English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
Other Matches
flu hook کیف مخصوص طعمههای مصنوعی ماهیگیری
oil color روغن مخصوص نقاشی
acrometer دستگاه سنجش وزن مخصوص روغن
lubritorium جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
fuel oil mixture مخلوط روغن و سوخت
robotics علم دستگاههای خودکار قسمتی از هوش مصنوعی درارتباط با روبوت علم طراحی و استفاده از روبوت
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
favourites مخصوص
favourite مخصوص
favorites مخصوص
particulars مخصوص
especial مخصوص
franc حق مخصوص
francs حق مخصوص
franchise حق مخصوص
franchises حق مخصوص
specific مخصوص
particular مخصوص
vest pocket مخصوص
special مخصوص
extra special مخصوص
specifics مخصوص
proper مخصوص مقتضی
specific gravities ورن مخصوص
aide-de-camp اجودان مخصوص
aide de camp اجودان مخصوص
valetdechambre پیشخدمت مخصوص
specific gravity وزن مخصوص
exempted station یکان مخصوص
selective signalling ارتباط مخصوص
specific gravity ورن مخصوص
specific مخصوص معین
specific energy انرژی مخصوص
terminology اصطلاح مخصوص
terminologies اصطلاح مخصوص
bolt پیچ مخصوص قفل کردن در
special troops یکانهای مخصوص
specific gravities وزن مخصوص
marque مدل مخصوص
density جرم مخصوص
favourite or vor ویژه مخصوص
favorite مخصوص سوگلی
densities جرم مخصوص
specific capacity فرفیت مخصوص
special sheaf مروحه مخصوص
marque علامت مخصوص
Afro pick شانه مخصوص فر
special damage خسارت مخصوص
built in jack جک مخصوص نصب
resistivity مقاومت مخصوص
aides-de-camp اجودان مخصوص
specific weight وزن مخصوص
specially مخصوص خاص
game کامپیوتر مخصوص
idiosyncrasies حال مخصوص
idiosyncrasy حال مخصوص
chorea تشنج مخصوص
heavy duty مخصوص کارسنگین
generals معمولی و نه مخصوص
special مخصوص خاص
general معمولی و نه مخصوص
bluck density وزن مخصوص
low resistivity مقاومت مخصوص کم
idoneous مختص مخصوص
idiocrasy حالت مخصوص
special services خدمات مخصوص
maid in waiting پیشخدمت مخصوص
specific resistivity مقاومت مخصوص
habiliments لباس مخصوص
unit weight وزن مخصوص
special session جلسه مخصوص
specifics مخصوص معین
special passport پاسپورت مخصوص
g man بازرس مخصوص
dry gap bridge پل مخصوص اب بریدگی
heavy-duty مخصوص کارسنگین
special corrections تصحیحات مخصوص
special drawing right حق برداشت مخصوص
parts peculiar قطعات مخصوص
specific search شناسایی مخصوص
deffered maintenance نگهداری مخصوص
prodos سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
ashpit چاله مخصوص خاکستر
anvil block سندان مخصوص اهنگری
attack cargo ship ناوحمل و نقل مخصوص تک
canalboat قایق مخصوص کانال
armlet زرهء مخصوص دست
specific permeability قابلیت نفوذ مخصوص
specific electrical conductivity هدایت الکتریکی مخصوص
special ammunition مهمات مخصوص یا ویژه
bird cage ماسک مخصوص خط نگهدار
ducks کد مخصوص درگیریهای هوایی
significance معنای مخصوص دارد
duckings کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducked کد مخصوص درگیریهای هوایی
duck کد مخصوص درگیریهای هوایی
boot band کش مخصوص گتر شلوارنظامی
special area منطقه پرواز مخصوص
special jury هیئت منصفه مخصوص
special weapons جنگ افزار مخصوص
chancels جای مخصوص کشیش
built up edge لبه مخصوص نصب
chancel جای مخصوص کشیش
special operations عملیات مخصوص یا ویژه
special libraries association انجمن کتابخانههای مخصوص
a special menu صورت غذای مخصوص
teleplay نمایشنامه مخصوص تلویزیون
target arrow تیر مخصوص تیراندازی
prerogative امتیاز مخصوص حق ارثی
prerogatives امتیاز مخصوص حق ارثی
kitchen garden باغ مخصوص سبزیکاری
kitchen gardens باغ مخصوص سبزیکاری
weightless دارای وزن مخصوص کم
tacamahaca بلسان مخصوص بخورمعطر
tacamahac بلسان مخصوص بخورمعطر
ladies-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
lady in waiting مستخدمه مخصوص ملکه
blower ماشین مخصوص دمیدن
jemmy دیلم مخصوص دزدان
jemmies دیلم مخصوص دزدان
respective بترتیب مخصوص خود
hollers صدای مخصوص هر حیوان
hollering صدای مخصوص هر حیوان
hollered صدای مخصوص هر حیوان
holler صدای مخصوص هر حیوان
towline طناب مخصوص صیدبالن
lectern میز مخصوص قرائت
lecterns میز مخصوص قرائت
handrails نرده مخصوص دستگیره
handrail نرده مخصوص دستگیره
nursery rhymes اشعار مخصوص کودکان
nursery rhyme اشعار مخصوص کودکان
lady-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
slang بزبان یا لهجه مخصوص
podium بالکن جایگاه مخصوص
harpoon زوبین مخصوص صیدنهنگ
sign languages زبان مخصوص کرها
nipples پستانک مخصوص شیربچه
nipple پستانک مخصوص شیربچه
boudoirs اطاق کوچک مخصوص زن
acetarious سبزیهای مخصوص سالاد
valets پیشخدمت مخصوص ملازم
valeting پیشخدمت مخصوص ملازم
valeted پیشخدمت مخصوص ملازم
valet پیشخدمت مخصوص ملازم
alemannic لهجهء مخصوص المانی
all weather hood کلاهک مخصوص هوا
harpoons زوبین مخصوص صیدنهنگ
subcaliber range میدان تیر مخصوص
podiums بالکن جایگاه مخصوص
silk نخ ابریشم مخصوص طراحی
commandos افراد نیروی مخصوص
commando افراد نیروی مخصوص
jargon اصطلاحات مخصوص یک صنف
roughshod دارای میخ مخصوص
tramline خط مخصوص واگن برقی
tramlines خط مخصوص واگن برقی
gasket نوعی ابزار مخصوص
gaskets نوعی ابزار مخصوص
boudoir اطاق کوچک مخصوص زن
red carpet علامت پذیرایی مخصوص
spitton فرف مخصوص تف کردن
one horse مخصوص یک اسب بی مایه
cuish زره مخصوص ران
phonograph connection پریز مخصوص پیکاپ
cuisse زره مخصوص ران
poolroom اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
register 1-محل مخصوص درCPU
registering 1-محل مخصوص درCPU
effective unit weight وزن مخصوص موثر
registers 1-محل مخصوص درCPU
cycle spanner اچار مخصوص تعمیردوچرخه
g suit لباس مخصوص هوانوردی
crewel نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
spuds تیشه مخصوص کندن یخ
dry density وزن مخصوص خشک
insulativity مقاومت ایزولاسیون مخصوص
conductibility ضریب هدایت مخصوص
jacklight نورافکن مخصوص ماهیگیری
opiumden محل مخصوص تریاکها
dump box فرف مخصوص زباله
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
pricket شمع مخصوص شمعدان
spud تیشه مخصوص کندن یخ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com