English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (6 milliseconds)
English Persian
styloid process زائده سهمی
Other Matches
parabolic سهمی گون سهمی شکل
styloid سهمی
parabolas سهمی
parabola سهمی
sagittal سهمی
sagittate سهمی
anlage زائده
apophysis زائده
run off زائده
process زائده
dowel زائده
excrescent زائده
processes زائده
measurement of air pressure زائده
uncus زائده
run-offs زائده
run-off زائده
tab زائده
tabs زائده
partial variance پراکنش سهمی
sagittal plane صفحه سهمی
partial rienforcement تقویت سهمی
partial correlation همبستگی سهمی
parabolic سهمی وار
parabolic arch قوس سهمی
parabolic arch طاق سهمی
sageittal suture درز سهمی
trimmings قطع زائده ها
ears خوشه زائده
glands زبانه زائده
coronoid process زائده منقاری
trimming قطع زائده ها
appendixes زائده کوچک
gland زبانه زائده
appendix زائده کوچک
uncinus زائده قلابی
ear خوشه زائده
parabolic lens عدسی سهمی وار
partial pressure فشار جرئی یا سهمی
partial regression equation معادلات رگرسیون سهمی
to hold a share in a business در شرکتی سهمی داشتن
parabolic mirror اینه سهمی وار
parabolic variation تغییرات سهمی شکل
nominal value قیمت اسمی سهمی
cirrate دارای زائده و ضمیمه
sanse serif حروف بدون زائده
thistledwon زائده پر مانند خار
mouthpart زائده نزدیک دهان
trimming cutter قطع کننده زائده ها
winglet زائده بال مانند
mastoditis اماس زائده پستانی
palpus زائده بند بندی
lobulate دارای زائده کوچک
odontoid وابسته به زائده دندانی
sagittary سهمی وابسته به تیر اندازی
sagittal وابسته به درز سهمی جمجمه
wing بال مانند زائده حبابی
transverse process زائده جانبی ستون فقرات
trimming blade تیغه قطع کننده زائده ها
appendectomy برداشتن زائده اپاندیس یا اویزه
winging بال مانند زائده حبابی
adnexa قسمتهای متصل بهم زائده
pterygoid process زائده نازله عظم وتدی
pterygoid process زائده نازله استخوان شب پرهای
metopon قسمت جلوی زائده جلومغز
ex. dividend سهمی که پس از پرداخت سود آن فروخته شده
pentadactylate دارای پنج زائده شبیه پنجه
trimming tool ابزار ویژه قطع کردن زائده ها
portions سهمی که والدین به یکی از فرزندانشان از مالشان بدهند
differential effects اثرتغییر شرایط استاندارد روی سهمی گلوله
portion سهمی که والدین به یکی از فرزندانشان از مالشان بدهند
paraboloid شکل سه بعدی حاصل ازدوران یک سهمی حول محورکانونی
trajectory shift انحراف مسیر سهمی گلوله ازمسیر استانداد بالیستیکی
trajectory scorer وسیله ارزیابی دقت و صحت مسیر سهمی گلوله
level point سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
ligule زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
papilla زائده بافتی ریشه پرو موی سر و بدن و امثال ان
epididymis زائده طویل و باریک عقب بیضه که شامل مجاری خروجی منی است
vapor pressure فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
lobation قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
winging پره زائده پره دار
wing پره زائده پره دار
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
ostensible شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com