English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
pore ریزه سوراخ
pores ریزه سوراخ
Other Matches
hash ریزه ریزه کردن
center سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
perforation عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
fenestration چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sights سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
pink سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl سوراخ سوراخ کردن دریدن
pinkest سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
gruyere cheese پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
foraminate ثقبه دار سوراخ سوراخ
shivering ریزه
teeny ریزه
mammock ریزه
shivered ریزه
tiddliest ریزه
particle ریزه
bits ریزه
bit ریزه
orts ریزه
particles ریزه
tiddlier ریزه
tiny ریزه
tiniest ریزه
mince ریزه
minces ریزه
mote ریزه
tiddly ریزه
teenier ریزه
detritus ریزه
shiver ریزه
teeniest ریزه
tinier ریزه
snow flake برف ریزه
animalculum جانور ریزه
fallout ریزه پرتوزا
sherd حزف ریزه
animalcule جانوار ریزه
quenelle کوفته ریزه
atomic fallout ریزه پرتوزا
radioactive fallout ریزه پرتوزا
detail ریزه کاری
detailing ریزه کاری
snowflake برف ریزه
snowflakes برف ریزه
sabulous دارای شن ریزه
spillikin ریزه استخوان
petite ریزه اندام
calion سنگ ریزه
calyon سنگ ریزه
gleaner ریزه خور
delicacy of touch ریزه کاری
subdivisions بخش ریزه
fal lal ریزه کاری
gleanings ریزه باقی
grit blasting سنگ ریزه
gleanings ریزه فراری
Lilliputian ریزه اندام
chip ژتن ریزه
elegance ریزه کاری
chips ژتن ریزه
to stab in the back ریزه خوانی
puny ریزه اندام
subdivision بخش ریزه
noil پشم ریزه
hoarfrost سرما ریزه پژه
detail drawing نقشه ریزه کاری
midget ریز اندام ریزه
midgets ریز اندام ریزه
rime سرما ریزه پله
gravelly دارای سنگ ریزه
bead کوچک و لاغر ریزه
statuette تندیس ریزه اندام
intricacy تودرتویی ریزه کاری
statuettes تندیس ریزه اندام
intricacies تودرتویی ریزه کاری
beads کوچک و لاغر ریزه
raggle یکی از شیارهای سنگتراشی ریزه
phagotroph ریزه پرواره بیگانه خوار
foofaraw ریزه کاری پر زرق وبرق ناراحتی
cancellate سوراخ سوراخ اسفنجی
grid دریچه سوراخ سوراخ
cancellous سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore مرجان سوراخ سوراخ
grids دریچه سوراخ سوراخ
cancellated سوراخ سوراخ اسفنجی
riddle سوراخ سوراخ کردن
riddles سوراخ سوراخ کردن
swage block قالب سوراخ سوراخ
frost سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
frosts سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
spall سنگ ریزه با چکش تراش دادن وبشکل دراوردن
breach سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
biochip تلاش صنعت کامپیوتر برای تبدیل ارگانیزم زنده به ریزه تراشه ها
esker برجستگی باریک و طویلی که ازرسوب سنگ ریزه یا شن درضمن جریان اب یخچال ایجادمیگردد
mammock ریزه کردن قطعه کردن
orifice سوراخ
orifices سوراخ
slotting سوراخ
broaching سوراخ کن
broaches سوراخ کن
broach سوراخ کن
laces پر از سوراخ
lace پر از سوراخ
edge perforated لب سوراخ
drill hole سوراخ
cribriform سوراخ سوراخ
loops سوراخ
eyelets سوراخ
broacher سوراخ کن
eyelet سوراخ
abroach سوراخ
tap سوراخ
tapped سوراخ
awl سوراخ کن
tapping سوراخ
alveolar سوراخ سوراخ
loop سوراخ
holing سوراخ
holed سوراخ
broached سوراخ کن
columbarium سوراخ
boring سوراخ
leaks سوراخ
holes سوراخ
leaked سوراخ
leak سوراخ
pecker سوراخ کن
looped سوراخ
punctulate سوراخ سوراخ
pertusion سوراخ
perforator سوراخ کن
puncturing سوراخ
spy hole سوراخ
peep hole سوراخ
puncture سوراخ
perforation سوراخ
taphole سوراخ
mure سوراخ
punch سوراخ کن
thirl سوراخ
waterholes سوراخ
waterhole سوراخ
punctured سوراخ
pumiceous سوراخ سوراخ
outage سوراخ
outages سوراخ
punctures سوراخ
overtures سوراخ
pitting سوراخ سوراخ
overture سوراخ
pinking سوراخ
pigenhole سوراخ
imperforate بی سوراخ
punched سوراخ کن
hole سوراخ
foraminiferous سوراخ سوراخ
opening سوراخ
slots سوراخ
foramen سوراخ
openings سوراخ
slot سوراخ
piercer سوراخ کن
foraminated سوراخ سوراخ
mesh سوراخ
meshes سوراخ
fenestra سوراخ
boreholes سوراخ
meshing سوراخ
finger hole سوراخ
punches سوراخ کن
borehole سوراخ
to set abroach سوراخ کردن
tuyere سوراخ هوا
ventage سوراخ باد
plug سوراخ گیره
foot hole سوراخ پائینی
plugging سوراخ گیره
Every nook and corner. هر سوراخ سنبه ای
plugs سوراخ گیره
transfix سوراخ کردن
the eye of the needle سوراخ سوزن
zero punch سوراخ صفر
weak square حفره سوراخ
delving سوراخ کردن
pores سوراخ ریز
bores قطر یک سوراخ
bores سوراخ مته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com