Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
dunnage
روپوش مهمات ضربه گیر
Other Matches
tarpaulins
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
tarpaulin
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
sight cover
روپوش دستگاه نشانه روی روپوش زاویه یاب
guard assembly
الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
antimateriel ammunition
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
field storage
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line
صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
atomic demolition munition
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
inventory fraction
نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
top
روپوش
coat dress
روپوش
masks
روپوش
overshirt
روپوش
covers
روپوش
jump suits
روپوش
jump suit
روپوش
dusters
روپوش
duster
روپوش
wanigan
روپوش
topcoat
روپوش
mask
روپوش
tilt material
روپوش
cowling
روپوش
coverings
روپوش
cover
روپوش
shutters
روپوش
out fit
روپوش
shutter
روپوش
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
plate
روپوش دادن
shield
روپوش اب بند
shields
روپوش اب بند
sheath
پوشش روپوش
sheaths
پوشش روپوش
gown
روپوش لباس شب
gowns
روپوش لباس شب
plates
روپوش دادن
bedspread
روپوش تختخواب
bedspreads
روپوش تختخواب
counterpane
روپوش تختخواب
insulated
روپوش دار
hooded
روپوش دار
protective cover
روپوش حفاظ
cowling
روپوش محافظ
smocks
روپوش زنانه
cover all
بارانی یا روپوش
manifold
روپوش اتصال
carried
روپوش پرچم
snowsuit
روپوش گرم
aiming post sleeve
روپوش شاخص
sight defilade
روپوش مگسک
counterpanes
روپوش تختخواب
smock
روپوش زنانه
carries
روپوش پرچم
carry
روپوش پرچم
sleeves
روپوش سردست
sleeve
روپوش سردست
protective clothing
روپوش محافظ
acoustical sound enclosure
روپوش صوتی
carrying
روپوش پرچم
coverlet
لحاف روپوش تختخواب
smock frock
رو لباسی کشاورزان روپوش
barer
بدون روپوش لخت
cortices
لایه رویی روپوش
barest
بدون روپوش لخت
bares
بدون روپوش لخت
bare
بدون روپوش لخت
bourrelet
روپوش کمربند گلوله
bare wire
سیم بدون روپوش
bared
بدون روپوش لخت
baring
بدون روپوش لخت
manteau
لباس روپوش زنانه
strait jacket
روپوش باز دارنده
muzzle bag
روپوش دهانه توپ
coverlets
لحاف روپوش تختخواب
smocks
روپوش زنانه دوختن
smock
روپوش زنانه دوختن
cortex
لایه رویی روپوش
hood
روپوش کلاهک دودکش
hoods
روپوش کلاهک دودکش
protection hood
کلاهک یا روپوش محافظ
strait jackets
روپوش باز دارنده
sclaff
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
grommet
حلقه روپوش کمربند گلوله
wrappers
بسته بندی کاغذ روپوش
wrapper
بسته بندی کاغذ روپوش
insulation
روپوش کشی عایق کردن
hoods
کلاهک کاپوت ماشین روپوش
hood
کلاهک کاپوت ماشین روپوش
bassinet
گهواره سبدی روپوش دار لگنچه
munition
مهمات
ordnace
مهمات
ordnance
مهمات
ammo
مهمات
munitions
مهمات
ammunition
مهمات
dunnage
نگله کپه بار روپوش اماد بارپوش
load
بارگیری مهمات
ammo zero
مهمات تمام
inert ammunition
مهمات مشقی
inert ammunition
مهمات بی اثر
ammunition barricade
بستههای مهمات
artillery ammunition
مهمات توپخانه
ammunition carrier
مهمات بیار
ammunition carrier
خودرو مهمات کش
igloo space
زاغههای مهمات
loads
بارگیری مهمات
magazines
انبار مهمات
lived
مهمات جنگی
cook off
گل کردن مهمات
munitions of war
مهمات جنگی
munitioneer
مهمات ساز
chemical ammunition
مهمات شیمیایی
caisson
واگون مهمات
ammunition dump
زاغه مهمات
magazine
انبار مهمات
live ammunition
مهمات جنگی
ammunition chest
جعبه مهمات
ammunition condition
وضعیت مهمات
bunkers
زاغه مهمات
bunker
زاغه مهمات
armed ammunition
مهمات مسلح
drill ammunition
مهمات مشقی
cave
زاغه مهمات
caves
زاغه مهمات
live
مهمات جنگی
ball ammunition
مهمات مانوری
caisson
صندوق مهمات
blank ammunition
مهمات مانوری
explosive ordnance
مهمات منفجره
ammunition trains
بنه مهمات
ammunition pit
چاله مهمات
inert
مهمات مشقی
ammunition credit
سهمیه مهمات
ammunition depot
انبار مهمات
ammunition dump
انبار مهمات
ammunition handler
متصدی مهمات
fixed ammunition
مهمات ثابت
ammunition identification code
کد شناسایی مهمات
ammunition loading line
خط بارگیری مهمات
ammunition lot
نوبه مهمات
ammunition pit
زاغه مهمات
blank ammunition
مهمات مشقی
lot
نوبه مهمات
piggy back
کیسه مهمات
separate loading
مهمات مجزا
service ammunition
مهمات جنگی
service ammunition
مهمات رزمی
practice ammunition
مهمات مشقی
separate ammunition
مهمات مجزا
tracers
مهمات رسام
tracer
مهمات رسام
arsenals
انبار مهمات جنگی
ammunition day of supply
روز اماد مهمات
ammo minus
مهمات کمتر از نصف
ammunition depot
محل نگهداری مهمات
igloo space
زاغه بتونی مهمات
ammunition handler
متصدی جابجایی مهمات
semifixed
مهمات نیمه ثابت
ammunition depot
محل تدارک مهمات
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
gun room
مخزن مهمات درکشتی
arsenal
انبار مهمات جنگی
rack
قفسه مهمات و وسایل
prescribed load
بار مهمات مجاز
racked
قفسه مهمات و وسایل
racks
قفسه مهمات و وسایل
ammo plus
مهمات بیش از نصف
wracks
قفسه مهمات و وسایل
ammunition credit
سهمیه مهمات ذخیره
gunrunner
قاچاقچی اسلحه و مهمات
inventory lot
نوبه ذخیره مهمات
paracaisson
گاری مهمات کش دستی
ammunition modification
بهتر سازی مهمات
type load
نوع مهمات هواپیما
type load
نوع بار مهمات
ammunition point
نقطه اماد مهمات
armed ammunition
مهمات اماده انفجار
ordnance
مهمات ساز وبرگ
armement
مهمات کشتی جنگی
ordnance
مربوط به اسلحه و مهمات
loading
بارگیری مهمات درهواپیما
wracked
قفسه مهمات و وسایل
lot number
شماره نوبه مهمات
magazine space
محوطه زاغه مهمات
destruction area
منطقه تخریب مهمات
ammunition lift capability
مقدورات حمل مهمات
shell room
انبار مهمات ناو
special ammunition
مهمات مخصوص یا ویژه
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com