English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (6 milliseconds)
English Persian
the occurrences of the day رویداهای یا وقایع روز
Other Matches
incidentals رویداهای جزئی
log ثبت وقایع
logs ثبت وقایع
chronicler وقایع نویس
annalist وقایع نگار
chronology وقایع نگاری
happenstance وقایع اتفاقی
minute book دفتر وقایع
record of events ثبت وقایع
historify وقایع نگار
minute یادداشت وقایع
minute گزارش وقایع
flight log دفتر وقایع پرواز
annals وقایع سالیانه سالنامه
deck log دفتر وقایع دریانوردی
deck log دفتر وقایع ناو
record of events دفتر ثبت وقایع
logs ثبت کردن وقایع
log ثبت کردن وقایع
pro-active گرایش به ایجاد وقایع
sportswriter وقایع نگار ورزشی
rough log دفترچه وقایع ناو
horizontal event numbering شماره گذاری افقی وقایع
flight log دفتر ثبت وقایع پرواز
daybook دفتر ثبت وقایع روزانه
Trifling ( small) happenings of life . اتفاقات ( وقایع )کوچک زندگی
station log دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
muster book دفتر ثبت وقایع روزانه
vertical events numbering شماره گذاری عمودی وقایع
parish register دفتر ثبت وقایع سه گانه
refit book دفتر یادداشت وقایع دریایی
log engineering دفتر ثبت وقایع موتور ناو
station log دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
fatidic وابسته به پیش گویی حوادث و وقایع
diaries دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
chronicling شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicles شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicled شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicle شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
trends مسیر انجام کار سیر وقایع
trend مسیر انجام کار سیر وقایع
trains سلسله وقایع توالی حیله جنگی
diary دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
trained سلسله وقایع توالی حیله جنگی
train سلسله وقایع توالی حیله جنگی
slate ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
Give me a full account of the events. جریان کامل وقایع را برایم تعریف کنید
slated ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
anachronism اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
slates ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
anachronisms اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
chronology شرح وقایع بترتیب زمانی علم ترتیب تاریخ
geochronology شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
chronology تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
supervening impossibility of performance غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
dialectic materialism دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
frustrations غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustration غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
dynamic analisis تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
forward chaining روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
electronic journal فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
frustrated contract قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
diarists روزنامه نگار وقایع نگار
diarist روزنامه نگار وقایع نگار
duty roster دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
post attack بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com