Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
English
Persian
photocopied
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopying
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
Search result with all words
phototostat
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
Other Matches
photomap
نقشه برداری بوسیله عکاسی
xerography
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
transcriptions
سواد برداری رونوشت
transcription
سواد برداری رونوشت
platinotype
عکاسی بوسیله املاح پلاتین
photoengraving
گراور سازی بوسیله عکاسی
photoengrave
بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
latensification
تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
imagery sortie
پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
roentgenography
عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
stroke writer
ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
continuous strip imagery
عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
spectrozonal photography
عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
facsimiles
رونوشت عینی رونوشت
facsimile
رونوشت عینی رونوشت
stenciling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
hectograph
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
lens distortion
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
copying
رونوشت
transcript
رونوشت
transcripts
رونوشت
copy
رونوشت
repeat
رونوشت
carbon copy
رونوشت
carbon copies
رونوشت
copied
رونوشت
repeats
رونوشت
copies
رونوشت
replication
رونوشت دفاع
facsimiles
رونوشت مصدق
facsimile
رونوشت گرفتن
dump
رونوشت انباشتن
facsimile
رونوشت مصدق
transcribe
رونوشت برداشتن
facsimiles
رونوشت گرفتن
letter book
رونوشت نامه
letter book
کتاب رونوشت
make a copy of
رونوشت برداشتن
transcript
نسخه رونوشت
transcribing
رونوشت برداشتن
transcribes
رونوشت برداشتن
carbon copies
رونوشت کاربنی
transcribed
رونوشت برداشتن
transcripts
نسخه رونوشت
memory dump
رونوشت ازحافظه
office copy
رونوشت مصدق
counterpart
همکار رونوشت
counterparts
همکار رونوشت
certified copy
رونوشت مصدق
exact copy
رونوشت عین
cetified copy
رونوشت مصدق
carbon copy
رونوشت کاربنی
facsimiles
رونوشت عینی نمابرد
deed of poll
سند بدون رونوشت
true copy
رونوشت مطابق با اصل
duplicator
ماشین تهیه رونوشت
facsimile
رونوشت عینی نمابرد
screen dump
رونوشت صفحه نمایش
duplicators
ماشین تهیه رونوشت
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
certified copy
رونوشت گواهی رسمی شده
copy of his letter is here with enclosed
رونوشت نامه وی ضمیمه است
microcopy
رونوشت خیلی کوچکتر از اصل
probate
رونوشت گواهی شده وصیت نامه
photogeny
عکاسی
photography
عکاسی
estreat
رونوشت گواهی شده پیش نویس دادگاه
line of collimation
خط محور عکاسی
flash photography
عکاسی شب بابرق
kodak
دوربین عکاسی
heliochrome
عکاسی رنگی
photography
لوازم عکاسی
imagery
عکاسی هوایی
photographic
وابسته به عکاسی
aerial photography
عکاسی هوائی
flashlights
لامپ عکاسی
flashed
فلاش عکاسی
flashes
فلاش عکاسی
dark room
تاریکخانه عکاسی
filmed
فیلم عکاسی
brownie
یکجوردوربین عکاسی
film
فیلم عکاسی
flashlight
لامپ عکاسی
brownies
یکجوردوربین عکاسی
flash
فلاش عکاسی
telephotography
عکاسی رادیویی
photographic strip
نوار عکاسی
photoionization
یونش عکاسی
facsimiles
عکاسی رادیویی
wirephoto
عکاسی رادیویی
shutterbug
عاشق عکاسی
photographic accessories
لوازم عکاسی
telephoto
عکاسی رادیویی
photographic strip
باند عکاسی
photographic scale
مقیاس عکاسی
fax
عکاسی رادیویی
photochromy
عکاسی رنگی
phototelegraphy
عکاسی رادیویی
radiophoto
عکاسی رادیویی
faxed
عکاسی رادیویی
facsimile
عکاسی رادیویی
faxes
عکاسی رادیویی
faxing
عکاسی رادیویی
photographic chemistry
شیمی عکاسی
photographic fixing
ثبوت عکاسی
camera axis
محور دوربین عکاسی
camera nadir
محورلولایی دوربین عکاسی
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
vidicon
لوله دوربین عکاسی
to print out
چاپ کردن در عکاسی
thermal imagery
عکاسی مادون قرمز
(iris) diaphragm
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
telephotography
عکاسی از راه دور
Dont move . Hold it. Keep stI'll.
بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
bombardment photography
عکاسی از بمباران هوایی
cameras
دوربین یا جعبه عکاسی
iris
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
exposure scale
جدول پرتوگیری
[عکاسی]
photographically
از روی علم عکاسی
filmstrip
فیلم عکاسی 53 میلمتری
safelight
چراغ تاریکخانه عکاسی
fan cameras
دوربینهای عکاسی منظرهای
fixer
دوای ثبوت عکاسی
flash lamp
لامپ پر نور عکاسی
image format
اندازه شیشه عکاسی
exposure station
ایستگاه عکاسی هوایی
isocentre
خط المرکزین دوربین عکاسی
flash bulb
فلاش دوربین عکاسی
heliocheomy
عکاسی بارنگ طبیعی
negative photo plane
افق شیشه عکاسی
image format
اندازه فیلم عکاسی
photoflash
فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
dicing photography
عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
tenors
فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
tenor
فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
camera magazine
جعبه محتوی فیلم عکاسی
flashbulbs
لامپ پرنور فلاش عکاسی
imagery
شبیه سازی عکاسی کردن
folded optics
وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
radar imagery
عکاسی به وسیله امواج رادار
camera obscura
اطاقک تاریک جعبه عکاسی
flashbulb
لامپ پرنور فلاش عکاسی
teleinformatic services
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
thermal imagery
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
sortie plot
شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
thermal crossover
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
telecamera
دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
ground position
نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
time exposure
مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
photogravure
گراور سازی از روی شیشه عکاسی
disaster dump
رونوشت از حافظه کامپیوترکه نتیجه اشتباه غیر قابل پوشش در برنامه است
copyhold
تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
zoom lens
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
canadian , grid
سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
zoom lenses
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
cover search
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
sonne photography
روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
panoramic
دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
infrared resolution
تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
negative
گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
coverage index
کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
continuous strip photography
عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
negatives
گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
denitometer
وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
crab angle
زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
tip
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tipping
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
images
وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
image
[وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
box camera
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box cameras
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
pantoscope
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
panoramic camera
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
camera cycling rate
نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
light trap
اسبابی که حائل نور بوده ولوازم عکاسی دران حرکت کند
authentication
به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
probate
تصدیق صحت وصیتنامه رونوشت مصدق وصیتنامه گواهی انحصار وراثت
comouflage detection photography
نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
transcribing
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
vector
برداری
decerebration
مخ برداری
embodiment
در برداری
vectors
برداری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com