English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
epigeal روینده برروی زمین روخاکی
Other Matches
die توپی که درحال افتادن برروی زمین است
growing روینده
uliginose در باتلاق روینده
vegetive گیاهی روینده
exogenous برون روینده
submersed زیر اب روینده
vegetative روینده رویش کننده
epiphyllous روی برگ روینده
heteronomous روینده تحت چندین قانون
ruderal روینده درمیان مواد پوسیده وفاسد
ingrown روینده و رشد کننده در درون چیز دیگری
ingrowing رشد کننده در درون زیر گوشت روینده
on برروی
floating متحرک برروی اب
dissimulate برروی خودنیاوردن
dissimulates برروی خودنیاوردن
dissimulated برروی خودنیاوردن
dissimulating برروی خودنیاوردن
she gave me a kiss برروی من بوسه داد
mural واقع برروی دیوار
axing اسکی برروی موج
murals واقع برروی دیوار
axed اسکی برروی موج
axe اسکی برروی موج
scalds اثر اب جوش برروی پوست
belly whopper شیرجه شناگر برروی شکم
scalded اثر اب جوش برروی پوست
edge set فشار برروی لبههای اسکی
scald اثر اب جوش برروی پوست
takeoff leg پایی که فشار برروی ان است
scalding اثر اب جوش برروی پوست
lighter aboard ship حمل قایق وبار آن برروی کشتی
plopping صدای چیز پهنی که برروی اب بیفتد
contour strip cropping کشت نواری برروی خطوط میزان
plops صدای چیز پهنی که برروی اب بیفتد
superimposition قرار گیری برروی چیز دیگر
plopped صدای چیز پهنی که برروی اب بیفتد
stay sail بادبان نصب شده برروی دیرک
plop صدای چیز پهنی که برروی اب بیفتد
heliogravure گراورسازی بوسیله نور برروی صفحه حساس
haulier حمل کننده محمولههای سنگین برروی جاده
hauliers حمل کننده محمولههای سنگین برروی جاده
cabinet prejection نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
flotsam and jetsam کالایی که پس از غرق شدن کشتی برروی اب شناور است
flotsam کالاهایی که پس از غرق شدن کشتی برروی اب شناور است
sound frack محل مخصوص ضبط صوت برروی حاشیه فیلم ناطق
underbrush درخت کوچک روینده درزیر درخت
axillar مربوط به زیر بغل از بغل روینده
lighter aboard ship نحوه حمل سریع کالا که در آن دوبه و بار آن برروی کشتی قرار میگیرد
electromagnetic wave موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
yoke جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
real balance effect اثر پیگو اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مخارج مصرفی
letterhead مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
xerographic عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
deck cargo بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
ptomaine مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile موشک زمین به زمین
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
reaganomics اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
surface to surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
pigou effect اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
surface missile موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
rooter زمین کن
acres زمین
grass roots کف زمین
earth زمین
graze زمین
globe زمین
norland زمین
acre زمین
grazed زمین
earths زمین
grazes زمین
tellus زمین
earthing زمین
floors کف زمین
floored کف زمین
soil زمین
domains زمین
domain زمین
geodetically زمین
ground : زمین
ground line خط زمین
ground زمین
terrain زمین
soiling زمین
floor کف زمین
ground [British] [floor] کف زمین
ground surface کف زمین
soils زمین
floor کف زمین
aerospace جو زمین
globes زمین
land n زمین
extra terrestrial زمین
real estate زمین
land زمین
this earthly round زمین
field زمین
fielded زمین
lackland بی زمین
ground کف زمین
cinder tracks زمین دو
fields زمین
cinder track زمین دو
greenside در مجاورت زمین
earth's axis محور زمین
gridition زمین فوتبال
soccer field زمین فوتبال
earthward بطرف زمین
earth's crust پوسته زمین
gridiron زمین فوتبال
earthing اتصال زمین
glebe زمین وقف
glebe زمین خاک
graben فرو زمین
earthwards سوی زمین
earthwards بطرف زمین
geodesy زمین سنجی
geochemistry زمین شیمی
elevated ground زمین بلند
emblements محصول زمین
foreland زمین جلوامده
flat ground زمین مسطح
flat ground زمین تخت
emblements حاصل زمین
field of play زمین بازی
geoid زمین وار
geotropism زمین گرایی
geotaxis زمین گرایی
geostrategy زمین شناسی
geosphere زمین سپهر
geolatry زمین پرستی
earthing strap تسمه زمین
earthling اهل زمین
earthmoving حرکت زمین
isogeotherm همدمای زمین
geotherm همدمای زمین
geoisotherm همدمای زمین
geoid زمین دیسه
earthward بسوی زمین
feature line خط عوارض زمین
alkali earth زمین قلیایی
surveyor زمین پیما
landed زمین دار
playgrounds زمین بازی
playground زمین بازی
boggy زمین باطلاقی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com