Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 69 (9 milliseconds)
English	Persian
huddle	روی هم انباشتن
huddled	روی هم انباشتن
huddles	روی هم انباشتن
huddling	روی هم انباشتن
stack up	روی هم انباشتن
Search result with all words
dump	رونوشت انباشتن
stack	انباشتن پشته کردن
stack	انباشتن
stacked	انباشتن پشته کردن
stacked	انباشتن
stacks	انباشتن پشته کردن
stacks	انباشتن
assemble	انباشتن گرداوردن
assembled	انباشتن گرداوردن
assembles	انباشتن گرداوردن
fill	انباشتن اکندن
fills	انباشتن اکندن
stow	پریدن انباشتن
stowed	پریدن انباشتن
stowing	پریدن انباشتن
stows	پریدن انباشتن
hoarding	انباشتن
hoardings	انباشتن
accumulate	انباشتن
accumulate	رویهم انباشتن
accumulates	انباشتن
accumulates	رویهم انباشتن
accumulating	انباشتن
accumulating	رویهم انباشتن
bulk	انباشتن
pyramid	رویهم انباشتن
pyramids	رویهم انباشتن
stuffing	انباشتن
accrue	انباشتن
accrues	انباشتن
accruing	انباشتن
garner	انبار کردن انباشتن
garnered	انبار کردن انباشتن
garnering	انبار کردن انباشتن
garners	انبار کردن انباشتن
bank	رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
banks	رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
hill	انباشتن
hills	انباشتن
stuff	چپاندن انباشتن
stuff	انباشتن
stuffed	چپاندن انباشتن
stuffed	انباشتن
stuffs	چپاندن انباشتن
stuffs	انباشتن
hoard	انباشتن
hoarded	انباشتن
hoards	انباشتن
stash	انباشتن
stashed	انباشتن
stashes	انباشتن
stashing	انباشتن
agglomerate	جمع کردن انباشتن
agglomerate	انباشتن
cumulate	انباشتن
cumulation	انباشتن
ingather	انباشتن خرمن برداشتن
overstuff	با اشیا زیاد انباشتن
overstuff	بیش ازحد لزوم انباشتن
plenish	با اثاثه انباشتن تجهیز کردن
pondage	گنجایش حوض یا استخر انباشتن اب در حوض یااستخر
roll up	انباشتن
to store up something	انباشتن چیزی برای استفاده در آینده
treasur up	انباشتن
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com