English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (6 milliseconds)
English Persian
pernicious trend روند قهقرایی
Other Matches
aback قهقرایی
retrogressive قهقرایی
anticlimaxes بیان قهقرایی
anticlimax بیان قهقرایی
throwback سیر قهقرایی
throwbacks سیر قهقرایی
reflux سیر قهقرایی فروکشی
anticlimaxes بیان قهقرایی نمودن
anticlimax بیان قهقرایی نمودن
retrogression پس روی حرکت قهقرایی
anticlimactic مربوط به بیان قهقرایی
backward notion حرکت قهقرایی یا وارونه
procedure روند
trends روند
processes روند
process روند
trepan روند
trend line خط روند
trend روند
flowed روند
proceeding روند
flow روند
flows روند
processes فراشد روند
processes روند طریقه
process روند طریقه
trend analysis تحلیل روند
stream routing روند روانه
program flow روند برنامه
rate of rise of water level روند بالاامدن اب
flowcharter روند نما
fission process روند انشقاق
economic trend روند اقتصادی
secular trend روند قرنی
timetrend روند زمانی
data flow روند داده ها
control flow روند کنترل
stream routing روند رود
bidirectional flow روند دوسویه
production process روند ساخت
process فراشد روند
trends روند کار
developmental trend روند تکوینی
trend روند کار
upward trend روند صعودی
process of negotiations روند مذاکرات
hypertext به صفحه جددی می روند
program flowchart روند نمای برنامه
flowchapt symbol نماد روند نما
process chart نقشه روند کار
secular trend روند دراز مدت
up-river برخلاف روند جریان آب
extrapolations ادامه روند تعمیم دهی
bells زنگ در پایان هر روند بوکس
bell زنگ در پایان هر روند بوکس
extrapolation ادامه روند تعمیم دهی
modality روند [پردازه] [شیوه] [روش]
rehashing روند پر شدن یک جدول درهم
products customarily found in a pharmacy کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
snapback پاس دادن توپ دراغازهر روند
lover's lane <idiom> جای دنجی که عشاق به آنجا می روند
listings کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
listing کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
What are the collection procedures for ...? روند جمع آوری برای ... چه [جور] است ؟
assets که در برنامههای کاربردی چند منظوره به کار می روند
roundest روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
round روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
pagination روند شکستن یک گزارش چاپ شده به واحدهایی متنافر باصفحات
edited کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
paragraph بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
paragraphs بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
edit کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
warm-up روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
warm-ups روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
annotations علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
annotation علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
power house building ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
code level تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
These talks are crucial [critical] to the future of the peace process. این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم [حیاتی] هستند.
assembling روند خودکاری که بوسیله ان کامپیوتر برنامه اصلی را به زبان سمبلیک تبدیل میکند
percentile یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
assembly نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
texel مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند
patterns محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
tossle منگوله [در این حالت دسته ای از نخ ها جهت تزئین فرش یا خورجین و زین اسب بکار می روند.]
dual در یک سیستم FDDI ایستگاهی که حاوی دو حلقه شبکه است و برنامه تحمل خطا به کار می روند
to anneal سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
deep motif نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
flowcharting symbol علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
backslash کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
string سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
ATD دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
divisor عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
services توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
detailing فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
paired registers دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
detail فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
inferior figures حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
regenerator وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
line abreast کشتی هایی که پهلو به پهلو می روند
Intel محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
cryptographic تعداد کدهایی که در الگوریتم رمز برای مشخص کردن داده رمز دار و خارج از رمز به کارمی روند
solidifying process روند انجماد جریان انجماد
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
data processing پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
stacks روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com