قوس جفتی
method of paired comparisons
روش مقایسههای جفتی
double in
درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
double out
درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان
double-back bench
نیمکت جفتی
[پشت به پشت یا یک ردیفه]
comparisons
مقایسه
resemblance
مقایسه
comparison
مقایسه
collations
مقایسه
collation
مقایسه
analogies
مقایسه
analogy
مقایسه
datum line
خط مقایسه
parity error
غلط مقایسه
comparatively
بطور مقایسه
refrence
مبنای مقایسه
comparisons
روش مقایسه
parity checking
بازبینی مقایسه
parity bit
بیت مقایسه
logical comparison
مقایسه منطقی
odd parity
مقایسه فرد
no parity
عدم مقایسه
analogous
قابل مقایسه
incomparability
مقایسه ناپذیری
comparableness
قابلیت مقایسه
assimilatc
مقایسه نمودن
comparison operator
عملگر مقایسه
cf
مقایسه شود
datum
سطح مقایسه
parity error
خطای مقایسه
frequency comparison
مقایسه فرکانس
incommensurable
مقایسه ناپذیر
comparator
مقایسه کننده
comparison
روش مقایسه
even parity
مقایسه زوج
contrasts
مقایسه کردن
compare
مقایسه کردن
compared
مقایسه کردن
comparing
مقایسه کردن
compares
مقایسه کردن
incomparable
مقایسه ناپذیر
contrasting
مقایسه کردن
contrasted
مقایسه کردن
contrast
مقایسه کردن
incomparable
غیرقابل مقایسه
to make comparisons
مقایسه کردن
to draw comparisons
مقایسه کردن
comparator
وسیله انجام مقایسه
to bear comparison with
قابل مقایسه بودن با
to stand comparison with
قابل مقایسه بودن با
table comparator
مقایسه کننده نوارها
incomparably
بطور غیرقابل مقایسه
A comparison of theory and practice.
مقایسه ای از نظری و عمل.
incomparability
غیر قابل مقایسه
measure
مقایسه کردن سنجش
Next to you I'm slim.
در مقایسه با تو من لاغر هستم.
comparative philology
علم مقایسه زبانها
comparative gage
دستگاه مقایسه کننده
a beauty and an elegance beyond
[ without]
compare
زیبایی و ظرافتی بی مقایسه
a comparison of the brain to a computer
مقایسه ای از مغز با کامپیوتر
by comparison
وقتی مقایسه می شوند
between
دربین درمقام مقایسه
tape comparator
مقایسه کننده نوار
comparably
بطور قابل مقایسه
to compare oppsites
چیزهای ضد را با هم مقایسه کردن
parity error
اشتباه مقایسه خطای توازن
comparable
آنچه قابل مقایسه نیست
relative
آنچه با دیگری مقایسه شود
proportion
اندازه چیزی در مقایسه با سایرین
comparable
قابلیت مقایسه قیاس پذیر
proportions
اندازه چیزی در مقایسه با سایرین
a comparison of men's salaries with those of women
مقایسه حقوق مردان با زنان
comparable
قابل مقایسه مانند کردنی
not a patch on
به هیچ طرف مقایسه نیست با
priority
اهمیت یک شغل در مقایسه با سایرین
to drow a p between two
دوچیزراباهم مقایسه یاتشبیه کردن
VBScript
مقایسه شود با JAVA SCRIPT
priorities
اهمیت یک شغل در مقایسه با سایرین
relational database management system
نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
relational database
نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
That's a poor comparison.
این مقایسه ای نا مناسب است.
document comparison utility
برنامه کمکی مقایسه مدارک
a comparison between European and Japanese schools
مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
The comparison is misleading
[flawed]
.
مقایسه گمراه کننده
[ ناقص ]
است.
to be out of all proportion to something
غیر مقایسه بودن نسبت به چیزی
Today's weather is mild by comparison.
در مقایسه هوای امروز ملایم است.
cost effectiveness
سودمندبودن بیشتربودن درامد در مقایسه باهزینه ها
job
اهمیت یک کار در مقایسه با دیگر کارها
jobs
اهمیت یک کار در مقایسه با دیگر کارها
a comparison of the tax systems in Italy and Spain
مقایسه سیستم های مالیاتی در ایتالیا و اسپانیا
collate
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
collating
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
collated
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
index number
مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
collates
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
collates
به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
collate
به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
collating
به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
Participation rates are low compared to international standards.
میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
By
[In]
comparison with the French, the British eat far less fish.
در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
collated
به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
On comparison, the Mercedes was the more reliable of the two cars.
هنگام مقایسه دو خودرو، بنز قابل اطمینان تر بود.
Comparison with other countries is extremely interesting.
مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
local area network
و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
move of pattern
[وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
summation check
بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
Dhrystone benchmark
سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
dry cell battery
باتری ای که قابل شارژ مجدد نیست مقایسه شودباRechergeable Battery
vertical
بررسی تشخیص خطا که بیتهای کلمه با کل آن مقایسه و جمع می شوند
The editorial staff drew unflattering comparisons between the mayor and a dictator.
هیات تحریریه مقایسه برخورنده ای بین این شهردار و دیکتاتوری کرد.
spellcheck
بررسی صحت نوشتار کلمه با مقایسه آن با لغت نامه موجود در کامپیوتر
phosphor
اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون
benchmark
نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
benchmarks
نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence.
در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
double
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
doubled
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
doubled up
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
pair exchange sorting algorithm
نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
activity
تعداد فایل هایی که در حال حاضر در مقایسه با کل آنها استفاده شده اند
activities
تعداد فایل هایی که در حال حاضر در مقایسه با کل آنها استفاده شده اند
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
volatility
تعداد رکوردهایی که از یک سیستم کامپیوتری حذف یا لعنه می شوند در مقایسه با کل اعداد ذخیره شده
Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow.
این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
reciprocal border
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
DES
استاندارد دولت آمریکا برای سیستم رمز بلاک داده با امنیت بالا. مقایسه با # Public Key #
densities
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن
density
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن
voters
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voter
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
There is just no comparison between canned vegetables and fresh ones.
سبزیجات کنسرو شده و سبزیجات تازه اصلا قابل مقایسه نیستند.
linear
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
four ball
مقایسه امتیازهای تیم دونفره در هر بخش باامتیازهای تیم حریف
He's a good director but he doesn't bear
[stand]
comparison with Hitchcock.
او
[مرد ]
کارگردان خوبی است اما او
[مرد]
قابل مقایسه با هیچکاک نیست.
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
searches
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searched
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
This compares to the Mini models, which cost only 200 EUR.
این قابل مقایسه است با مدل های مینی که قیمتشان فقط ۲۰۰ اویرو است.
leap frog test
و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
DTMF
روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling
penetrometer
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
rammed
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
ram
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
machine address
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیلهای دستیابی دارد. مقایسه شود با آدرس اندیس #INDEX ADDRESS
rams
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
verifies
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
reads
سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read
سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
minicomputer
کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
knot ratio
نسبت تعداد گره
[این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
reads
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
spectrophotometry
اسپکتروفتومتر
[در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
check total
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com