Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4 milliseconds)
English
Persian
load regulator
رگولاتور بار تنظیم کننده بار
Search result with all words
line drop compensator
تنظیم کننده یا رگولاتور ولتاژ
throttling type governor
تنظیم کننده نوع ساساتی رگولاتور نوع ساساتی گاورنر نوع ساساتی
Other Matches
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
sidelay
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
regulator
تنظیم کننده
framer
تنظیم کننده
line regulator
تنظیم کننده
regulators
تنظیم کننده
regularizer
تنظیم کننده
corrector
تنظیم کننده
automatic timing advance
تنظیم کننده خودکار
elevation adjustment
تنظیم کننده بالابر
regulating resistance
مقاومت تنظیم کننده
thermostats
تنظیم کننده حرارت
turbine governor
تنظیم کننده توربین
control member
عضو تنظیم کننده
pressure gaverner
تنظیم کننده فشار
slip regulator
تنظیم کننده لغزش
setting ring
حلقه تنظیم کننده
rotary type regulator
تنظیم کننده گردان
voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ
thermostat
تنظیم کننده حرارت
speed regulator
تنظیم کننده سرعت
zero adjuster
تنظیم کننده صفر
speed governor
تنظیم کننده سرعت
field rheostat
تنظیم کننده میدان
control wheel
صفحه تنظیم کننده
field regulator
تنظیم کننده میدان
voltage regulator
تنظیم کننده اختلاف سطح
induction regulator
تنظیم کننده ولتاژ القائی
frog-adjustment screw
پیچ قلابی تنظیم کننده
tangent screw
پیچ تنظیم کننده در تئودولیت
thermostat
تنظیم کننده هوای سرد
thermostats
تنظیم کننده هوای سرد
gavernor valve
سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده
carbon pile voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ زغالی
main regulator
تنظیم کننده محور اصلی
torque regulator
تنظیم کننده گشتاور پیچشی
pacemaker
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemakers
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
thermostats
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostat
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
adjustable stabilizer
تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
delimit
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimiting
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimited
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimits
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
regulator
رگولاتور
regulators
رگولاتور
gavernor shaft
محور رگولاتور
frequency regulator
رگولاتور فرکانس
controller
کنترولر رگولاتور
controllers
کنترولر رگولاتور
voltage regulator
رگولاتور ولتاژ
potential regulator
رگولاتور ولتاژ
compandor
رگولاتور دینامیکی
on board regulation
تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
line regulator
ولتاژ شبکه رگولاتور خط
frequency controller
رگولاتور یا نافم فرکانس
governor balance weight
وزنه تعادل رگولاتور
compensating relief valve
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
sight adjustment
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tunes
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
self-
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
tunes
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
page
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
medical regulator
تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
high burst ranging
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
corrupter
فاسد کننده منحرف کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
contractive
جمع کننده چوروک کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
the producer and the consumer
تولید کننده و مصرف کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
intermediary
وساطت کننده مداخله کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
practicer
تمرین کننده مشق کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
hangers
اویزان کننده معلق کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
intermediaries
وساطت کننده مداخله کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
set out
تنظیم
timing
تنظیم
adjustment
تنظیم
spreading
تنظیم
alignments
تنظیم
adjustments
تنظیم
alignment
تنظیم
shaping regulating
تنظیم
formulation
تنظیم
regularization
تنظیم
regulation
تنظیم
calibration
تنظیم
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
regularized
تنظیم کردن
check valve
شیر تنظیم
speed adjustment
تنظیم سرعت
regularizes
تنظیم کردن
trigger control
تنظیم با ماشه
to set out
تنظیم کردن
range calibration
تنظیم مسافت
depth adjustment
تنظیم عمیق
regularize
تنظیم کردن
tuneable
تنظیم پذیر
range of adjustment
ناحیه تنظیم
adjustment
تنظیم کردن
rheostat regulation
تنظیم با رئوستا
frequency tuning
تنظیم فرکانس
tunable
تنظیم پذیر
fine adjustment
تنظیم فریف
tunably
تنظیم پذیر
setting ring
حلقه تنظیم
formulate
تنظیم کردن
formulates
تنظیم کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com