Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 166 (9 milliseconds)
English
Persian
process of negotiations
روند مذاکرات
Search result with all words
These talks are crucial
[critical]
to the future of the peace process.
این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم
[حیاتی]
هستند.
Other Matches
collective bargaining
مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
dealings
مذاکرات
pourparlers
مذاکرات
goings-on
مذاکرات
break down of negotiation
تفکیک مذاکرات
round of negotiations
دور مذاکرات
cloture
کفایت مذاکرات
leader of the negotiations
سرپرست مذاکرات
hansard
مذاکرات رسمی
minute
خلاصه مذاکرات
result of the negotiations
حاصل مذاکرات
transaction
خلاصه مذاکرات
negotiation
معاوضه مذاکرات
negotiations
معاوضه مذاکرات
transactions
شرح مذاکرات
negotiator
سرپرست مذاکرات
failure of negotiations
شکست مذاکرات
result of the negotiations
نتیجه مذاکرات
negotiation outcome
نتیجه مذاکرات
negotiation round
دور مذاکرات
negotiation result
نتیجه مذاکرات
negotiation outcome
حاصل مذاکرات
negotiation result
حاصل مذاکرات
negotiation result
پی آمد مذاکرات
progress of negotiations
پیشرفت مذاکرات
proceedings
شرح مذاکرات
peace negotiation
مذاکرات صلح
peace negotiations
مذاکرات صلح
preliminary negotiations
مذاکرات مقدماتی
proceed with deliberations
شروع مذاکرات
proceedings of the parliament
مذاکرات مجلس
chief negotiator
سرپرست مذاکرات
minutes
خلاصه مذاکرات
negotiation outcome
پی آمد مذاکرات
result of the negotiations
پی آمد مذاکرات
record
صورت مذاکرات
result of the negotiations
عاقبت مذاکرات
negotiation result
عاقبت مذاکرات
negotiation outcome
عاقبت مذاکرات
proceeding
پیشرفت خلاصه مذاکرات
In the course of the discussions.
درطی مذاکرات ومباحثات
debating
مذاکرات پارلمانی منازعه
debates
مذاکرات پارلمانی منازعه
debated
مذاکرات پارلمانی منازعه
debate
مذاکرات پارلمانی منازعه
closure
رای کفایت مذاکرات
closures
رای کفایت مذاکرات
opening of negotiations
افتتاح مذاکرات
[معاملات]
parliamentary discussions
گفتگوها یا مذاکرات مجلس
course of dealing
دوره مذاکرات خرید
cloture
رای به کفایت مذاکرات دادن
The negotiations were successful ( inconclusive ) .
مذاکرات به نتیجه رسید ( نرسید )
quorum
اکثریت لازم برای مذاکرات
put the question
مذاکرات را کافی دانستن ورای گرفتن
collective bargaining
مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
tamper
مذاکرات پنهانی وزیر جلی داشتن
flows
روند
proceeding
روند
process
روند
processes
روند
flow
روند
procedure
روند
flowed
روند
trend line
خط روند
trepan
روند
trends
روند
trend
روند
closure
رای کفایت مذاکرات عمل محصور شدن
closures
رای کفایت مذاکرات عمل محصور شدن
hansardize
متوجه مذاکرات جلسه پیش خودش کردن
count out of the house
مذاکرات را به علت فقدان حدنصاب قطع کردن
flowcharter
روند نما
stream routing
روند رود
trends
روند کار
processes
فراشد روند
stream routing
روند روانه
production process
روند ساخت
program flow
روند برنامه
upward trend
روند صعودی
bidirectional flow
روند دوسویه
rate of rise of water level
روند بالاامدن اب
secular trend
روند قرنی
timetrend
روند زمانی
control flow
روند کنترل
pernicious trend
روند قهقرایی
process
روند طریقه
fission process
روند انشقاق
processes
روند طریقه
process
فراشد روند
economic trend
روند اقتصادی
trend
روند کار
trend analysis
تحلیل روند
developmental trend
روند تکوینی
data flow
روند داده ها
negotiations
تماس ها مذاکرات و تماسهای بین دولتها به عناوین مختلف
negotiation
تماس ها مذاکرات و تماسهای بین دولتها به عناوین مختلف
up-river
برخلاف روند جریان آب
hypertext
به صفحه جددی می روند
flowchapt symbol
نماد روند نما
program flowchart
روند نمای برنامه
process chart
نقشه روند کار
secular trend
روند دراز مدت
China has signalled
[its]
readiness to resume talks.
چین آمادگی
[خود را ]
برای از سرگیری مذاکرات نشان داد.
bells
زنگ در پایان هر روند بوکس
modality
روند
[پردازه]
[شیوه]
[روش]
bell
زنگ در پایان هر روند بوکس
extrapolations
ادامه روند تعمیم دهی
extrapolation
ادامه روند تعمیم دهی
rehashing
روند پر شدن یک جدول درهم
products customarily found in a pharmacy
کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
snapback
پاس دادن توپ دراغازهر روند
listing
کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
listings
کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
lover's lane
<idiom>
جای دنجی که عشاق به آنجا می روند
protocols
خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol
خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
assets
که در برنامههای کاربردی چند منظوره به کار می روند
What are the collection procedures for ...?
روند جمع آوری برای ... چه
[جور]
است ؟
round
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
roundest
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
pagination
روند شکستن یک گزارش چاپ شده به واحدهایی متنافر باصفحات
paragraphs
بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
paragraph
بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
edit
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
edited
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
code level
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
annotations
علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
warm-ups
روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
warm-up
روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
power house building
ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
annotation
علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
assembling
روند خودکاری که بوسیله ان کامپیوتر برنامه اصلی را به زبان سمبلیک تبدیل میکند
percentile
یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
assembly
نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
verbal note
شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
texel
مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند
pattern
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
patterns
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
tossle
منگوله
[در این حالت دسته ای از نخ ها جهت تزئین فرش یا خورجین و زین اسب بکار می روند.]
dual
در یک سیستم FDDI ایستگاهی که حاوی دو حلقه شبکه است و برنامه تحمل خطا به کار می روند
to anneal
سخت کردن
[روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی]
[فلزات]
[مهندسی]
deep motif
نگاره گوزن و غزال
[که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
backslash
کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
flowcharting symbol
علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
previous question
موضوع کفایت یا عدم کفایت مذاکرات
string
سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
ATD
دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
divisor
عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
services
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
detailing
فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
paired registers
دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
detail
فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
inferior figures
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
regenerator
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
line abreast
کشتی هایی که پهلو به پهلو می روند
cartel ship
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
Intel
محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
cryptographic
تعداد کدهایی که در الگوریتم رمز برای مشخص کردن داده رمز دار و خارج از رمز به کارمی روند
solidifying process
روند انجماد جریان انجماد
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
data processing
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
stack
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com