English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (8 milliseconds)
English Persian
pillow case رویه بالش
Other Matches
pillows بالش
bolster بالش
bolstered بالش
pillow بالش
bolsters بالش
head rest بالش
cushions بالش کوسن
cushioning بالش کوسن
ontogeny فرد بالش
cushioned بالش کوسن
cushion بالش کوسن
pillowcase جلد بالش
pillowcases جلد بالش
die cushion بالش کشش
slipcover روکش بالش
electric cushion بالش برقی
bolster layer بالش گیاهی
bolster layer بالش نهائی
hassocks بالش زیر زانویی
hassock بالش زیر زانویی
pillows بالش وار قرار گرفتن بربالش گذاردن
pillow بالش وار قرار گرفتن بربالش گذاردن
surfaced رویه
surfaces رویه
facets رویه
facet رویه
uppers رویه
upper رویه
procedure رویه
ism رویه
mTtiers رویه
metiers رویه
metier رویه
praxis رویه
immethodical بی رویه
comportment رویه
vamp رویه
practice رویه
water surface رویه اب
tenors رویه
encrustation رویه
insteps رویه
instep رویه
policy رویه
irregular بی رویه
outsides رویه
upper crust رویه
surface رویه
encrustations رویه
facing رویه
facings رویه
outside رویه
tenor رویه
these t. were not رویه
policies رویه
tactics رویه
surface-to-air رویه به هوا
impolicy رویه غلط
triacontahedral سی رویه سی طرفی
dummy module رویه ساختگی
exfoliation رویه سابی
facet theory نظریه رویه ها
finishing coat اندود رویه
flippy فلاپی دو رویه
hard soil رویه محکم
in stream procedure رویه با مسیل
planimeter رویه پیما
recovery procedure رویه ترمیمی
recursive procedure رویه بازگشتی
top milk رویه شیر
the policy of the government رویه دولت
single sided disk دیسک یک رویه
road surface رویه راه
scheme of life رویه زندگی
smooth surface رویه صاف
rubbed surface رویه صاف
pure procedure رویه جامع
procedure oriented رویه گرا
ism اعتقاد رویه
encrustations رویه بندی
judicial precedent رویه قضایی
encrustation رویه بندی
ostrich policy رویه کبک
pentahedral پنج رویه
procedure declaration اعلان رویه
rough surface رویه زبر
cross section رویه برش
surface رویه دادن
tacked پونز رویه
tacking پونز رویه
tacks پونز رویه
cover رویه لفاف
covers رویه لفاف
planing رویه هموار
lines حدود رویه
scheme ترتیب رویه
tack پونز رویه
precedent رویه قضایی
surface رویه فاهر
surfaced رویه دادن
surfaced رویه فاهر
surfaces رویه دادن
surfaces رویه فاهر
precedents رویه قضایی
coverings رویه لفاف
sandals کفش بی رویه
schemed ترتیب رویه
schemes ترتیب رویه
top رویه عالی
systems قاعده رویه
cant رویه اریب
card face رویه کارت
system قاعده رویه
code page رویه رمز
control procedure رویه کنترل
practice رویه پیشه
plane رویه هموار
sandal کفش بی رویه
line حدود رویه
planes رویه هموار
planed رویه هموار
slope weir بندسرریز با رویه شیبدار
slope weir شادروان با رویه شیبدار
low key posture رویه محافظه کارانه
impolitic مخالف رویه صحیح
revamp دوباره رویه انداختن
revamping دوباره رویه انداختن
revamped دوباره رویه انداختن
to change the tack تغییر رویه دادن
surface treatment عملیات سطح رویه
to explain oneself رویه یاقصدخودراشرح دادن
input output procedure رویه ورودی- خروجی
overgrown دارای رشد بی رویه
binder course قشر زیرین رویه
revamps دوباره رویه انداختن
procedure رویه طریقه فرایند
international practice رویه بین المللی
irregular act عمل خلاف رویه
new departure اغاز رویه تازه
procedure oriented language زبان رویه گرا
bristle رویه تجاوزکارانه داشتن
bristled رویه تجاوزکارانه داشتن
cataloged procedure رویه فهرست بندی شده
one time tape نوار یک رویه کلید رمز
to take a course رویه ایی را اتخاذ کردن
to pull in دست از کار یا رویه خودکشیدن
flippy diskette دیسکت با دو رویه قابل ضبط
honesty is the best policy راستی ودرستی بهترین رویه
frosting رویه خامهای کیک یا شیرینی
to change one's course خط مشی یا رویه خودرا تغییردادن
one time pad صفحات کلید رمز یک رویه
deck board کف یا رویه پالت حمل مهمات
the old p should be continued رویه پیش بایدادامه یابد
tambour رویه یادیواره متحرک چوبی
altar-stone [سنگ رویه فوقانی محراب]
altar-slad [سنگ رویه فوقانی محراب]
sop رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
resurfacing شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
rolltop desk میز تحریر دارای رویه کشودار
sops رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
to mark out one's course طرحی برای رویه خود ریختن
spa Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
planometer صفحه همواری که رویه هارابدان می پیمایند ترازمسطحات
spas Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
scrap heap policy رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
moquette پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
hol Language Order High زبان برنامه نویسی رویه گرا
newton raphson اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
prunella پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
tactics دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
face قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
faces قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
change over تغییر روش تغییر رویه
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com