Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
fly line
ریسمان کلفت ماهیگیری
Other Matches
fishline
ریسمان ماهیگیری
leaders
قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
leader
قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
boat rod
چوب کلفت ماهیگیری با قایق
bellies
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
belly
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
droppers
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
inhaul
ریسمان ریسمان بادبان کشی
cable weft
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
guy
ریسمان
guys
ریسمان
lines
ریسمان
marline spike
ریسمان وا کن
cord
ریسمان
chords
ریسمان
inhauler
ریسمان
small stuff
ریسمان
thread
ریسمان
threads
ریسمان
cords
ریسمان
line
ریسمان
rope
ریسمان
ropes
ریسمان
racking
ریسمان
roped
ریسمان
string
نخ ریسمان
chord
ریسمان
purse strings
ریسمان سر کیسه
warps
طناب ریسمان
twist
نخ یا ریسمان تابیده
lazy painter
ریسمان تیرک
boulter
ریسمان چندقلابه
twisting
نخ یا ریسمان تابیده
warped
طناب ریسمان
warp
طناب ریسمان
twining
ریسمان چند لا
twines
ریسمان چند لا
twined
ریسمان چند لا
twine
ریسمان چند لا
twists
نخ یا ریسمان تابیده
rope dancer
ریسمان باز
chalkline
ریسمان خط کشی
marlinspike
ریسمان واکن
plumb line
ریسمان شاغول
avalanche cord
ریسمان بهمن
ropedancer
ریسمان باز
inhauler
ریسمان بادبان کش
crane rope
ریسمان جرثقیل
corded
ریسمان دار
hoisting rope
ریسمان بالابر
acrobatism
ریسمان بازی
plumb lines
ریسمان شاغول
halliard
ریسمان بادبان
marlinespike
ریسمان واکن
rope dancing
ریسمان بازی
halyard
ریسمان بادبان
parrel
حلقه ریسمان
mason's line
ریسمان کار
headline
در بالای صفحه ریسمان
strinker
ریسمان بستن ماهی
fishing line
ریسمان ماهی گیری
warped
ریسمان پیچ و تاب
torsade
یراق یا ریسمان تابیده
pull the bell
ریسمان زنگ رابکشید
warp
ریسمان پیچ و تاب
fish line
ریسمان ماهی گیری
headlines
در بالای صفحه ریسمان
chalk-line
[ریسمان اشباع شده با گچ]
warps
ریسمان پیچ و تاب
bowstring
ریسمان دار زه کمان
gimp
نوعی ریسمان ماهی گیری
as different as chalk and cheese
<idiom>
مثل آسمان و ریسمان
[متفاوت]
night line
ریسمان ماهی گیری شبانه
once bitŠtwice shy
مارگزیده از ریسمان سیاه وسفیدمی ترسد
aurigae
ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
auriga
ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
molls
کلفت
servant maid
کلفت
stockiest
کلفت
stocky
کلفت
stockier
کلفت
ladys maid
کلفت
maidservant
کلفت
woman
کلفت
moll
کلفت
labrose
لب کلفت
swabber
کلفت
charwomen
کلفت
charwoman
کلفت
thickest
کلفت
thicker
کلفت
thick
کلفت
femme de chambre
کلفت
tirewoman
کلفت
biddy
کلفت
blobber
کلفت
chamberer
کلفت
bonne
کلفت
chamber maid
کلفت
chambermaid
کلفت
chambermaids
کلفت
heavy-set
کت و کلفت
hand maid
کلفت
trull
کلفت
handmaid
کلفت
housemaid
کلفت
burly
کلفت
handmaidens
کلفت
housemaids
کلفت
squatty
کلفت
handmaiden
کلفت
bug taper
ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب
baryphonia
کلفت صدایی
box coat
پالتوی کلفت
hoodman blind
گردن کلفت
bondwoman
کلفت زرخرید
heavyset
کلفت زمخت
incrassate
کلفت شدن
yak
گاومیش دم کلفت
yaks
گاومیش دم کلفت
ancilla
پیشخدمت زن کلفت
girl
دوشیزه کلفت
girls
دوشیزه کلفت
gold foil
زرورق کلفت
junk board
مقوای کلفت
inspissate
کلفت کردن
incrassate
کلفت کردن
ruffian
گردن کلفت
ruffians
گردن کلفت
hawser
طناب کلفت
hawsers
طناب کلفت
moppy
کلفت بلند
muslinet
مشمش کلفت
odalisque
کلفت یا صیغه
stodgy
گردن کلفت
stiff necked
گردن کلفت
dumpy
گردن کلفت
thicken
کلفت کردن
blunts
کلفت کردن
blunting
کلفت کردن
bluntest
کلفت کردن
blunter
کلفت کردن
waitresses
ندیمه کلفت
blunt
کلفت کردن
impassive
پوست کلفت
poutingly
لب کلفت کنان
thick skinned
پوست کلفت
plank
تخته کلفت
roughneck
گردن کلفت
thickset
تنگ کلفت
thicken
کلفت ترشدن
thickened
کلفت کردن
thick weft
نخ پود کلفت
thick warp
نخ تار کلفت
doubling
کلفت ریسی
pachydermatous
پوست کلفت
waitress
ندیمه کلفت
pachydrmatous
پوست کلفت
blunted
کلفت کردن
thickened
کلفت ترشدن
thickens
کلفت کردن
thickening
کلفت سازی
thickens
کلفت ترشدن
parlour maid
کلفت سرمیز
thick-skinned
پوست کلفت
marchioness
نوعی گلابی کلفت
thug
قاتل گردن کلفت
heavyset
چهارشانه کلفت وکوتاه
thugs
قاتل گردن کلفت
pachyderm
جانور پوست کلفت
marchionesses
نوعی گلابی کلفت
pachyderms
جانور پوست کلفت
snubbed
کلفت وکوتاه سرزنش
snub
کلفت وکوتاه سرزنش
snubbing
کلفت وکوتاه سرزنش
snubs
کلفت وکوتاه سرزنش
bullied
گردن کلفت گوشت
bullies
گردن کلفت گوشت
bullying
گردن کلفت گوشت
bully
گردن کلفت گوشت
moreen
پارچه کلفت پردهای
indurate
پوست کلفت کردن
ruffianly
گردن کلفت وحشی
lumpier
کلفت ناهنجار تودهای
pachyder mata
جانوران پوست کلفت
lumpy
کلفت ناهنجار تودهای
hyperostosis
کلفت شدگی استخوان
lumpiest
کلفت ناهنجار تودهای
check string
ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
nappy
کلفت و پرزدار خواب دار
deep mouthed
دارای صدای درشت و کلفت
nappies
کلفت و پرزدار خواب دار
stick glove
دستکش کلفت دروازه بان
pachydrmatous
ادم پوست کلفت و بیرگ
parlormaid
کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
butch
مرد یا پسر گردن کلفت
chunks
تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
ancillary
مستخدم بومی مربوط به کلفت
chunk
تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com