Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (7 milliseconds)
English
Persian
upward trend
روند صعودی
Other Matches
ascending
صعودی
ascendant
صعودی
ascensional
صعودی
increasing function
تابع صعودی
increasing cost
هزینههای صعودی
scansorial
صعودی بالارونده
upward mobility
تحرک صعودی
hoisting power
نیروی صعودی
upward tendency
گرایش صعودی
ascending sort
جورکردن صعودی
ascending chromatography
کروماتوگرافی صعودی
ascending order
ترتیب صعودی
acroscopic
متوجه به بالا صعودی
law of increasing return
قانون بازده صعودی
upswing
سیر صعودی داشتن
ascending sort
مرتب سازی صعودی
ascending reticular activating system
دستگاه فعال ساز صعودی ساخت شبکهای
aras
system reticularactivating ascendingدستگاه فعال ساز صعودی ساخت شبکهای
trepan
روند
process
روند
processes
روند
flowed
روند
flows
روند
trends
روند
proceeding
روند
trend line
خط روند
procedure
روند
trend
روند
flow
روند
fission process
روند انشقاق
processes
روند طریقه
data flow
روند داده ها
control flow
روند کنترل
trend analysis
تحلیل روند
developmental trend
روند تکوینی
economic trend
روند اقتصادی
bidirectional flow
روند دوسویه
flowcharter
روند نما
processes
فراشد روند
trend
روند کار
trends
روند کار
rate of rise of water level
روند بالاامدن اب
process of negotiations
روند مذاکرات
production process
روند ساخت
pernicious trend
روند قهقرایی
stream routing
روند رود
program flow
روند برنامه
stream routing
روند روانه
secular trend
روند قرنی
process
روند طریقه
process
فراشد روند
timetrend
روند زمانی
hypertext
به صفحه جددی می روند
flowchapt symbol
نماد روند نما
up-river
برخلاف روند جریان آب
program flowchart
روند نمای برنامه
secular trend
روند دراز مدت
process chart
نقشه روند کار
rehashing
روند پر شدن یک جدول درهم
modality
روند
[پردازه]
[شیوه]
[روش]
bells
زنگ در پایان هر روند بوکس
extrapolation
ادامه روند تعمیم دهی
extrapolations
ادامه روند تعمیم دهی
bell
زنگ در پایان هر روند بوکس
snapback
پاس دادن توپ دراغازهر روند
listing
کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
products customarily found in a pharmacy
کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
lover's lane
<idiom>
جای دنجی که عشاق به آنجا می روند
listings
کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
assets
که در برنامههای کاربردی چند منظوره به کار می روند
What are the collection procedures for ...?
روند جمع آوری برای ... چه
[جور]
است ؟
giffen good
نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
round
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
roundest
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
edit
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
edited
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
paragraph
بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
paragraphs
بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
pagination
روند شکستن یک گزارش چاپ شده به واحدهایی متنافر باصفحات
warm-up
روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
warm-ups
روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
annotation
علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
annotations
علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
power house building
ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
code level
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
assembly
نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
percentile
یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
These talks are crucial
[critical]
to the future of the peace process.
این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم
[حیاتی]
هستند.
assembling
روند خودکاری که بوسیله ان کامپیوتر برنامه اصلی را به زبان سمبلیک تبدیل میکند
texel
مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند
pattern
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
patterns
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
tossle
منگوله
[در این حالت دسته ای از نخ ها جهت تزئین فرش یا خورجین و زین اسب بکار می روند.]
dual
در یک سیستم FDDI ایستگاهی که حاوی دو حلقه شبکه است و برنامه تحمل خطا به کار می روند
deep motif
نگاره گوزن و غزال
[که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
to anneal
سخت کردن
[روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی]
[فلزات]
[مهندسی]
backslash
کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
flowcharting symbol
علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
string
سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
ATD
دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
services
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
divisor
عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
paired registers
دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
detail
فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
detailing
فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
inferior figures
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
regenerator
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
line abreast
کشتی هایی که پهلو به پهلو می روند
Intel
محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
cryptographic
تعداد کدهایی که در الگوریتم رمز برای مشخص کردن داده رمز دار و خارج از رمز به کارمی روند
solidifying process
روند انجماد جریان انجماد
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
data processing
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
stacks
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com