English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (8 milliseconds)
English Persian
in stream procedure رویه با مسیل
Other Matches
ravines مسیل
ravine مسیل
water way مسیل
streamed مسیل
stream مسیل
streams مسیل
input stream مسیل ورودی
output stream مسیل خروجی
bit stream مسیل بیتی
job stream مسیل برنامه ها
data stream مسیل یا نهر داده
input job stream مسیل برنامه ورودی
job output stream مسیل خروجی برنامه
job input stream مسیل ورودی برنامه
summer bed of a river بستر تابستانی رودخانه مسیل
job stream ورودی برای سیستم عامل مسیل عملیات
surfaced رویه
metier رویه
metiers رویه
mTtiers رویه
surfaces رویه
encrustation رویه
water surface رویه اب
procedure رویه
praxis رویه
immethodical بی رویه
these t. were not رویه
comportment رویه
facets رویه
facet رویه
uppers رویه
upper رویه
vamp رویه
ism رویه
upper crust رویه
policy رویه
tenors رویه
practice رویه
insteps رویه
outside رویه
outsides رویه
tenor رویه
instep رویه
irregular بی رویه
policies رویه
tactics رویه
encrustations رویه
facings رویه
facing رویه
surface رویه
cover رویه لفاف
dummy module رویه ساختگی
the policy of the government رویه دولت
precedent رویه قضایی
line حدود رویه
exfoliation رویه سابی
facet theory نظریه رویه ها
precedents رویه قضایی
impolicy رویه غلط
hard soil رویه محکم
lines حدود رویه
judicial precedent رویه قضایی
single sided disk دیسک یک رویه
ostrich policy رویه کبک
procedure declaration اعلان رویه
pentahedral پنج رویه
pillow case رویه بالش
planimeter رویه پیما
recursive procedure رویه بازگشتی
procedure oriented رویه گرا
recovery procedure رویه ترمیمی
road surface رویه راه
scheme of life رویه زندگی
ism اعتقاد رویه
practice رویه پیشه
flippy فلاپی دو رویه
smooth surface رویه صاف
rubbed surface رویه صاف
rough surface رویه زبر
pure procedure رویه جامع
surface رویه فاهر
covers رویه لفاف
sandal کفش بی رویه
sandals کفش بی رویه
tack پونز رویه
tacked پونز رویه
tacking پونز رویه
tacks پونز رویه
surface رویه دادن
encrustation رویه بندی
surfaces رویه فاهر
encrustations رویه بندی
surfaced رویه دادن
surface-to-air رویه به هوا
planing رویه هموار
planes رویه هموار
surfaces رویه دادن
planed رویه هموار
plane رویه هموار
systems قاعده رویه
system قاعده رویه
scheme ترتیب رویه
coverings رویه لفاف
control procedure رویه کنترل
code page رویه رمز
surfaced رویه فاهر
finishing coat اندود رویه
card face رویه کارت
cant رویه اریب
cross section رویه برش
schemed ترتیب رویه
top milk رویه شیر
top رویه عالی
schemes ترتیب رویه
triacontahedral سی رویه سی طرفی
overgrown دارای رشد بی رویه
to explain oneself رویه یاقصدخودراشرح دادن
to change the tack تغییر رویه دادن
slope weir شادروان با رویه شیبدار
surface treatment عملیات سطح رویه
slope weir بندسرریز با رویه شیبدار
low key posture رویه محافظه کارانه
input output procedure رویه ورودی- خروجی
bristled رویه تجاوزکارانه داشتن
procedure رویه طریقه فرایند
bristle رویه تجاوزکارانه داشتن
international practice رویه بین المللی
impolitic مخالف رویه صحیح
revamps دوباره رویه انداختن
revamping دوباره رویه انداختن
new departure اغاز رویه تازه
procedure oriented language زبان رویه گرا
irregular act عمل خلاف رویه
revamp دوباره رویه انداختن
revamped دوباره رویه انداختن
binder course قشر زیرین رویه
altar-slad [سنگ رویه فوقانی محراب]
deck board کف یا رویه پالت حمل مهمات
frosting رویه خامهای کیک یا شیرینی
to take a course رویه ایی را اتخاذ کردن
to pull in دست از کار یا رویه خودکشیدن
cataloged procedure رویه فهرست بندی شده
altar-stone [سنگ رویه فوقانی محراب]
to change one's course خط مشی یا رویه خودرا تغییردادن
one time tape نوار یک رویه کلید رمز
the old p should be continued رویه پیش بایدادامه یابد
tambour رویه یادیواره متحرک چوبی
one time pad صفحات کلید رمز یک رویه
flippy diskette دیسکت با دو رویه قابل ضبط
honesty is the best policy راستی ودرستی بهترین رویه
sop رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
rolltop desk میز تحریر دارای رویه کشودار
resurfacing شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
to mark out one's course طرحی برای رویه خود ریختن
sops رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
planometer صفحه همواری که رویه هارابدان می پیمایند ترازمسطحات
spas Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
spa Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
moquette پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
scrap heap policy رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
hol Language Order High زبان برنامه نویسی رویه گرا
prunella پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
newton raphson اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
tactics دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
face قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
faces قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
change over تغییر روش تغییر رویه
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com