English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (6 milliseconds)
English Persian
facsimile رونوشت مصدق
facsimiles رونوشت مصدق
certified copy رونوشت مصدق
cetified copy رونوشت مصدق
office copy رونوشت مصدق
Search result with all words
probate تصدیق صحت وصیتنامه رونوشت مصدق وصیتنامه گواهی انحصار وراثت
Other Matches
phototostat رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
facsimiles رونوشت عینی رونوشت
facsimile رونوشت عینی رونوشت
certifier مصدق
subscriping witness مصدق
confirmor مصدق
confirmer مصدق
certified مصدق
cetified copy سواد مصدق
certified copy سواد مصدق
attested copy رو نوشت مصدق
deed under private seal سند غیر مصدق
deed under private سند غیر مصدق
certificate of gains or losses سند مصدق سود و زیان فروشگاه
private decument درمقابل عقد رسمی یا سند که در CL اسناد مصدق یا عقودمهمور به مهر نامیده میشود
carbon copy رونوشت
transcripts رونوشت
carbon copies رونوشت
repeats رونوشت
repeat رونوشت
transcript رونوشت
copy رونوشت
copies رونوشت
copied رونوشت
copying رونوشت
counterparts همکار رونوشت
replication رونوشت دفاع
letter book رونوشت نامه
make a copy of رونوشت برداشتن
memory dump رونوشت ازحافظه
exact copy رونوشت عین
counterpart همکار رونوشت
dump رونوشت انباشتن
carbon copies رونوشت کاربنی
transcribe رونوشت برداشتن
transcribed رونوشت برداشتن
transcript نسخه رونوشت
transcribes رونوشت برداشتن
letter book کتاب رونوشت
transcribing رونوشت برداشتن
carbon copy رونوشت کاربنی
transcripts نسخه رونوشت
facsimile رونوشت گرفتن
facsimiles رونوشت گرفتن
facsimile رونوشت عینی نمابرد
true copy رونوشت مطابق با اصل
transcription سواد برداری رونوشت
transcriptions سواد برداری رونوشت
screen dump رونوشت صفحه نمایش
facsimiles رونوشت عینی نمابرد
duplicator ماشین تهیه رونوشت
deed of poll سند بدون رونوشت
duplicators ماشین تهیه رونوشت
certified copy رونوشت گواهی رسمی شده
photocopying رونوشت برداری بوسیله عکاسی
copy of his letter is here with enclosed رونوشت نامه وی ضمیمه است
photocopied رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy رونوشت برداری بوسیله عکاسی
microcopy رونوشت خیلی کوچکتر از اصل
probate رونوشت گواهی شده وصیت نامه
estreat رونوشت گواهی شده پیش نویس دادگاه
tenor فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
tenors فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
teleinformatic services هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
disaster dump رونوشت از حافظه کامپیوترکه نتیجه اشتباه غیر قابل پوشش در برنامه است
copyhold تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
authentication به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
transcribing استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
polygraph رونوشت بردار نسخه بردار
post mortem dump رونوشت پس از واقعه روگرفت پس از واقعه
polygraphs رونوشت بردار نسخه بردار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com