Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2 milliseconds)
English
Persian
gray or mercurial unguent
روغن خاکستری
grey unguent
روغن خاکستری
mercurial unguent
روغن خاکستری
neapolitan ointment
روغن خاکستری
Other Matches
blacker
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacks
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
grizzlies
خاکستری یا مایل به خاکستری
grizzly
خاکستری یا مایل به خاکستری
oil dent
شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
oiling
روغن کاری کردن روغن ساختن
oil
روغن کاری کردن روغن ساختن
oils
روغن کاری کردن روغن ساختن
air cooled oil cooler
نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
creosoting
روغن قیر روغن قطران
creosotes
روغن قیر روغن قطران
oil can
حلب روغن , روغن دان
creosoted
روغن قیر روغن قطران
cutting oil
روغن سردکننده روغن برش
creosote
روغن قیر روغن قطران
salt-and-pepper
خاکستری
drabbest
خاکستری
drabber
خاکستری
ashen
خاکستری
drab
خاکستری
grayest
خاکستری
grey
خاکستری
greyer
خاکستری
grayer
خاکستری
grizzling
خاکستری
pewter
خاکستری
grizzle
خاکستری
grizzled
خاکستری
cinerary
خاکستری
cinerarium
خاکستری
cinderous
خاکستری
gray
خاکستری
grizzles
خاکستری
cindery
خاکستری
ashy
خاکستری
ash coloured
خاکستری
greyest
خاکستری
greyish
مایل به خاکستری
greyness
خاکستری بودن
mottled pig iron
چدن خاکستری
livid
خاکستری رنگ
median gray
خاکستری متوسط
greyness
رنگ خاکستری
grayness
رنگ خاکستری
grey cast iron
چدن خاکستری
gray bearded
رنگ خاکستری
gray cast iron
چدن خاکستری
gray ramus
شاخه خاکستری
grayness
خاکستری بودن
grayly
بطور خاکستری
grayish
متمایل به خاکستری
gray scale
اندازه خاکستری
ash gray
خاکستری رنگ
He (his hair) turned grey.
مویش خاکستری شد
grizzly bear
خرس خاکستری
earth light
روشنایی خاکستری
greyly
بارنگ خاکستری
grey tin
قلع خاکستری
earth shine
روشنایی خاکستری
grey propaganda
تبلیغات خاکستری
cinereous
خاکستری رنگ
gray matter
ماده خاکستری
grizzling
خرس خاکستری امریکا
grizzling
نالیدن خاکستری کردن
krimmer
پوست گوسفند خاکستری
image contrast
درجه خاکستری تصویر
griseous
خاکستری مایل به ابی
hoary
سفید مایل به خاکستری
grey iron scrap
قراضه اهن خاکستری
grey iron foundry
ریخته گری خاکستری
isabel
زرد مایل به خاکستری
isabella
زرد مایل به خاکستری
grege
اردهای مایل به خاکستری
high test grey iron
چدن خاکستری پرارزش
grizzles
نالیدن خاکستری کردن
grizzles
خرس خاکستری امریکا
ashen
دارای رنگ خاکستری
gray-white
رنگ سفید-خاکستری
dark grey
رنگ خاکستری تیره
grizzle
خرس خاکستری امریکا
grizzle
نالیدن خاکستری کردن
podzolization
تشکیل خاک خاکستری یا سفید
euro
کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ
Euro-
کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ
slate
<adj.>
<noun>
رنگی میان آبی و خاکستری
hoar
سفید مایل به خاکستری موسفید
thalamic
ماده خاکستری مغز میانی
taupe
رنگ خاکستری مایل به قهوهای
iron gray
رنگ خاکستری وسیاه اهن
lyard
دارای رگه ها یا باریکههای خاکستری
lyart
دارای رگه ها یا باریکههای خاکستری
iron grey
رنگ خاکستری وسیاه اهن
iron-grey
رنگ خاکستری وسیاه اهن
teal blue
رنگ ابی مایل به خاکستری
slate blue
رنگ ابی مایل به خاکستری
thalamus
تالاموس ماده خاکستری مغز میانی
olive gray
رنگ سبز مایل بزرد خاکستری
grizzled
خاکستری رنگ دارای موهای سفید
monochrome
در یک رنگ با سایههای خاکستری و سیاه و سفید
sallow
رنگ خاکستری مایل به زرد وسبز
gray matter
ماده خاکستری بافت عصبی مغز
grisaille
نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
towhead
کسیکه موهای مایل به سفیدیا خاکستری دارد
gulls
مرغ نوروزی نوعی رنگ خاکستری کمرنگ
beryllium
فلز بریلیوم بعلامت Beبرنگ خاکستری فولادی
beige
رنگ قهوهای روشن مایل بزرد و خاکستری
gull
مرغ نوروزی نوعی رنگ خاکستری کمرنگ
grivet
نوعی میمون خاکستری مایل به ابی افریقای جنوبی
grey scale
سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
grey matter
بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است
karakul
کاراکول
[نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
aliasing
روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2-
anti-
روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
cirro status
ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
composite video
واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند
blae
ابی متمایل به سیاه خاکستری ابی رنگ
ghee
روغن
ointment
روغن
lubricants
روغن
butters
روغن
ointments
روغن
lubricant
روغن
clurified or run butter
روغن
ghi
روغن
dope
روغن
brilliantine
روغن مو
unguent
روغن
dopes
روغن
unction
روغن
greasing
روغن
greased
روغن
grease
روغن
greaser
روغن زن
bandolin
روغن مو
bandoline
روغن مو
sebaceous humour
روغن
oil
روغن
buttered
روغن
oils
روغن
oil groove
روغن رو
buttering
روغن
oiling
روغن
butter
روغن
oil can
روغن زن
pomade
روغن سر
fusel oil
روغن فوزل
oil passage
عبور روغن
oil residue
ته نشست روغن
emulsion lubricant
روغن عصاره
oil retaining ring
رینگ روغن
oil seal ring
رینگ روغن
emulsion lubricant
روغن امولسیون
oil squirt
اب دزدک روغن
oil plug
پیچ روغن
oil sludge
رسوب روغن
oil pump
پمپ روغن
dripping pan
روغن گیر
engine oil
روغن موتور
oil pressure
فشارسنج روغن
palm oil
روغن نخل
cooking oil
روغن آشپزی
lubricating oil
روغن موتور
essential oil
روغن اساسی
gear lubricant oil
روغن گیربکس
garlic oil
روغن سیر
hydrolic pump
پمپ روغن
oleometer
روغن سنج
flench
روغن گرفتن
filterpress
روغن گیر
volatile oil
روغن اساسی
oscillating lubricator
روغن ده نوسانی
oleaginous
شبیه روغن
palmoil
روغن خرما
oiler
روغن کار
motor oil
روغن موتور
oilman
روغن فروش
engine sump
کارتل روغن
graphite lubricant
روغن گرافیت
engine sump
تشتک روغن
palm oil
روغن خرما
rub with ointment
روغن مالیدن
lanoline
روغن پشم
oil flow
جریان روغن
oil gage
گیج روغن
soluble oil
روغن قابل حل
soluble oil
روغن حل شونده
in grease
روغن دار
sunflower oil
روغن افتابگردان
sweet oil
روغن زیتون
illinition
روغن مالی
hydraulic oil
روغن رانش
oil filter
صافی روغن
oil container
فرف روغن
replenisher
نافم روغن
siccative oil
روغن سیکاتیو
pomade
روغن مالیدن
oil bath
حمام روغن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com