Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 120 (8 milliseconds)
English	Persian
redundancies	زائد فراوانی
redundancy	زائد فراوانی
Other Matches
folderol	زائد ریشه یاحاشیه زائد
extras	زائد
tautology	زائد
dummies	زائد
superfluous	زائد
dummy	زائد
tautologies	زائد
recrementitious	زائد
surpluses	زائد
surplus	زائد
supervacaneous	زائد
extra-	زائد
extra	زائد
ascititious	زائد
hypermetric	زائد
intercalary	زائد
excrescential	زائد
redundant	زائد
overplus	زائد
redundant equation	معادله زائد
red tape	تشریفات زائد
further	اضافی زائد
furthering	اضافی زائد
superimposition	تحمیل زائد
furthers	اضافی زائد
formative	حرف زائد
hyperbola	قسع زائد
hyperbolas	قسع زائد
waste	زائد اتلاف
excrescency	رشد زائد
wastes	زائد اتلاف
growth	چیز زائد
growths	چیز زائد
bronchocele	غده زائد
surplus gas	گاز زائد
furthered	اضافی زائد
waste product	محصولات زائد
hypercatalectic	دارای هجای زائد
offal	مواد زائد لاشه
data redundancy	زائد بودن داده ها
pleonastic	دارای سخن زائد
redundance	حشووزوائد سخن زائد
periphrastic	دارای الفاظ زائد
hypermetric	دارای سبب زائد
tankage	مواد زائد کشتارگاه
additionally	بطور اضافی یا زائد
supererogatory	زائد بیش از حد لزوم
plenteousness	فراوانی
ampleness	فراوانی
amphleness	فراوانی
plentifulness	فراوانی
plentitude	فراوانی
abundance ratio	فراوانی
profuseness	فراوانی
rampancy	فراوانی
profusion	فراوانی
abondance	فراوانی
plenitude	فراوانی
redundance	فراوانی
lashongs	فراوانی
effusiveness	فراوانی
exuberance	فراوانی
affluence	فراوانی
frequencies	فراوانی
flush	فراوانی
flushes	فراوانی
flushing	فراوانی
lavish	فراوانی
lavished	فراوانی
lavishes	فراوانی
rifeness	فراوانی
super abundance	فراوانی
frequency	فراوانی
lavishing	فراوانی
abundance	فراوانی
generously	به فراوانی
periphrasis	استعمال واژه ها وعبارات زائد
pleonasm	حشو قبیح سخن زائد
weed	برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
pares	قسمتهای زائد چیزی را چیدن
pared	قسمتهای زائد چیزی را چیدن
redundant language	سخن زائد یازیادی حشووزوائد
pare	قسمتهای زائد چیزی را چیدن
weeding	برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
weeded	برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
plenty	فراوانی بسیاری
luxuriance	فراوانی پربرکتی
abundance	نسبت فراوانی
frequency	فراوانی تردد
Excess Distribution	توزیع فراوانی
frequencies	فراوانی تردد
affluence	فراوانی ثروت
gluts	فراوانی وفور
gluts	فراوانی کالا
glut	فراوانی کالا
absolute frequency	فراوانی مطلق
bountifully	بطور فراوانی
glut	فراوانی وفور
feracity	باراوری فراوانی
frequency curve	منحنی فراوانی
cumulative frequency	فراوانی متراکم
collision frequency	فراوانی برخورد
frequency distribution	توزیع فراوانی
amplitude	فراخی فراوانی
accumulated frequency	فراوانی تجمعی
plentifulyear	سال فراوانی
accumulated frequency	فراوانی تراکمی
abundance ratio	نسبت فراوانی
natural abundace	فراوانی طبیعی
polypous	شبیه گوشت زائد ساقه دار
polypose	شبیه گوشت زائد ساقه دار
cumulative frequency distribution	توزیع فراوانی تراکمی
expected frequency	فراوانی مورد انتظار
abundantly	به فراوانی بحد وفور
superfluity	فراوانی بیش ازحد
I benefited greatly from the english course.	از کلاس انگلیسی استفاده فراوانی بردم .
air brush	برس و مکنده هوایی جهت گرفت پرز اضافی و ذرات زائد فرش
gobo	نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com