Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
treadle
رکاب ماشین
treadles
رکاب ماشین
Other Matches
pedalled
رکاب
stirrup
رکاب
pedaled
رکاب
pedals
رکاب
strap
رکاب
stirrups
رکاب
running bourd
رکاب
straps
رکاب
climbers
رکاب
pedalling
رکاب
pedaling
رکاب
pole climber
رکاب
step
رکاب
pedal
رکاب
climber
رکاب
etrier
رکاب
stepping
رکاب
runing board
رکاب
pedalling
رکاب زدن
pedal
رکاب زدن
trouser strap
رکاب شلوار
pedals
رکاب زدن
safety belts
کمربند رکاب
safety belt
کمربند رکاب
strapped
رکاب دار
suspension bow
رکاب اویزان
strap
: بند رکاب
pedaled
رکاب زدن
the strap of a stirrup
بند رکاب
pedaling
رکاب زدن
pedalled
رکاب زدن
stirrups
رکاب اسب
straps
: بند رکاب
stirrup
رکاب اسب
fifi hook
رکاب کوهنوردی
self binder
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed .
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
pedaling
وابسته به رکاب پازدن
pedal
وابسته به رکاب پازدن
shifting pedal
رکاب صدا خفه کن
treadle
جاپایی رکاب ساختن
pedalled
وابسته به رکاب پازدن
pedals
وابسته به رکاب پازدن
pedaled
وابسته به رکاب پازدن
pedalling
وابسته به رکاب پازدن
running board
تخته رکاب اتومبیل
stirrup
رکاب سیم کشی
stirrups
رکاب سیم کشی
gearwheel
چرخ رکاب دوچرخه
footstall
رکاب زین زنانه
unaccompanied
بدون ملتزمین رکاب
climbers
رکاب سیم کشی
treadles
جاپایی رکاب ساختن
free wheel
حرکت بدون رکاب زدن
equipage
بنه سفر ملتزمین رکاب
stirrups
هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
stirrup
هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
acey deucy
کوتاهتر کردن رکاب راست ازرکاب چپ
machinist
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines
ماشین کردن با ماشین رفتن
machined
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
ماشین کردن با ماشین رفتن
suck wheels
رکاب زدن پشت سر دوچرخه سوار دیگر به منظور کاستن از فشار هوا
standstill
در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
cross compiler
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
fax
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
assembled
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
digital computer
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
the machine is in operation
ماشین در گردش است ماشین دایر است
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
automated teller machine
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
Jacquard loom
ماشین بافندگی ژاکارد
[این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
straps
تسمه رکاب تسمه
strap
تسمه رکاب تسمه
soft-pedalled
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
gin
ماشین
motored
ماشین
machined
ماشین
runner
ماشین چی
engine
ماشین
pressman
ماشین چی
motors
ماشین
plants
ماشین
plant
ماشین
gins
ماشین
freeze-up
ماشین
mills
ماشین
mill
ماشین
machine
ماشین
pressmen
ماشین چی
runners
ماشین چی
automaton
ماشین
motor-
ماشین
automatons
ماشین
mechanism
ماشین
mechanisms
ماشین
motor
ماشین
wheels
رل ماشین
machanist
ماشین چی
machines
ماشین
apparatus
ماشین
wheel
رل ماشین
wheeling
رل ماشین
teaching machine
ماشین تدریس
three phase machine
ماشین سه فازه
teaching machine
ماشین اموزش
punching machine
ماشین سوراخکن
printer machine
ماشین چاپ
chauffeured
راننده ماشین
reeling machine
ماشین نخ پیچی
teazel
ماشین خارزنی
teazle
ماشین خارزنی
typewriters
ماشین تحریر
typewriter
ماشین تحریر
reaping machine
ماشین درو
print
ماشین کردن
printed
ماشین کردن
chauffeuring
راننده ماشین
chauffeur
راننده ماشین
chauffeurs
راننده ماشین
prints
ماشین کردن
typewritter
ماشین نویس
road transport vehicle
ماشین باری
buffer
ماشین لرزنده
six by six
ماشین شش چرخه
automobiles
ماشین خودرو
automobile
ماشین خودرو
slot drilling machine
ماشین مته
smart machine
ماشین هوشیار
steam whistle
سوت ماشین
car tire
[American]
تایر ماشین
slot drilling machine
ماشین سوراخکن
steam engine
ماشین بخار
sewing press
ماشین کتابدوزی
sequential machine
ماشین ترتیبی
seaming machine
ماشین درزگیری
router
ماشین فرز
tar spraying machine
ماشین قیرپاش
synchronous machine
ماشین همزمان
synchronous machine
ماشین همگام
auto
ماشین سواری
autos
ماشین سواری
sand dredger
ماشین حفار
adders
ماشین جمع
adder
ماشین جمع
scouring machine
ماشین سایش
sunchronous machine
ماشین سنکرون
scouring machine
ماشین سمباده
stamper
ماشین منگنه
power shovel
ماشین خاک کش
machine building
ماشین سازی
machine builder
ماشین ساز
automatic stub lathe
ماشین تراش
machine based
مبتنی بر ماشین
machine address
آدرس ماشین
machine address
نشانی ماشین
machine made
ساخت ماشین
bare machine
ماشین لخت
machinary
ماشین الات
beading machine
ماشین روکوب
belt pully
فلکه ماشین
lisp machine
ماشین لیسپ
learning machine
ماشین فراگیر
automatic machine
ماشین تراش
machine capacity
فرفیت ماشین
machine check
برسی ماشین
acyclic machine
ماشین تک قطب
unipolar machine
ماشین تک قطب
adding machine
ماشین افزایشگر
machine error
خطای ماشین
ambulance car
ماشین تصادفات
analytical engine
ماشین تحلیلی
machine equipment
تجهیزات ماشین
arithmometer
ماشین حساب
comptometer
ماشین حساب
machine designer
طراح ماشین
machine dependent
وابسته به ماشین
machine dependent
وابسته ماشین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com