English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
plane رویه هموار
planed رویه هموار
planes رویه هموار
planing رویه هموار
Other Matches
levelled هموار
flatly هموار
flat هموار
tabulate هموار
flattest هموار
smooths هموار
plane هموار
incompliant نا هموار
plain هموار
plainer هموار
levels هموار
leveled هموار
tabulates هموار
even هموار
level هموار
plains هموار
tabulated هموار
plainest هموار
smooth هموار
smoothe هموار
planing هموار
rolling هموار
planes هموار
smoothest هموار
planed هموار
smoothed هموار
savannas زمین هموار
planed سطح هموار
savannahs زمین هموار
savannah زمین هموار
planing سطح هموار
plane سطح هموار
aggradation هموار کردن
smooths هموار کردن
savanna زمین هموار
smoothest هموار کردن
soft shoulder شانه هموار
smoothed هموار کردن
smooth هموار کردن
smooth scrolling حرکت هموار
shim هموار کردن
flat plain دشت هموار
planes سطح هموار
table land زمین هموار
evenly بطور هموار
peneplain=peneplane دشت هموار شده
tableland زمین هموار و مسطح
flatted cargo بار هموار و صاف
knobble دگمه کوچک هموار کردن
beds سطح هموار کف میز بیلیارد
bed سطح هموار کف میز بیلیارد
flat race مسیر هموار بی مانع اسبدوانی
To pave the way . To prepare the ground. زمینه رافراهم ( هموار) کردن
espianade قطعه زمین هموار شیب ملایم
trimmest هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
There is no royal road to learning . <proverb> مقصد علم و دانش را,جاده اى نیست هموار .
trims هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
trim هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
upper crust رویه
metier رویه
mTtiers رویه
metiers رویه
ism رویه
these t. were not رویه
immethodical بی رویه
vamp رویه
comportment رویه
water surface رویه اب
encrustation رویه
encrustations رویه
facets رویه
facet رویه
uppers رویه
upper رویه
praxis رویه
facing رویه
tenor رویه
tenors رویه
irregular بی رویه
instep رویه
insteps رویه
tactics رویه
surface رویه
outsides رویه
outside رویه
facings رویه
practice رویه
procedure رویه
policies رویه
policy رویه
surfaced رویه
surfaces رویه
coverings رویه لفاف
practice رویه پیشه
ostrich policy رویه کبک
line حدود رویه
lines حدود رویه
scheme of life رویه زندگی
sandals کفش بی رویه
impolicy رویه غلط
in stream procedure رویه با مسیل
covers رویه لفاف
sandal کفش بی رویه
judicial precedent رویه قضایی
ism اعتقاد رویه
the policy of the government رویه دولت
precedent رویه قضایی
pentahedral پنج رویه
pillow case رویه بالش
rubbed surface رویه صاف
rough surface رویه زبر
surfaces رویه فاهر
single sided disk دیسک یک رویه
road surface رویه راه
recursive procedure رویه بازگشتی
recovery procedure رویه ترمیمی
pure procedure رویه جامع
procedure oriented رویه گرا
procedure declaration اعلان رویه
surfaces رویه دادن
planimeter رویه پیما
smooth surface رویه صاف
cover رویه لفاف
encrustation رویه بندی
control procedure رویه کنترل
tacks پونز رویه
code page رویه رمز
schemed ترتیب رویه
card face رویه کارت
cant رویه اریب
surfaced رویه فاهر
encrustations رویه بندی
precedents رویه قضایی
schemes ترتیب رویه
surface رویه فاهر
system قاعده رویه
systems قاعده رویه
top رویه عالی
cross section رویه برش
hard soil رویه محکم
top milk رویه شیر
flippy فلاپی دو رویه
tack پونز رویه
surface رویه دادن
surfaced رویه دادن
tacked پونز رویه
finishing coat اندود رویه
scheme ترتیب رویه
facet theory نظریه رویه ها
exfoliation رویه سابی
tacking پونز رویه
dummy module رویه ساختگی
triacontahedral سی رویه سی طرفی
surface-to-air رویه به هوا
overgrown دارای رشد بی رویه
slope weir شادروان با رویه شیبدار
slope weir بندسرریز با رویه شیبدار
to explain oneself رویه یاقصدخودراشرح دادن
low key posture رویه محافظه کارانه
to change the tack تغییر رویه دادن
surface treatment عملیات سطح رویه
revamp دوباره رویه انداختن
international practice رویه بین المللی
irregular act عمل خلاف رویه
input output procedure رویه ورودی- خروجی
procedure رویه طریقه فرایند
new departure اغاز رویه تازه
bristled رویه تجاوزکارانه داشتن
impolitic مخالف رویه صحیح
bristle رویه تجاوزکارانه داشتن
procedure oriented language زبان رویه گرا
revamps دوباره رویه انداختن
revamping دوباره رویه انداختن
revamped دوباره رویه انداختن
binder course قشر زیرین رویه
deck board کف یا رویه پالت حمل مهمات
cataloged procedure رویه فهرست بندی شده
frosting رویه خامهای کیک یا شیرینی
to pull in دست از کار یا رویه خودکشیدن
altar-slad [سنگ رویه فوقانی محراب]
altar-stone [سنگ رویه فوقانی محراب]
flippy diskette دیسکت با دو رویه قابل ضبط
to take a course رویه ایی را اتخاذ کردن
the old p should be continued رویه پیش بایدادامه یابد
one time tape نوار یک رویه کلید رمز
one time pad صفحات کلید رمز یک رویه
tambour رویه یادیواره متحرک چوبی
to change one's course خط مشی یا رویه خودرا تغییردادن
honesty is the best policy راستی ودرستی بهترین رویه
to mark out one's course طرحی برای رویه خود ریختن
rolltop desk میز تحریر دارای رویه کشودار
sops رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
sop رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
resurfacing شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
spas Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
spa Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
planometer صفحه همواری که رویه هارابدان می پیمایند ترازمسطحات
moquette پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
scrap heap policy رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
hol Language Order High زبان برنامه نویسی رویه گرا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com