Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
roll piercing process	روش نورد مایل
Other Matches
beam	نورد
rolled copper strips	مس نورد
carriage	نورد
roller	نورد
rollers	نورد
drummed	نورد
drum	نورد
inking roller	نورد
beams	نورد
roll	نورد
rolls	نورد
carriages	نورد
rolled	نورد
sailer	دریا نورد
alpinist	کوه نورد
sailors	دریا نورد
sailor	دریا نورد
blooming roll	نورد شمشه
rolls	نورد کردن
blooming train	مسافت نورد
break down roll	پیش نورد
rolling mill	دستگاه نورد
roll	نورد کردن
rollers	قرقره نورد
sheet roll	نورد ورق
rolled	نورد کردن
roll pass	رخده نورد
seagoer	دریا نورد
roll pass	کالیبر نورد
roll stand	مقام نورد
seagoing	دریا نورد
roller	قرقره نورد
rolling	نورد زدن
shipman	دریا نورد
roughing roll	پیش نورد
breaking down roll	نورد شکست
universal roll	نورد یونیورسال
mills	کارخانه نورد
dummy roll	نورد کور
warp beam	نورد بالا
cosmonauts	کیهان نورد
continous rolling	نورد دائمی
cr	بازگشت نورد
cross country mill	نورد چلیپایی
shipper	دریا نورد
breast	نورد پایین
mountaineers	کوه نورد
mountaineer	کوه نورد
cross roll	نورد عرضی
cosmonaut	کیهان نورد
seafarer	دریا نورد
center disc roll	نورد دیسکی
seafarers	دریا نورد
carriage return	بازگشت نورد
mill	کارخانه نورد
grooved roll	نورد شیاردار
carriage control	کنترل نورد
cragsman	کوه نورد
rolled iron or steel	فولاد نورد خورده
hot strip mill	مسیر نورد گرم
cogging stand	مقام دستگاه نورد
drawing mill	دستگاه نورد کششی
roughing stand	مقام پیش نورد
rolled glass	شیشه نورد خورده
hot roll	نورد کردن داغ
cold rolling mill	دستگاه نورد سرد
cogging mill	دستگاه نورد شمشه
intermediate roll stand	مقام نورد میانی
ingots slab mill	دستگاه نورد لوحه
bar work	نورد کردن میله
beam rolling mill	نورد کاری تیر
slabbing mill	دستگاه نورد لوحه
chilled roll	نورد سخت کننده
blooming stand	مقام پیش نورد
manufactoring tape milling machine	دستگاه نورد صنعتی
muck mill	دستگاه نورد فولاد
breaking down stand	مقام پیش نورد
roll housing	پایه دستگاه نورد
compressed asphalt	اسفالت نورد شده
plug mill	دستگاه نورد توپی
cogging stand	مقام پیش نورد
plate roll	غستگاه نورد صفحه
plate mill	غستگاه نورد صفحه
narrow strip mill	نورد نوار باریک
carriage control tape	نوار کنترل نورد
rolled profile	نیمرخ نورد خورده
tire rolling mill	دستگاه نورد لاستیک
tube rolling	نورد کاری لوله
tire mill	دستگاه نورد لاستیک
wire rod mill	کالیبر نورد سیم
wire rolling mill	دستگاه نورد سیم
single stand mill	دستگاه نورد یک مقامه
seamanlike	مثل دریا نورد
sheet mill stand	مقام نورد ورق
hot rolled strip	باریکه نورد شده داغ
cold roll	نورد کردن در حالت سرد
cold reduce	نورد کردن در حالت سرد
wide strip mill	دستگاه نورد نوار پهن
cogging roll	دستگاه نورد اولیه شمش
cogging mill train	مسیر دستگاه نورد شمش
cog down	به سمت پایین نورد کردن
continous rod mill	دستگاه نورد سیم دائمی
smoothing rolls	دستگاه نورد نرم کننده
bar mill	دستگاه نورد میله گرد
double two high rolling mill	دستگاه نورد مضاعف دوبل
sheet roller	کارخانه نورد ورق فلزی
corrugated rolling mill	دستگاه نورد ورق موجدار
armor plate rolling mill	دستگاه نورد ورق زرهی
rolling	نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
fielder	بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
platen	نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر
gauche	مایل
agreeable	مایل
sloping	مایل
bevel	پخ مایل
rathe	مایل
lickerish	مایل
studious to do a thing	مایل
inclined	مایل
f. of books	مایل به کت اب
declivous	مایل
willful	مایل
inclinable	مایل
willing	مایل
skew	مایل
skewing	مایل
skews	مایل
slanting	مایل
sidling	مایل
bevelled	مایل
mile	مایل
slantingly	کج یا مایل
sideling	مایل
rath	مایل
propense	مایل
oblique	مایل کج
oblique	مایل
interested	مایل
pitching	مایل
studious of doing a thing	مایل
bevel	مایل
miles	مایل
loxodrome	خط مایل
nothing loath	مایل
desirous	مایل
italic	مایل
greeny	مایل بسبز
sourish	مایل به ترشی
he has a good mind	مایل است
side flow weir	سر ریز مایل
xanthic	مایل به زردی
slant range	برد مایل
he was found of her	مایل او بود
solicitous to go	مایل به رفتن
he is f. her	مایل اوست
mile ohm	مایل- اهم
whity	مایل به سفید
statute mile	مایل رسمی
inclined drilling	حفاری مایل
inclined face of dam	نمای مایل سد
to incline to green	یا مایل بودن
oblique perspective	پرسپکتیو مایل
oblique lattice	شبکه مایل
three point perspective	پرسپکتیو مایل
the mast has raked	مایل کردن
lief	مطلوب مایل
oblique projection	تصویر مایل
oblique rotation	چرخش مایل
whitey	مایل به سفید
oblique system	سیستم مایل
viridescent	مایل به سبز
oppositive	مایل به ضدیت
incline plane	سطح مایل
inclined compression	فشار مایل
obliquely	بطور مایل
oblique section	مقطع مایل
the mast has raked	مایل شدن
reddish	مایل بقرمز
fondest	مایل مشتاق
cant	سطح مایل
centripetal	مایل به مرکز
fonder	مایل مشتاق
fond	مایل مشتاق
bluish	مایل به ابی
chamfer	مایل شدن
blueish	مایل به ابی
bitterish	مایل به تلخی
aslant	حرکت مایل
purply	مایل به ارغوانی
purplish	مایل به ارغوانی
likes	مایل بودن
liked	مایل بودن
greyish	مایل به خاکستری
albescent	مایل به سفیدی
yellowish	مایل بزردی
aslant	بطور مایل
gaff	میله مایل
wilful	مشتاق مایل
nautical miles	مایل دریایی
caramels	مایل به قرمز

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com