Dictiornary-Farsi | روغن بذرک یا چیز دیگری که رنگ زن ها رنگ را باان می امیزند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
megilp	روغن بذرک یا چیز دیگری که رنگ زن ها رنگ را باان می امیزند


Other Matches

flax seed	بذرک
flax	بذرک
oil cake	سلف بذرک
linseed meagreness	بذرک کوبیده
rettery	جایی که بذرک را می خیسانند
momentarily	ان باان
therewith	باان
swingle	الت برای کوبیدن وپاک کردن لیفههای بذرک
goffer	اهنی که باان توری راچین میدهند
combatable	قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
pantograph	دستگاهی که باان مقیاس یک نقشه را تغییرمی دهند
wimble	هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
oil dent	شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
wet classifler	سرندی که باان شن و ماسه را جهت دانه بندی شستشومیدهند
larding pin	سیخی که باان پیه خوک رالای گوشت میگ ذارند
oil	روغن کاری کردن روغن ساختن
oiling	روغن کاری کردن روغن ساختن
oils	روغن کاری کردن روغن ساختن
misericord	یکجورقمه نوک تیزکه ضربه مرگ را باان میزدندکه زخمی زودتراسوده شودئهسث
subrogate	بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
letter	نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters	نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
recode	کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
to pass one's word for another	از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
air cooled oil cooler	نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
piracy	چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
cutting oil	روغن سردکننده روغن برش
oil can	حلب روغن , روغن دان
creosote	روغن قیر روغن قطران
creosoting	روغن قیر روغن قطران
creosotes	روغن قیر روغن قطران
creosoted	روغن قیر روغن قطران
aircraft arresting hook	مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
triple option	بازی تهاجمی با3 اختیار دادن توپ به مدافع پرتاب بازیگرمیانی حفظ توپ و دویدن باان یا پاس دادن
countersignature	امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
oil groove	روغن رو
dopes	روغن
clurified or run butter	روغن
lubricant	روغن
butters	روغن
ghi	روغن
lubricants	روغن
greaser	روغن زن
dope	روغن
ointment	روغن
ointments	روغن
oil	روغن
pomade	روغن سر
ghee	روغن
oiling	روغن
sebaceous humour	روغن
greasing	روغن
grease	روغن
greased	روغن
brilliantine	روغن مو
bandoline	روغن مو
butter	روغن
bandolin	روغن مو
buttered	روغن
unguent	روغن
oils	روغن
buttering	روغن
unction	روغن
oil can	روغن زن
grnish	رنگ و روغن
grease	روغن چربی
grease	روغن اتومبیل
drabbest	رنگ و روغن
oil paint	رنگ روغن
graphite lubricant	روغن گرافیت
grease box	روغن دان
gray or mercurial unguent	روغن خاکستری
grey unguent	روغن خاکستری
neapolitan ointment	روغن خاکستری
embrocation	روغن مالی
embrocations	روغن مالی
mercurial unguent	روغن خاکستری
heavy oil	روغن سنگین
lubricated	روغن زدن به
lubricates	روغن زدن به
in grease	روغن دار
illinition	روغن مالی
hydrolic pump	پمپ روغن
greasing	روغن چربی
greasing	روغن اتومبیل
lanoline	روغن پشم
hydraulic oil	روغن رانش
lubricates	روغن زدن
lubricating	روغن زدن به
lubricating	روغن زدن
greased	روغن چربی
greased	روغن اتومبیل
inunction	روغن مالی
lubricated	روغن زدن
colve oil	روغن میخک
colza oil	روغن منداب
wild rocket oil	روغن منداب
compressor oil	روغن کمپرسور
antiknock	روغن موتور
crude oil	روغن خام
animal oil	روغن حیوانی
coconut oil	روغن نارگیل
mustard oil	روغن خردل
allyl isothiocyanate	روغن خردل
allyl isosulfocyanate	روغن خردل
French polish	روغن جلا
palmachristi	روغن کرچک
cold drawn oil	روغن کرچک
bilge	مکیدن اب یا روغن
dubbing	روغن چرم
bone oil	روغن استخوانی
butterfat	روغن شیر
cade oil	روغن عرعر
camphor oil	نوعی روغن
cavalito's oil	روغن کاوالیتو
chassis grease	روغن گریس
balsam oil	روغن مصری
balsam oil	روغن بلسان
codfish	ماهی روغن
acorn oil	روغن بلوط
acetone oil	روغن استون
essential oil	روغن اساسی
volatile oil	روغن اساسی
filterpress	روغن گیر
flench	روغن گرفتن
oil paints	رنگ روغن
lubricate	روغن زدن
fusel oil	روغن فوزل
lubricate	روغن زدن به
garlic oil	روغن سیر
engine sump	تشتک روغن
engine sump	کارتل روغن
linseed oil	روغن برزک
linseed oil	روغن بزرک
ricinus oil	روغن کرچک
castor oil	روغن کرچک
absorbent oil	روغن جاذب
dripping pan	روغن گیر
emulsion lubricant	روغن عصاره
emulsion lubricant	روغن امولسیون
engine oil	روغن موتور
lubricating oil	روغن موتور
motor oil	روغن موتور
gear lubricant oil	روغن گیربکس
varnishes	روغن جلا
oiling	روغن زدن به
siccative oil	روغن سیکاتیو
soluble oil	روغن قابل حل
soluble oil	روغن حل شونده
palm oil	روغن نخل
oiling	روغن زدن
sunflower oil	روغن افتابگردان
sweet oil	روغن زیتون
sweet oil	روغن شیرین
tar oil	روغن قطران
oils	روغن زدن به
rub with ointment	روغن مالیدن
replenisher	نافم روغن
varnishes	رنگ روغن
varnishing	روغن جلا
oscillating lubricator	روغن ده نوسانی
palm oil	روغن خرما
varnishing	رنگ روغن
palmoil	روغن خرما
paraffin oil	روغن پارافین
picamar	روغن قیر
oil	روغن زدن به
pomade	روغن مالیدن
oil	روغن زدن
train oil	روغن بالن
train oil	روغن نهنگ
transformer oil	روغن مبدل
olive oil	روغن زیتون
saucepans	روغن دان
saucepan	روغن دان
olive oil	روغن زیتون
varnished	روغن جلا
tung oil	روغن چرب
turpentine oil	روغن تریانتین
unction	روغن مالی
wash oil	روغن شستشو
cod-liver oil	روغن ماهی
cooking oil	روغن آشپزی
oils	روغن زدن
florence oil	روغن زیتون
brake fluid	روغن ترمز
lucca oil	روغن زیتون
drabber	رنگ و روغن
buttered	روغن زرد
buttering	روغن زرد
varnished	رنگ روغن
butters	روغن زرد
oil filter	صافی روغن
oil flow	جریان روغن
oil gage	گیج روغن
lubrication	روغن زنی
oil groove	شیار روغن
oil guage	درجه روغن
oil container	فرف روغن
butter	روغن زرد