Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
coupled mode
روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
Other Matches
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control stick
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
inertial guidance
سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
gyro pilot
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
homing guidance
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
bang bang control
سیستم کنترل خودکار مسیرموشک
guidance
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
land arm mode
سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
goldie lock
فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
visual flight
پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
aided tracking
سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
visual flight
پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
ground signals
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
link encryption
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
track telling
ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
handing
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
hand
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
synchroreceiver
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
stellar guidance
سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
blessed folder
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
private automatic branch exchange
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
guidance
هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
localizer mode
روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
automatic check
کنترل خودکار بررسی خودکار
basic
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
landing beam
نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
unattended ground sensor
رادار مراقبت زمینی خودکار
celestial guidance
سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
automatic levelling
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
failures
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failure
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
automatic pilot
دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
automatic pilots
دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
active homing guidance
هدایت خودکار با استفاده ازامواج ارسالی یا دریافتی
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
terrain avoidance
اجتناب خودکار هواپیما از برخورد باموانع زمینی هنگام فرود
tasks
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
executives
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
ground control
کنترل زمینی
homing phase
مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
flight control
کنترل پرواز
master slave manipulator
بازو و دست خودکار که به وسیله اپراتوراز فاصله دوری هدایت میشود
fly control
قسمت کنترل پرواز
aircraft modification and control
کنترل و هدایت هواپیما
tactical control
کنترل و هدایت تاکتیکی
fire control
کنترل یا هدایت اتش
ground control
دستگاه کنترل کننده زمینی
controls
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
automatic control
کنترل خودکار
automation
کنترل و هدایت دستگاهی بطورخودکار
coupled mode
روش کنترل خودکار
governing mode
روش کنترل خودکار
instrument flight
پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
opened
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
automatic gain control
کنترل بازده بطور خودکار
automatic program control
کنترل برنامه بطور خودکار
source data automation
کنترل خودکار داده منبع
eyelesi
دستگاه کنترل خودکار هواپیما
inertial navigation
سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
traffic control
کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
laser guidance
سیستم هدایت لیزری
ti;me to go
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
process
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
processes
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
apt
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
vectored attacks
تک غیر مستقیم هواپیما به هدف با استفاده از هدایت یک یکان زمینی مستقر دراطراف هدف
control vane
تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
an system
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
army personnel system
سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
air ground system
سیستم عملیات مشترک زمینی و هوایی
free lance
اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
navigation mode
روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
automatic supply
سیستم اماد خودکار
permanent oppropriation
سیستم اماددایمی یا خودکار
automatic telephone system
سیستم تلفن خودکار
transferring
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transfer
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transfers
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
omnidirection range
سیستم هدایت چند جهتی هواپیما
numerical
ماشین خودکار که توسط کامپیوتر یا مدارهای کنترل شده
automatic approach and landing
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
terrain clearance
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
holding pattern
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
subroutine
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که کنترل زیر تابع را هدایت میکند
automatic return
سیستم عودت خودکار وسایل
automatic measuring system
سیستم اندازه گیری خودکار
ifac
Automatic of InternationalFederation Control فدراسیون بین المللی کنترل خودکار
countermine
سیستم تخریب مین به طور خودکار
automatic toll exchange
مرکز تلفن خودکار سیستم سلکتوری
paching central
سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
fixer system
سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
bayonets
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonet
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonetting
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonetted
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
armstrong
سیستم عمل کننده فرامین موشک هدایت شونده
automated
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automatic trim
روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
dnc
Control Numerial Direct روش کنترل کامپیوتری وسائل ماشینی خودکار
control line aircraft
نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
simulators
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulator
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
modem
مودم خودکار که در هر لحظه قابل فراخوانی برای دستیابی به سیستم است .گ
advanced
که به سیستم عامل اجازه میدهد سخت افزارهای مناسب را خودکار تشخیص دهد
daemon
در سیستم unix برنامهای که کارش را بدون دانستن کاربر خودکار انجام میدهد
control system
سیستم کنترل
mainframe computer
سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
mark mark
اعلام رها کردن بمب به هواپیمای بمب افکن از سوی دستگاه کنترل زمینی
statement
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
statements
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
ACPI
که باعث میشود سیستم عامل به طور خودکار سخت افزار مناسب را تشخیص دهد
dial in modem
مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است
indirect control system
سیستم کنترل غیرمستقیم
cable control system
سیستم کنترل کابلی
flight control
سیستم کنترل هواپیماها
fire control
سیستم کنترل اتش
feedback control system
سیستم کنترل فیدبک
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
board
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
boarded
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
control and warning center
سیستم کنترل و اعلام خطر
pitch control
کنترل سیستم مرکب درهلیکوپتر
contractor quality control
سیستم کنترل کیفیت پیمانها
survey control
سیستم کنترل نقشه برداری
input output control system
سیستم کنترل ورودی-خروجی
iocs
سیستم کنترل ورودی- خروجی
MS DOS
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
controlled stick steering
دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
automatic carrier landing system
سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
laminar control flow system
سیستم کنترل جریان خطی یالایهای
to give up
[to waste]
something
ول کردن چیزی
[کنترل یا هدایت چیزی]
master
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
masters
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
mastered
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
air traffic regulation and identificatio
سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
log
کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند
logs
کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
fronting
یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشانگرهای وضعیت
systems analysis
برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
front
یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشانگرهای وضعیت
trim for take off
سیستم بلند شدن هواپیما به طور خودکار تنظیم خودکاربلند شدن
store
سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه
bell crank
اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
storing
سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه
buffer pool
تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
telephony
سیستم ساخت ماکروسافت ,intel که به PC امکان کنترل تلفن را میدهد
panel
یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت
panels
یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت
handler
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
internal
زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
handlers
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
viscosity valve
شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
thirty two bit system
سیستم ریز کامپیوتر یا CPU که داده را در کلمات سی و دو بیتی کنترل میکند
front panel
مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
job
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
jobs
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
steering
فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
ground liaison
گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
terminal guidance
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
mace
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
beamrider
موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
fighter direction
هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
maces
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
operated
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
operates
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
ride control
سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد
telephony
سیستم ساخت Nouel وATLT که به PC امکان کنترل ارتباط تلفنی PBX میدهد.
operate
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
dos
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و دستیابی فایل را کنترل میکند
aux
مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS
ACD
سیستم تلفن خاص که میتواند تماسهای متعددی را مدیریت کند و آنها را طبق دستورات برنامه ریزی شده در پایگاه داده ها هدایت کند
inflight reliability
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
hand
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
processor
ریزپردازنده جدا در سیستم که حاوی توابع خاصی تحت کنترل پردازنده مرکزی است
microsoft
DOS-MS سیستم عامل تک کاربره و تک کاره است و توسط کار خط دستور کنترل میشود
vertical
بخشی از سیستم کنترلی چاپگر که قالب عمودی متن چاپ شده را کنترل میکند
resolutions
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
physical record
همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
handing
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
resolution
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com