English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
production process روند ساخت
Search result with all words
annotation علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
annotations علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
Intel محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
Other Matches
work in progress کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
os/ سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
trepan روند
trend روند
procedure روند
processes روند
proceeding روند
process روند
flowed روند
trend line خط روند
flow روند
flows روند
trends روند
stream routing روند رود
processes روند طریقه
trend روند کار
secular trend روند قرنی
rate of rise of water level روند بالاامدن اب
pernicious trend روند قهقرایی
trend analysis تحلیل روند
stream routing روند روانه
process روند طریقه
program flow روند برنامه
process فراشد روند
upward trend روند صعودی
data flow روند داده ها
timetrend روند زمانی
trends روند کار
processes فراشد روند
bidirectional flow روند دوسویه
control flow روند کنترل
economic trend روند اقتصادی
developmental trend روند تکوینی
flowcharter روند نما
fission process روند انشقاق
process of negotiations روند مذاکرات
hypertext به صفحه جددی می روند
flowchapt symbol نماد روند نما
program flowchart روند نمای برنامه
up-river برخلاف روند جریان آب
secular trend روند دراز مدت
process chart نقشه روند کار
bells زنگ در پایان هر روند بوکس
rehashing روند پر شدن یک جدول درهم
extrapolations ادامه روند تعمیم دهی
extrapolation ادامه روند تعمیم دهی
modality روند [پردازه] [شیوه] [روش]
bell زنگ در پایان هر روند بوکس
products customarily found in a pharmacy کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
snapback پاس دادن توپ دراغازهر روند
listing کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
lover's lane <idiom> جای دنجی که عشاق به آنجا می روند
listings کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
What are the collection procedures for ...? روند جمع آوری برای ... چه [جور] است ؟
assets که در برنامههای کاربردی چند منظوره به کار می روند
roundest روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
round روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
edited کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
paragraphs بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
paragraph بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
edit کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
pagination روند شکستن یک گزارش چاپ شده به واحدهایی متنافر باصفحات
power house building ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
code level تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
warm-up روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
warm-ups روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
assembling روند خودکاری که بوسیله ان کامپیوتر برنامه اصلی را به زبان سمبلیک تبدیل میکند
These talks are crucial [critical] to the future of the peace process. این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم [حیاتی] هستند.
percentile یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
assembly نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
patterns محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
texel مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند
pattern محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
dual در یک سیستم FDDI ایستگاهی که حاوی دو حلقه شبکه است و برنامه تحمل خطا به کار می روند
tossle منگوله [در این حالت دسته ای از نخ ها جهت تزئین فرش یا خورجین و زین اسب بکار می روند.]
deep motif نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
to anneal سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
backslash کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
flowcharting symbol علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
string سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
ATD دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
services توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
divisor عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
fecit ساخت
invenit ساخت
form ساخت
forms ساخت
habitus ساخت
formed ساخت
manufactory ساخت
making ساخت
make-up ساخت
make up ساخت
compositions ساخت
composition ساخت
conformation ساخت
built ساخت
formation ساخت
substandard بد ساخت
texture ساخت
textures ساخت
design ساخت
designs ساخت
syntheses ساخت
synthesis ساخت
structuring ساخت
workmanship ساخت
manufacture ساخت
manufactured ساخت
manufactures ساخت
unstructured بی ساخت
fabrication ساخت
performance ساخت
performances ساخت
constructions ساخت
construction ساخت
generations ساخت
generation ساخت
structure ساخت
structures ساخت
manufacturing ساخت
detail فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
detailing فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
paired registers دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
formatio reticularis ساخت شبکهای
manufacturing صنعت ساخت
group structure ساخت گروهی
power structure ساخت قدرت
prototyping ساخت یک نمونه
reticular formation ساخت شبکهای
simple structure ساخت ساده
data structure ساخت داده ها
deep structure ژرف ساخت
market structure ساخت بازار
dynamic structure ساخت پویا
tectonics زمین ساخت
static structure ساخت ایستا
social strcture ساخت اجتماعی
factory order سفارش ساخت
family structure ساخت خانواده
program structure ساخت برنامه
field strcture ساخت میدانی
design and construction طراحی و ساخت
file structure ساخت پرونده
home made ساخت داخلی
home made ساخت بومی
manufacture process فرایند ساخت
manufacture process فراگرد ساخت
structuralists ساخت گرای
perceptual structure ساخت ادراکی
manufacturing cost هزینه ساخت
manufacturing process فرایند ساخت
manufacturing process پویش ساخت
mental structure ساخت ذهنی
well made خوش ساخت
new buit تازه ساخت
newmade تازه ساخت
tectonic زمین ساخت
manufacture cost ارزش ساخت
homemade ساخت میهن
unstructured interview مصاحبه بی ساخت
infra structure زیر ساخت
tree structure ساخت درختی
production time زمان ساخت
production cost ارزش ساخت
new built تازه ساخت
population structure ساخت جمعیت
phrase structure با ساخت عبارتی
personality structure ساخت شخصیت
latent structure ساخت نهفته
machine made ساخت ماشین
structuralist ساخت گرای
rebuild تجدید ساخت
structures ساختار ساخت
home-made ساخت میهن
production ارائه ساخت
affect structure ساخت عاطفه
grafted ساخت وپاخت
structuring ساختار ساخت
agro industry کشت و ساخت
makes ساخت ترکیب
workmanship کار ساخت
forbade نا مقدور ساخت
american make ساخت امریکایی
makes رسیدن به ساخت
structure ساختار ساخت
collusion ساخت و پاخت
confections ترکیب ساخت
confection ترکیب ساخت
assembly نصب ساخت
man-made ساخت بشر
reconstitute تجدید ساخت
reconstituted تجدید ساخت
man made ساخت بشر
productions ارائه ساخت
reconstitutes تجدید ساخت
reconstituting تجدید ساخت
shop محل ساخت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com