Dictiornary-Farsi | روی اعتبار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 287 (14 milliseconds)

English	Persian
on tick	روی اعتبار


Search result with all words

overdraft	حواله زیادتر از اعتبار
overdraft	حواله بی محل یا بی اعتبار
overdraft	حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdrafts	حواله زیادتر از اعتبار
overdrafts	حواله بی محل یا بی اعتبار
overdrafts	حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
reliability	قابلیت اطمینان اعتبار
trust	اعتقاد اعتبار
trusted	اعتقاد اعتبار
trusts	اعتقاد اعتبار
availability	سهولت و امکان تحصیل اعتبار
void	بی اعتبار
void	از درجه اعتبار ساقط کردن
credit	اعتبار
credit	اعتبار مالی
credit	ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credited	اعتبار
credited	اعتبار مالی
credited	ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
crediting	اعتبار
crediting	اعتبار مالی
crediting	ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credits	اعتبار
credits	اعتبار مالی
credits	ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
built-in	تشخیص خطا و بررسی اعتبار به طور خودکار روی داده دریافت شده
advance	اعتبار
advances	اعتبار
advancing	اعتبار
authenticity	اعتبار
authority	اجازه اعتبار
prestigious	با اعتبار
rehabilitation	اعاده اعتبار
rehabilitation	اعاده اعتبار تاجرورشکسته
legalised	اعتبار قانونی دادن
legalises	اعتبار قانونی دادن
legalising	اعتبار قانونی دادن
legalize	اعتبار قانونی دادن
legalized	اعتبار قانونی دادن
legalizes	اعتبار قانونی دادن
legalizing	اعتبار قانونی دادن
credibility	اعتبار
deliveries	تسلیم در CL یکی ازشرایط اساسی اعتبار سند این است که پس از تنظیم و امضاو مهر به طرف " تسلیم "شود
delivery	تسلیم در CL یکی ازشرایط اساسی اعتبار سند این است که پس از تنظیم و امضاو مهر به طرف " تسلیم "شود
invalidity	عدم اعتبار
corrupt	تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
corrupted	تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
corrupting	تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
corrupts	تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
easy money	پول فراوان ترکیب نرخ پایین بهره وموجودی فراوان اعتبار
influence	اعتبار
influenced	اعتبار
influences	اعتبار
influencing	اعتبار
sovereign	دولت مستقل و دارای اعتبار والامرتبه
sovereigns	دولت مستقل و دارای اعتبار والامرتبه
valid	دارای اعتبار موثر
standing	اعتبار
reputation	اعتبار
reputations	اعتبار
credit transfer	انتقال اعتبار
credit transfers	انتقال اعتبار
bad	ناصحیح بی اعتبار
esteem	اعتبار
importance	اعتبار
old guard	صنوف صاحب اعتبار قدیم
invalid	: بی اعتبار
invalids	: بی اعتبار
authentication	تعیین اعتبار و صحت اسناد اعلام نشانی کردن
authentication	به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
ostensible	شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
fund	اعتبار
fund	اعتبار مالی
funded	اعتبار
funded	اعتبار مالی
rehabilitate	اعاده اعتبار کردن
rehabilitated	اعاده اعتبار کردن
rehabilitates	اعاده اعتبار کردن
rehabilitating	اعاده اعتبار کردن
prestige	اعتبار
estimate	اعتبار
estimated	اعتبار
estimates	اعتبار
estimating	اعتبار
insecure	بی اعتبار متزلزل
validate	تایید اعتبار قانونی کردن
validated	تایید اعتبار قانونی کردن
validates	تایید اعتبار قانونی کردن
validating	تایید اعتبار قانونی کردن
budget	اعتبار
budgeted	اعتبار
budgets	اعتبار
credentials	اعتبار نامه
value	اعتبار
values	اعتبار
valuing	اعتبار
expired	بدون اعتبار
apocryphal	دارای اعتبار مشکوک ساختگی
disreputable	بی اعتبار مایه رسوایی
validity	اعتبار
Other Matches

unfinanced	بدون اعتبار تضمین اعتبار نشده
craft revolving fund	حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
credit system of supply	سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
request for discharge	عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
reputability	اعتبار
validation	اعتبار
creditability	اعتبار
creditless	بی اعتبار
entitlements	اعتبار
entitlement	اعتبار
appropriation symbol	کد اعتبار
line of cerdit	خط اعتبار
credit line	حد اعتبار
credit expansion	گسترش اعتبار
issue a credit	افتتاح اعتبار
countervailing credit	اعتبار متقابل
counter credit	اعتبار متقابل
letter of credit	اعتبار اسنادی
letter of credit	برگه اعتبار
countervailing credit	اعتبار اتکائی
credit rating	میزان اعتبار
credit insurance	بیمه اعتبار
credit sale	اعتبار در معامله
letter of credit	ورقه اعتبار
expenditure credit	اعتبار هزینه
expenditure credit	اعتبار مصرف
ex post	به اعتبار گذشته
ervolving credit	اعتبار گردان
requirements of the credit	شرایط اعتبار
documentary credit	اعتبار اسنادی
discriminant validity	اعتبار افتراقی
differential validity	اعتبار افتراقی
cumulative credit	اعتبار تراکمی
cross validation	وارسی اعتبار
external validity	اعتبار برونی
face validity	اعتبار صوری
factorial validity	اعتبار عاملی
test validity	اعتبار ازمون
l/c	اعتبار نامه
item validity	اعتبار پرسش
issuance credit	افتتاح اعتبار
in force	دارای اعتبار
imprest fund	اعتبار مساعده
factoring of credit	عاملیت اعتبار
factoring of credit	نمایندگی اعتبار
credit term	مدت اعتبار
credit terms	شرایط اعتبار
creditably	از روی اعتبار
a company of good standing	شرکتی با اعتبار
validity of a contract	اعتبار قرارداد
validity index	شاخص اعتبار
validity criterion	ملاک اعتبار
validity coefficient	ضریب اعتبار
roll over credit	اعتبار گردان
revolving fund	اعتبار در گردش
revolving credit	اعتبار گردان
void result	نتیجه بی اعتبار
reliableness	اعتبار موثقیت
open credit	اعتبار نامحدود
on trust	بر مبنای اعتبار
military funds	اعتبار نظامی
settlement of credit	تسویه اعتبار
stock funds	اعتبار خریدنقدی
validity check	بررسی اعتبار
validity check	مقابله اعتبار
validation of a model	اعتبار یک الگو
validation of a hypothesis	اعتبار یک فرضیه
under the credit	تحت اعتبار
trade credit	اعتبار تجاری
tax credit	اعتبار مالیاتی
line of cerdit	میزان اعتبار
convergent validity	اعتبار همگرا
agricultural credit	اعتبار کشاورزی
advising of credit	ابلاغ اعتبار
blank credit	اعتبار نامحدود
back to back credit	اعتبار اتکایی
budget credit	اعتبار بودجه
bank credit	اعتبار بانکی
issuing of the credit	افتتاح اعتبار
authenticity of a document	اعتبار سند
apportionment	واگذاری اعتبار
appropriation title	عنوان اعتبار
construct validity	اعتبار سازه
consumption credit	اعتبار مصرفی
consensual validity	اعتبار وفاقی
content validity	اعتبار محتوا
validity	صحت اعتبار
committment	تامین اعتبار
concurrent validity	اعتبار همزمان
bridging leon	اعتبار موقت
appropriation reimbur sement	تامین اعتبار
predictive validity	اعتبار پیش بین
credit squeeze	سیاست انقباض اعتبار
revalidate	تجدید اعتبار کردن
red clause credit	اعتبار با ماده قرمز
open allotment	حساب اعتبار باز
overdraw	بیش از اعتبار کشیدن
revocable credit	اعتبار قابل برگشت
revocable letter of credit	اعتبار قابل برگشت
status symbol	نشانهی شان و اعتبار
to legalize a signature	اعتبار قانونی دادن
status symbols	نشانهی شان و اعتبار
transferable credit	اعتبار قابل انتقال
terms and conditions of the credit	ضوابط و شرایط اعتبار
hand it to (someone) <idiom>	به کسی اعتبار دادن
revolving credit	اعتبار قابل تجدید
secret service money	اعتبار سری دولت
short credit	اعتبار کوتاه مدت
stock funds	اعتبار نقدی اماد
How long is the ticket valid?	بلیت تا کی اعتبار دارد؟
sundry funds	اعتبار اموررفاهی متفرقه
wild cat	بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
continuing appropriation	تامین اعتبار پیوسته
credit squeeze	کاهش حجم اعتبار
confirmed credit	اعتبار تائید شده
chaplain activities fund	اعتبار امور مذهبی
de facto standard	سسهای اعتبار به آن ندارد
deposit fund account	اعتبار تشکیل سرمایه
equivalent knowledge credit	تصدیق اعتبار علمی
bail credit	اعتبار تحت ضمانتنامه
ervolving credit	اعتبار قابل تجدید
credit squeeze	کاهش مقدار اعتبار
credit squeeze	کاهش دادن اعتبار
credit application	تقاضای گشایش اعتبار
credit available	اعتبار قابل استفاده
consumer credit	اعتبار مصرف کننده
credit insurance	بیمه نمودن اعتبار
credit rating	درجه بندی اعتبار
ex ante	به اعتبار پیش بینی
expiry date of the credit	تاریخ انقضای اعتبار
what is the limit on my account?	حد اعتبار حساب من چقدراست؟
appropriation limitation	محدودیت تخصیص اعتبار
letter of credit	اعتبار نامه بانکی
investment credit	اعتبار طویل المدت
appropriation receipt	رسیدسپرده رسید اعتبار
continuing appropriation	مداومت تامین اعتبار
assignable credit	اعتبار قابل انتقال
issuing bank	بانک گشاینده اعتبار
credible <adj.>	قابل اعتبار [معتبر] [اقتصاد]
credit for an unlimited period	اعتبار برای مدت نامحدود
to rise in somebody's esteem	افزایش اعتبار در برابر کسی
give someone their due <idiom>	دادن اعتبار به شخص شایسته
supply control	کنترل تدارکات اعتبار امادی
acquisition authority	اعتبار خرید کالاو خدمات
long term credit commitment	تعهد اعتبار بلند مدت
republication of will	اعاده اعتبار وصیت نامه
reinstatement of revolving credit	اعتبار گردانی را تجدید کردن
overdraw	بیش از اعتبار حواله یا چک دادن
open credit	اعتبار بدون ضمانت نامه
it is no longer valid	از درجه اعتبار ساقط است
unconfirmed letter of credit	اعتبار اسنادی تایید نشده
confirmed letter of credit	اعتبار اسنادی تایید شده
confirmed irrevocable letter to credit	اعتبار غیرقابل برگشت تاییدشده
call for ..... under the credit	درخواست کردن ..... تحت اعتبار
deferred payment credit	اعتبار برای پرداختهای معوق
disgharge of bankrupt	اعاده اعتبار تاجر ورشکسته
authenticator	تایید کننده اعتبار اسناد
imprest fund	اعتبار مربوط به پرداخت مساعده
irrevocable credit	اعتبار غیر قابل برگشت
irrevocable letter of credit	اعتبار اسنادی غیرقابل برگشت
opening bank	بانک باز کننده اعتبار
appropriation	اختصاص دادن اعتبار واگذار کردن
to have a limit [of up to something]	[تا] به حد [چیزی یا مقداری] اعتبار داشتن [اقتصاد]
confirmed irrevocable credit	اعتبار غیر قابل برگشت تائیدشده
Your passport is no longer valid.	گذرنامه شما دیگر اعتبار ندارد.
name is mud <idiom>	به خطر افتادن اعتبار و آبروی شخص
to have a maximum limit [of something]	[به] حداکثر [چیزی یا مقداری] اعتبار داشتن [اقتصاد]
acceptance credit	اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
how much can I overdraw on my account?	چقدر بیش از اعتبار می توانم از حسابم بردارم؟
I wI'll give him credit for a mI'llion tomans . He is good for a mI'llion tomans .	پیش من تا یک میلیون تومان محل ( اعتبار) دارد
advising bank	بانکی که گشایش اعتبار اسنادی رابه ذینفع
discreditably	چنانکه اعتبار رالطمه زند بطوربدنام کننده
welfare funds	اعتبارات رفاهی یا بهزیستی اعتبار مربوط به روحیه ورفاه
contingent fund	اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
expired appropriation	اقلامی که مدت اعتبار توزیع انها گذشته باشد
overdraw	بیش از اعتبار حواله کردن برات خالی از وجه دادن
debenture bond	برگهای که پشتوانه ان فقط اعتبار صادر کننده است سهم قرضه
multipe expansion of credit	استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
evaluation rating	درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
benchmark problem	کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
demonetization	خارج کردن پول از گردش از اعتبار انداختن پول درگردش
to esteem somebody or something [for something]	قدر دانستن از [اعتبار دادن به] [ارجمند شمردن] کسی یا چیزی [بخاطر چیزی ]
validity of the credit	معتبر بودن یا پادار بودن اعتبار
credential	گواهی نامه اعتبار نامه
ego loss programming	تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
no year oppropriation	حساب تامین اعتبار باز حساب باز