Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
scheme of life
رویه زندگی
Other Matches
it is impossible to live there
نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it.
ده درصد از زندگی، اتفاقاتی است که برایتان می افتد و نود درصد باقی مانده زندگی واکنش شما به این اتفاقات است.
lead a dog's life
<idiom>
زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
facets
رویه
ism
رویه
surfaced
رویه
upper crust
رویه
tenors
رویه
tenor
رویه
outsides
رویه
outside
رویه
irregular
بی رویه
facet
رویه
tactics
رویه
encrustations
رویه
procedure
رویه
praxis
رویه
encrustation
رویه
insteps
رویه
instep
رویه
surface
رویه
upper
رویه
uppers
رویه
policy
رویه
facings
رویه
water surface
رویه اب
mTtiers
رویه
immethodical
بی رویه
comportment
رویه
metiers
رویه
metier
رویه
these t. were not
رویه
vamp
رویه
practice
رویه
policies
رویه
surfaces
رویه
facing
رویه
tack
پونز رویه
tacked
پونز رویه
scheme
ترتیب رویه
rough surface
رویه زبر
tacking
پونز رویه
rubbed surface
رویه صاف
tacks
پونز رویه
top milk
رویه شیر
surface-to-air
رویه به هوا
single sided disk
دیسک یک رویه
schemes
ترتیب رویه
surfaced
رویه فاهر
surfaces
رویه دادن
surface
رویه فاهر
surfaces
رویه فاهر
surface
رویه دادن
the policy of the government
رویه دولت
sandal
کفش بی رویه
sandals
کفش بی رویه
encrustation
رویه بندی
encrustations
رویه بندی
triacontahedral
سی رویه سی طرفی
schemed
ترتیب رویه
surfaced
رویه دادن
exfoliation
رویه سابی
impolicy
رویه غلط
in stream procedure
رویه با مسیل
precedent
رویه قضایی
precedents
رویه قضایی
card face
رویه کارت
cover
رویه لفاف
coverings
رویه لفاف
covers
رویه لفاف
smooth surface
رویه صاف
top
رویه عالی
code page
رویه رمز
control procedure
رویه کنترل
facet theory
نظریه رویه ها
finishing coat
اندود رویه
flippy
فلاپی دو رویه
dummy module
رویه ساختگی
cross section
رویه برش
line
حدود رویه
lines
حدود رویه
hard soil
رویه محکم
practice
رویه پیشه
cant
رویه اریب
recovery procedure
رویه ترمیمی
procedure declaration
اعلان رویه
procedure oriented
رویه گرا
plane
رویه هموار
road surface
رویه راه
pure procedure
رویه جامع
system
قاعده رویه
systems
قاعده رویه
recursive procedure
رویه بازگشتی
planimeter
رویه پیما
pillow case
رویه بالش
planing
رویه هموار
ism
اعتقاد رویه
planes
رویه هموار
judicial precedent
رویه قضایی
planed
رویه هموار
ostrich policy
رویه کبک
pentahedral
پنج رویه
to change the tack
تغییر رویه دادن
to explain oneself
رویه یاقصدخودراشرح دادن
slope weir
شادروان با رویه شیبدار
slope weir
بندسرریز با رویه شیبدار
input output procedure
رویه ورودی- خروجی
irregular act
عمل خلاف رویه
binder course
قشر زیرین رویه
new departure
اغاز رویه تازه
procedure oriented language
زبان رویه گرا
surface treatment
عملیات سطح رویه
international practice
رویه بین المللی
procedure
رویه طریقه فرایند
impolitic
مخالف رویه صحیح
revamping
دوباره رویه انداختن
overgrown
دارای رشد بی رویه
revamp
دوباره رویه انداختن
low key posture
رویه محافظه کارانه
revamps
دوباره رویه انداختن
bristle
رویه تجاوزکارانه داشتن
bristled
رویه تجاوزکارانه داشتن
revamped
دوباره رویه انداختن
frosting
رویه خامهای کیک یا شیرینی
one time tape
نوار یک رویه کلید رمز
altar-slad
[سنگ رویه فوقانی محراب]
cataloged procedure
رویه فهرست بندی شده
deck board
کف یا رویه پالت حمل مهمات
honesty is the best policy
راستی ودرستی بهترین رویه
one time pad
صفحات کلید رمز یک رویه
flippy diskette
دیسکت با دو رویه قابل ضبط
altar-stone
[سنگ رویه فوقانی محراب]
the old p should be continued
رویه پیش بایدادامه یابد
to pull in
دست از کار یا رویه خودکشیدن
tambour
رویه یادیواره متحرک چوبی
to change one's course
خط مشی یا رویه خودرا تغییردادن
to take a course
رویه ایی را اتخاذ کردن
to mark out one's course
طرحی برای رویه خود ریختن
rolltop desk
میز تحریر دارای رویه کشودار
sop
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
resurfacing
شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
sops
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
spas
Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
spa
Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
planometer
صفحه همواری که رویه هارابدان می پیمایند ترازمسطحات
scrap heap policy
رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
moquette
پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
hol
Language Order High زبان برنامه نویسی رویه گرا
newton raphson
اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
prunella
پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
vita
زندگی
existences
زندگی
lives
زندگی
existence
زندگی
lives of great men
زندگی
life
زندگی
lifeline
خط زندگی
habitancy
زندگی
togetherness
زندگی با هم
vivification
زندگی
wile a
در زندگی
habitance
زندگی
living
زندگی
lifelines
خط زندگی
eau de vie
اب زندگی
life motto
شعار زندگی
living standard
سطح زندگی
life instinct
غریزه زندگی
level of living
سطح زندگی
life history
تاریخچه زندگی
life experiences
تجارب زندگی
life chance
مجال زندگی
life cycle
دوره زندگی
life style
سبک زندگی
intravitam
در زمان زندگی
he lives on air
زندگی میکند
happy life
زندگی باخوشدل
happy life
زندگی اسوده
ever lasting life
زندگی جاویدان
intravital
در زمان زندگی
incertitude
ناپایداری زندگی
hutment
زندگی در کلبه
evening of life
شام زندگی
life sustenance
گذران زندگی
uterine life
زندگی زهدانی
scheme of life
نقشه زندگی
rurality
زندگی روستایی
social life
زندگی اجتماعی
Shame on you !
تف بر این زندگی
renascence
زندگی مجدد
redivivus
زندگی نویافته
facts of life
<idiom>
حقایق زندگی
(the) high life
<idiom>
زندگی تجملاتی
life of Riley
<idiom>
زندگی بی دغدغه
public life
زندگی سیاسی
sentience
زندگی فکری
sequestered life
زندگی مجرد
single life
زندگی مجردی
vital energy
نیروی زندگی
vitalize
زندگی دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com