Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (8 milliseconds)
English
Persian
hoisting rope
ریسمان بالابر
Other Matches
crane track
واگن بالابر مسیر عبور کفچه بالابر
crane ladle
پاتیل بالابر کفچه بالابر
inhaul
ریسمان ریسمان بادبان کشی
bouyancy
بالابر
lifted
بالابر
lifting
بالابر
hoist
بالابر
lifts
بالابر
crane
بالابر
craned
بالابر
cranes
بالابر
craning
بالابر
hoisted
بالابر
hoists
بالابر
elevator
بالابر
elevators
بالابر
conveyor
بالابر
lift
بالابر
lifter
بالابر
lifting jack
جک بالابر
hoist elevator
بالابر
parabuckle
طناب بالابر
crane trolley
واگن بالابر
roller conveyor
غلطک بالابر
crane installation
تاسیسات بالابر
conveyor trough
سنگاب بالابر
lifting platform
صفحه بالابر
elevator bucket
سطل بالابر
payloader
تراکتور بالابر
hauling rop
طناب بالابر
conveyor bucket
سطل بالابر
motorcar jack
بالابر یا جک اتومبیل
davit
قایق بالابر
dogging crane
بالابر انبری
dogging crane
بالابر گازانبری
hoist winch
جراثقال بالابر
hoisting cable
طناب بالابر
hoisting rope
طناب بالابر
elevator rope
طناب بالابر
elevator casing
بدنه بالابر
liftruck
خودرو بالابر
jack screw
پیچ بالابر
lift shaft
محور بالابر
lift well
چاه بالابر
elevator boot
منبع بالابر
elevator belt
تسمه بالابر
elevating screw
پیچ بالابر
elevating motor
موتور بالابر
hoisting chain
زنجیر بالابر
elevating chain
زنجیر بالابر
gantline
طناب بالابر
elevating gear
چرخ دندانه بالابر
continous conveyor
بالابر دائمی و ثابت
hoisting structure
چوب بست بالابر
compound leverage floor jack
اهرم بالابر ترکیبی
hoisting gear
چرخ دنده بالابر
quadrantal davit
قایق بالابر متحرک
radial davit
قایق بالابر چرخشی
gravity davit
قایق بالابر گرانشی
fixed davit
قایق بالابر ثابت
elevation adjustment
تنظیم کننده بالابر
pull gear
چرخ دنده بالابر
compound leverage floor jack
اهرم بالابر قیچی شکل
levator
عضله بالابر ماهیچهای که عضو را بالامیبرد
lockage
هزینه عبور کشتی ازسد بالابر
lockage
عبور کشتی از دریچه سد میان بالابر
chords
ریسمان
cords
ریسمان
inhauler
ریسمان
chord
ریسمان
marline spike
ریسمان وا کن
small stuff
ریسمان
roped
ریسمان
ropes
ریسمان
string
نخ ریسمان
line
ریسمان
lines
ریسمان
cord
ریسمان
guys
ریسمان
racking
ریسمان
threads
ریسمان
thread
ریسمان
rope
ریسمان
guy
ریسمان
acrobatism
ریسمان بازی
mason's line
ریسمان کار
marlinspike
ریسمان واکن
marlinespike
ریسمان واکن
twist
نخ یا ریسمان تابیده
boulter
ریسمان چندقلابه
chalkline
ریسمان خط کشی
lazy painter
ریسمان تیرک
inhauler
ریسمان بادبان کش
parrel
حلقه ریسمان
twists
نخ یا ریسمان تابیده
purse strings
ریسمان سر کیسه
twisting
نخ یا ریسمان تابیده
ropedancer
ریسمان باز
rope dancing
ریسمان بازی
rope dancer
ریسمان باز
warp
طناب ریسمان
avalanche cord
ریسمان بهمن
halyard
ریسمان بادبان
halliard
ریسمان بادبان
warps
طناب ریسمان
plumb line
ریسمان شاغول
fishline
ریسمان ماهیگیری
crane rope
ریسمان جرثقیل
warped
طناب ریسمان
plumb lines
ریسمان شاغول
twines
ریسمان چند لا
twining
ریسمان چند لا
corded
ریسمان دار
twine
ریسمان چند لا
twined
ریسمان چند لا
pull the bell
ریسمان زنگ رابکشید
warped
ریسمان پیچ و تاب
fly line
ریسمان کلفت ماهیگیری
torsade
یراق یا ریسمان تابیده
chalk-line
[ریسمان اشباع شده با گچ]
fishing line
ریسمان ماهی گیری
warps
ریسمان پیچ و تاب
strinker
ریسمان بستن ماهی
headline
در بالای صفحه ریسمان
fish line
ریسمان ماهی گیری
headlines
در بالای صفحه ریسمان
bowstring
ریسمان دار زه کمان
warp
ریسمان پیچ و تاب
night line
ریسمان ماهی گیری شبانه
gimp
نوعی ریسمان ماهی گیری
as different as chalk and cheese
<idiom>
مثل آسمان و ریسمان
[متفاوت]
auriga
ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
aurigae
ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
once bitŠtwice shy
مارگزیده از ریسمان سیاه وسفیدمی ترسد
leaders
قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
bug taper
ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب
leader
قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
check string
ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
keepers
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keeper
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
junk
ریسمان پاره که برای بافتن بور یا درست کردن پوشال بکار می رود
powder hoist
بالابر خرج توپهای ناو اسانسور خرج توپ
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
plumb rule
ریسمان کار یا شاقولی که روی تختهای اویزان باشد تخته کار
dropper
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
bungee
ریسمان الاستیکی متشکل ازرشتههای لاستیکی که توسط الیاف بافته شده نخی پوشانده شده
buoyancy
نیروی بالابر نیروی شناوری
sinker
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinkers
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
halyard
ریسمان پرچم طناب پرچم
crane hook
قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com