Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
transcriber
رونویس کننده اوانویس
Other Matches
copiers
رونویس کننده
copier
رونویس کننده
copy
رونویس کردن
copies
رونویس کردن
ascribing
رونویس بردار
ascribes
رونویس بردار
ascribed
رونویس بردار
ascribe
رونویس بردار
copying
رونویس کردن
copied
رونویس کردن
transcribed
رونویس کردن
transcribes
رونویس کردن
transcribe
رونویس کردن
transcribing
رونویس کردن
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
annotated print
عکس علامت گذاری شده عکس رونویس شده
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
the producer and the consumer
تولید کننده و مصرف کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
contractive
جمع کننده چوروک کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
practicer
تمرین کننده مشق کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
corrupter
فاسد کننده منحرف کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
intermediary
وساطت کننده مداخله کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
hangers
اویزان کننده معلق کننده
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
intermediaries
وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
کج کننده واژگون کننده
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
filleted
پر کننده
refutatory
رد کننده
hopper
لی لی کننده
attenuant
اب کننده
puffer
پف کننده
doers
کننده
renunciant
رد کننده
solvent
اب کننده
rebutter
رد کننده
refutative
رد کننده
doer
کننده
bandwidth
یچ کننده
solvents
اب کننده
tracker
پی کننده
ear-splitting
کر کننده
catterer
پچ پچ کننده
thinner
کم کننده
commulator
یک سو کننده
bender
خم کننده
fillets
پر کننده
attacking
تک کننده
jaberer
پچ پچ کننده
whisperer
پچ پچ کننده
skittish
رم کننده
refuser
رد کننده
fluxing oil
اب کننده
renunciant
کننده
prater
پچ پچ کننده
benders
خم کننده
prattfall
پچ پچ کننده
fillet
پر کننده
noncommittal
رد کننده
filleting
پر کننده
trackers
پی کننده
wheezier
خس خس یا خر خر کننده
fillers
پر کننده
bidders
کننده
bidder
کننده
mauler
له کننده
crusher
له کننده
abjurer or abjuror
کننده
crepitant
خش خش کننده
deletive
حک کننده
mumbler
من من کننده
deflective
کج کننده
filler
پر کننده
squelcher
له کننده
mitigatory
کم کننده
mitigative
کم کننده
squasher
له کننده
spurner
رد کننده
sensor
حس کننده
syncopator
غش کننده
solver
حل کننده
hoppers
لی لی کننده
percutient
دق کننده
swooner
غش کننده
repudiationist
رد کننده
surfy
کف کننده
wheezy
خس خس یا خر خر کننده
fizzy
کف کننده
wheeziest
خس خس یا خر خر کننده
nullifier
باطل کننده
disconnector
قطع کننده
estimator
تخمین کننده
eversive
خراب کننده
evidentiary
دلالت کننده
exactor
تحمیل کننده
distrainor
ضبط کننده
diacritic
تفکیک کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com