Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (8 milliseconds)
English
Persian
dump
رونوشت انباشتن
Other Matches
phototostat
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
facsimiles
رونوشت عینی رونوشت
facsimile
رونوشت عینی رونوشت
accumulates
انباشتن
roll up
انباشتن
stuffing
انباشتن
accrue
انباشتن
accrues
انباشتن
accruing
انباشتن
accumulating
انباشتن
agglomerate
انباشتن
stacked
انباشتن
hoardings
انباشتن
accumulate
انباشتن
bulk
انباشتن
hoarding
انباشتن
stacks
انباشتن
treasur up
انباشتن
hills
انباشتن
hoards
انباشتن
hoarded
انباشتن
stuff
انباشتن
hoard
انباشتن
cumulate
انباشتن
cumulation
انباشتن
stuffed
انباشتن
stuffs
انباشتن
hill
انباشتن
stack
انباشتن
stash
انباشتن
stashing
انباشتن
stashed
انباشتن
stashes
انباشتن
stowed
پریدن انباشتن
accumulating
رویهم انباشتن
stow
پریدن انباشتن
fill
انباشتن اکندن
accumulate
رویهم انباشتن
stowing
پریدن انباشتن
stows
پریدن انباشتن
accumulates
رویهم انباشتن
huddle
روی هم انباشتن
fills
انباشتن اکندن
assembles
انباشتن گرداوردن
assembled
انباشتن گرداوردن
huddled
روی هم انباشتن
huddles
روی هم انباشتن
huddling
روی هم انباشتن
stuff
چپاندن انباشتن
stuffed
چپاندن انباشتن
stack up
روی هم انباشتن
pyramids
رویهم انباشتن
assemble
انباشتن گرداوردن
pyramid
رویهم انباشتن
stuffs
چپاندن انباشتن
garners
انبار کردن انباشتن
overstuff
با اشیا زیاد انباشتن
garnering
انبار کردن انباشتن
garner
انبار کردن انباشتن
agglomerate
جمع کردن انباشتن
stack
انباشتن پشته کردن
ingather
انباشتن خرمن برداشتن
stacked
انباشتن پشته کردن
garnered
انبار کردن انباشتن
stacks
انباشتن پشته کردن
carbon copy
رونوشت
carbon copies
رونوشت
copied
رونوشت
copy
رونوشت
copying
رونوشت
copies
رونوشت
transcripts
رونوشت
transcript
رونوشت
repeat
رونوشت
repeats
رونوشت
plenish
با اثاثه انباشتن تجهیز کردن
overstuff
بیش ازحد لزوم انباشتن
banks
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
bank
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
certified copy
رونوشت مصدق
cetified copy
رونوشت مصدق
exact copy
رونوشت عین
replication
رونوشت دفاع
letter book
رونوشت نامه
office copy
رونوشت مصدق
make a copy of
رونوشت برداشتن
memory dump
رونوشت ازحافظه
counterparts
همکار رونوشت
transcript
نسخه رونوشت
transcribes
رونوشت برداشتن
letter book
کتاب رونوشت
transcribed
رونوشت برداشتن
transcripts
نسخه رونوشت
transcribe
رونوشت برداشتن
carbon copies
رونوشت کاربنی
carbon copy
رونوشت کاربنی
transcribing
رونوشت برداشتن
facsimile
رونوشت گرفتن
facsimile
رونوشت مصدق
facsimiles
رونوشت مصدق
counterpart
همکار رونوشت
facsimiles
رونوشت گرفتن
to store up something
انباشتن چیزی برای استفاده در آینده
screen dump
رونوشت صفحه نمایش
duplicators
ماشین تهیه رونوشت
transcriptions
سواد برداری رونوشت
true copy
رونوشت مطابق با اصل
transcription
سواد برداری رونوشت
facsimile
رونوشت عینی نمابرد
deed of poll
سند بدون رونوشت
facsimiles
رونوشت عینی نمابرد
duplicator
ماشین تهیه رونوشت
certified copy
رونوشت گواهی رسمی شده
photocopy
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopying
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopied
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
copy of his letter is here with enclosed
رونوشت نامه وی ضمیمه است
microcopy
رونوشت خیلی کوچکتر از اصل
probate
رونوشت گواهی شده وصیت نامه
estreat
رونوشت گواهی شده پیش نویس دادگاه
tenors
فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
tenor
فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
teleinformatic services
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
disaster dump
رونوشت از حافظه کامپیوترکه نتیجه اشتباه غیر قابل پوشش در برنامه است
copyhold
تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
authentication
به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
pondage
گنجایش حوض یا استخر انباشتن اب در حوض یااستخر
probate
تصدیق صحت وصیتنامه رونوشت مصدق وصیتنامه گواهی انحصار وراثت
transcribed
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribing
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
polygraphs
رونوشت بردار نسخه بردار
post mortem dump
رونوشت پس از واقعه روگرفت پس از واقعه
polygraph
رونوشت بردار نسخه بردار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com