Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
The root of exisiting differences.
ریشه اختلافات موجود
Other Matches
polymorph
عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
current ratio
نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
discrepancies
اختلافات
domestic disturbances
اختلافات داخلی
industrial disputes
اختلافات صنعتی
settlement of disputes
حل و فصل اختلافات
rhizogenetic
تولید کننده ریشه ریشه اور
rhizogenic
تولید کننده ریشه ریشه اور
radicate
ریشه گرفتن ریشه دار شدن
to make odds even
اختلافات را تصفیه کردن
jurisdictional dispute
مرکز حل اختلافات کارگری
compare with
بررسی اختلافات بین دو چیز
variations of temperature
اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
implied malice
سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
to take root
ریشه گرفتن ریشه دوانیدن
to strike root
ریشه گرفتن ریشه دواندن
distorts
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
distort
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
good offices
عبارت است ازدخالت دولت ثالث به منظورپایان دادن به اختلافات دودولت
selective clock stetching
تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
brian kellogg
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
plaiting
[نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
reprisals
در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
reprisal
در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
entities
موجود
existing
موجود
on hand
موجود
available
موجود
life
موجود
lives
موجود
to the fore
موجود
inesse
موجود
handier
موجود
bound
موجود
entity
موجود
handy
موجود
handiest
موجود
stocked
موجود
stock
موجود
existent
موجود
disposal
موجود
in store
موجود
extant
موجود
going
موجود
effective strength
استعدادرزمی موجود
biotype
موجود همزیست
records available
اطلاعات موجود
ready money
پول موجود
present
موجود اماده
fleet in being
ناوگان موجود
inexistent
غیر موجود
existing circumstances
شرایط موجود
gremlins
موجود وهمی
presented
موجود اماده
available goods
کالاهای موجود
presents
موجود اماده
available balance
مانده موجود
gremlin
موجود وهمی
presenting
موجود اماده
real
واقعی موجود
to be there
موجود بودن
to have in stock
موجود داشتن
wight
موجود زنده
spot goods
کالاهای موجود
availability
موجود بودن
status quo
وضع موجود
thing
لباس موجود
hemophile
موجود خون دوست
nonentity
چیز غیر موجود
microorganism
موجود ذره بینی
microorganisms
موجود ذره بینی
hygroscopic moisture
رطوبت موجود در هوا
available supply rate
نواخت اماد موجود
built in
موجود در داخل چیزی
nonentities
چیز غیر موجود
clara
هدف موجود نیست
biogenic
موجد موجود زنده
dermatome
قسمت خارجی یک موجود
freeing
موجود در دیسک یا حافظه
frees
موجود در دیسک یا حافظه
virtual
موجود بالقوه تقدیری
water hardness
[میزان املاح موجود در آب]
free
موجود در دیسک یا حافظه
all available
تمام توپخانه موجود
back order
اماد غیر موجود
freed
موجود در دیسک یا حافظه
superman
موجود مافوق انسان
organism
ترکیب موجود زنده
supermen
موجود مافوق انسان
preexistent
ازلیت موجود از قبل
undertones
ته صدا موجود در زمینه
organisms
ترکیب موجود زنده
on hand
وسایل موجود درانبار
stock accounting
حساب کالاهای موجود
being
موجود زنده شخصیت
undertone
ته صدا موجود در زمینه
extant
نسخهء موجود و باقی
uric
موجود در ادرار پیشابی
polyembryony
موجود چند جنینی
anaerobe
موجود غیر هوازی
cognate
هم ریشه
fringe
ریشه
fringes
ریشه
scabs
ریشه
roots
ریشه
root
ریشه
scab
ریشه
extraction
ریشه
rhizogenous
ریشه زا
rhizogenic
ریشه زا
rhizogenetic
ریشه زا
stub
ریشه
stubbed
ریشه
stubbing
ریشه
stubs
ریشه
radix
ریشه
thrum
ریشه
tie
[knot]
ریشه
radical
ریشه
radicals
ریشه
stump
ریشه
stumped
ریشه
stumping
ریشه
stumps
ریشه
radicle
ریشه چه
rootlet
ریشه چه
cama
ریشه
frange
ریشه
fimbriation
ریشه
fimbria
ریشه
fibreless
بی ریشه
expansion scab
ریشه
tassel
ریشه
tassels
ریشه
depth of face
ریشه
harl
ریشه
paronymous
هم ریشه
rootless
بی ریشه
homoousian
از یک ریشه
harle
ریشه
ammunition in hands of troops
مهمات موجود در دست یگانها
ammunition available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
beach reserves
ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
NO VACANCIES
اتاق خالی موجود نیست.
avaiiability
موجود بودن بدرد خوردن
hypostasis
موجود فرضی حالت تعلیق
available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
hydrotaxis
واکنش موجود زنده نسبت به اب
humus
موار الی موجود در خاک
humidity
میزان بخار اب موجود درهوا
symbiont
موجود زنده اجتمای یا همزی
solute
جسم حل شده موجود در محلول
moisture content
درصد رطوبت موجود در خاک
taxis
واکنش موجود زنده در برابرگرایش
banshee
موجود وهمی بشکل روح
satyr
موجود نیمه انسان ونیمه بز
satyrs
موجود نیمه انسان ونیمه بز
ubiquitous
همه جا حاضر موجود درهمه جا
menu
لیستی از انتخابهای اولیه موجود
banshees
موجود وهمی بشکل روح
latent
اضافه ازفرفیت بار موجود
menus
لیستی از انتخابهای اولیه موجود
rhizopodous
ریشه پای
ciliated
ریشه دار
root directory
دایرکتوری ریشه
deep rooted
ریشه کرده
root of the weld
ریشه جوش
rootage
مجموع ریشه ها
root up
ریشه کن کردن
root section
مقطع ریشه
rhizopod
ریشه پایان
deracinate
از ریشه در اوردن
tendrils
ریشه پیچک
runners
ریشه هوایی
rhizophagous
ریشه خوار
rhizome
شبیه ریشه
runner
ریشه هوایی
rhizoid
ریشه نما
rhizoid
ریشه مانند
ciliolated
ریشه دار
ciliate
ریشه دار
rooter
ریشه کننده
germ
ریشه منشاء
squar root
ریشه دوم
strike root
ریشه زدن
rootage
ریشه بندی
supplantation
از ریشه کنی
supplanter
ریشه کن کننده
cube root
ریشه مکعب
tap root
ریشه عمودی
cube root
ریشه سوم
tap root
ریشه اصلی
barbate
ریشه دار
germs
ریشه منشاء
rootlet
ریشه فرعی
rooty
ریشه دار
rooty
شبیه ریشه
theme
ریشه زمینه
bottom run
قشر ریشه
bonder
ریشه دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com