English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (15 milliseconds)
English Persian
copier رونویس کننده
copiers رونویس کننده
Search result with all words
transcriber رونویس کننده اوانویس
Other Matches
copy رونویس کردن
copies رونویس کردن
ascribing رونویس بردار
ascribes رونویس بردار
ascribed رونویس بردار
ascribe رونویس بردار
copying رونویس کردن
copied رونویس کردن
transcribed رونویس کردن
transcribes رونویس کردن
transcribe رونویس کردن
transcribing رونویس کردن
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
annotated print عکس علامت گذاری شده عکس رونویس شده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
filleted پر کننده
refutatory رد کننده
hopper لی لی کننده
attenuant اب کننده
puffer پف کننده
doers کننده
renunciant رد کننده
solvent اب کننده
rebutter رد کننده
refutative رد کننده
doer کننده
bandwidth یچ کننده
solvents اب کننده
tracker پی کننده
ear-splitting کر کننده
catterer پچ پچ کننده
thinner کم کننده
commulator یک سو کننده
bender خم کننده
fillets پر کننده
attacking تک کننده
jaberer پچ پچ کننده
whisperer پچ پچ کننده
skittish رم کننده
refuser رد کننده
fluxing oil اب کننده
renunciant کننده
prater پچ پچ کننده
benders خم کننده
prattfall پچ پچ کننده
fillet پر کننده
noncommittal رد کننده
filleting پر کننده
trackers پی کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
fillers پر کننده
bidders کننده
bidder کننده
mauler له کننده
crusher له کننده
abjurer or abjuror کننده
crepitant خش خش کننده
deletive حک کننده
mumbler من من کننده
deflective کج کننده
filler پر کننده
squelcher له کننده
mitigatory کم کننده
mitigative کم کننده
squasher له کننده
spurner رد کننده
sensor حس کننده
syncopator غش کننده
solver حل کننده
hoppers لی لی کننده
percutient دق کننده
swooner غش کننده
repudiationist رد کننده
surfy کف کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
fizzy کف کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
nullifier باطل کننده
disconnector قطع کننده
estimator تخمین کننده
eversive خراب کننده
evidentiary دلالت کننده
exactor تحمیل کننده
distrainor ضبط کننده
diacritic تفکیک کننده
execrative نفرت کننده
diluter رقیق کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com