Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (3 milliseconds)
English
Persian
germination
رویش
Other Matches
shoot
رویش انشعابی رویش شاخه
shoots
رویش انشعابی رویش شاخه
extroversion
رویش برونی
gigas
رویش بلند تر
growing point
نقطه رویش
ingrowth
رویش درونی
intergrowth
رویش توام
mushroom growth
رویش تند
orthotropism
رویش عمودی
ovular growth
رویش تخمک
vegetive
رویش کننده
excrescency
رویش ناهنجارنسوج
excrescence
رویش ناهنجار
excrescences
رویش ناهنجار
vegetative
روینده رویش کننده
herbicide
مواد ضد رویش گیاه
She is on familiar (intimate) terms with me.
با من رویش باز است
herbicides
مواد ضد رویش گیاه
pubescence
رویش مو درپشت زهار
extrovert
دارای رویش برونی
extroverts
دارای رویش برونی
germinative
وابسته به رویش تخم
cockles
رویش زگیل مانند
cockle
رویش زگیل مانند
antiplant agent
عامل ضد رویش گیاهان
hyperostosis
رویش غیر طبیعی استخوان
his face is p with small pox
رویش ازابله پرازچاله است
endomorphy
رویش از روپوست درون دگرگونی
endomorphism
رویش از روپوست درون دگرگونی
You can bank on it!
<idiom>
میتوانی رویش حساب کنی!
[اصطلاح]
You can take it to the bank.
<idiom>
میتوانی رویش حساب کنی!
[اصطلاح]
unipotent
دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
I cannot look him in the face again.
دیگر نمی توانم تو رویش نگاه کنم.
monomorphic or phous
دارای یک شکل ثابت در همه مدت رویش
prolotherapy
اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
micronucleus
یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
palimpsest
نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند
ontogeny
رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
sarcoid
زگیل یا جوش گوشتی رویش گوشتی
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hyprostosis
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
beta software
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
in plant
درحال رویش درحال رشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com