Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
knee
زانو دارکردن
knees
زانو دارکردن
Other Matches
buckles
زانو شدن خمیدگی زانو
buckle
زانو شدن خمیدگی زانو
buckled
زانو شدن خمیدگی زانو
freaks
خط دارکردن رگه دارکردن
freak
خط دارکردن رگه دارکردن
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
alpha herculis
الفا- زانو زده الفا- بر زانو نشسته
fever
تب دارکردن
string
زه دارکردن
fevers
تب دارکردن
marrow bones
زانو
trap
زانو
elbow
زانو
knee deep
زانو رس
knee-deep
زانو رس
knees
زانو
elbowed
زانو
marrow bone
زانو
elbows
زانو
knee
زانو
goose neck
زانو
kneeler
زانو زن
knee high
تا زانو
knapper
زانو
mooreup
زانو
hiza
زانو
gooseneck
زانو
pipe bend or knee
زانو
geniculation
زانو
tarnishing
لکه دارکردن
beard
ریش دارکردن
beards
ریش دارکردن
frill
ریشه دارکردن
frills
ریشه دارکردن
smear
لکه دارکردن
smeared
لکه دارکردن
tarnishes
لکه دارکردن
tarnished
لکه دارکردن
tarnish
لکه دارکردن
hems
حاشیه دارکردن
hemming
حاشیه دارکردن
smears
لکه دارکردن
diaper
گل وبوته دارکردن
diapers
گل وبوته دارکردن
hemmed
حاشیه دارکردن
hem
حاشیه دارکردن
smearing
لکه دارکردن
stigmatize
نشان دارکردن
marge
حاشیه دارکردن
engrail
دندانه دارکردن
engrail
کنگره دارکردن
bemirch
لکه دارکردن
indenture
شیار دارکردن
machicolate
مزغل دارکردن
capped
پوشش دارکردن
cap
پوشش دارکردن
fledge
کرک دارکردن
mullion
جرز دارکردن
plicate
چین دارکردن
rivel
چوروک دارکردن
cogs
دندانه دارکردن
cog
دندانه دارکردن
tipping
نوک دارکردن
tip
نوک دارکردن
point
گوشه دارکردن
cut teeth
دندانه دارکردن
rut
شیار دارکردن
terrace
تراس دارکردن
terrace
تختان دارکردن
terraces
تراس دارکردن
terraces
تختان دارکردن
indent
دندانه دارکردن
charges
عهده دارکردن
charge
عهده دارکردن
programs
برنامه دارکردن
ratchet
ضامن دارکردن
soil
لکه دارکردن
soiling
لکه دارکردن
program
برنامه دارکردن
spots
لکه دارکردن
spot
لکه دارکردن
bordering
لبه دارکردن
bordered
لبه دارکردن
ruts
شیار دارکردن
pale
میله دارکردن
border
لبه دارکردن
paler
میله دارکردن
palest
میله دارکردن
indents
دندانه دارکردن
indenting
دندانه دارکردن
articulate
مفصل دارکردن
articulates
مفصل دارکردن
articulating
مفصل دارکردن
soils
لکه دارکردن
torched
مشعل دارکردن
rod
میله دارکردن
tubes
لوله دارکردن
torching
مشعل دارکردن
foulest
لکه دارکردن
fouler
لکه دارکردن
foul
لکه دارکردن
tube
لوله دارکردن
dotting
نقطه دارکردن
dot
نقطه دارکردن
torches
مشعل دارکردن
rods
میله دارکردن
fouls
لکه دارکردن
loop
حلقه دارکردن
ratchets
ضامن دارکردن
fouled
لکه دارکردن
looped
حلقه دارکردن
loops
حلقه دارکردن
torch
مشعل دارکردن
genuflexion
خم کردن زانو
tendimitis
ورم زانو
the water was overknee
اب از زانو میگذشت
herculis
زانو زده
hercules
زانو زده
scutum
کاسه زانو
to bend the knee
خم کردن زانو
knee joint
زانو زانویی
tendinitis
ورم زانو
popliteus
ماهیچه پس زانو
kneehole
جای زانو
knee pan
کاسه زانو
kneepan
کاسه زانو
knee joint
مفصل زانو
knee hole
جای زانو
knee cap
گنده زانو
overknee
از زانو گذرنده
knee piece
زانو بند
popliteal artery
شریان پس زانو
popliteal tendon
پی زیر زانو
knee cap
کاسه زانو
kneeling position
وضعیت به زانو
kneels
زانو زدن
patella
کاسه زانو
patella
کشکک زانو
patellae
کشکک زانو
hock
ختمی پس زانو
kneecap
کاسه زانو
kneecaps
کاسه زانو
kneeled
زانو زدن
weak kneed
سست زانو
weak-kneed
سست زانو
kneel
زانو زدن
genuflects
زانو خم کردن
genuflecting
زانو خم کردن
genuflected
زانو خم کردن
genuflect
زانو خم کردن
knee-high
بلند تا سر زانو
marrow bones
قاب زانو
genuflection
خم کردن زانو
down on your knees
زانو بزنید
cross legged
چهار زانو
patellae
کاسه زانو
marrow bone
قاب زانو
distain
لکه دارکردن جلادادن
net
با تورگرفتن شبکه دارکردن
nets
با تورگرفتن شبکه دارکردن
nett
با تورگرفتن شبکه دارکردن
patellar tendon
زردپی کشکک زانو
herculis
بر زانو نشسته راقص
patellate
مانند کاسه زانو
patellar
مانند کاسه زانو
popliteal tendon
وتر پشت زانو پی
hercules
بر زانو نشسته راقص
housemaid's knee
اماس کاسه زانو
patellar reflex
بازتاب پرش زانو
knee jerk reflex
بازتاب پرش زانو
avalement
حالت فنری زانو
knee pain
زانو درد
[پزشکی]
rim
لبه داریا حاشیه دارکردن
vesicular
حفره ایجادکردن ابدانک دارکردن
rims
لبه داریا حاشیه دارکردن
to t. on any one's corn
احساس کسی راجریحه دارکردن
knee-jerk
حرکت غیر ارادی زانو
kneehole
جای زانو ویادرزیر میزتحریر
bermuda shorts
شلوار کوتاه تا زیر زانو
to bow one's knee or back
زانو یا کمر کسی خم شدن
to kneel
پیش کسی زانو زدن
vesiculate
حفره ایجاد کردن ابدانک دارکردن
hamstringing
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrings
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrung
زردپی طرفین حفره پشت زانو
knuckle kneed
دارای زانوهای برامده دچاربرامدگی زانو
hamstring
زردپی طرفین حفره پشت زانو
lacevi
بستن با بند سفت کردن حاشیه دارکردن
enmesh
مثل توروپارچه پشته بندی سوراخ دارکردن
kow-tow
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-towed
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-towing
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-tows
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kill spring
فرود با کاستن فشار بلندشدن و خم کردن زانو
knee paddling
پاروزدن تخته موج با دست روی زانو
knock knee
کجی زانو به درون دراثرمرض یا نرسیدن موادغذایی
tinga
پشتک به جلو با نیم خم زانو وچرخ فلک
knickers
شلوارگشاد کوتاهی که نزدیک زانو جمع شده باشد
patelliform
مانند کاسه زانو بشکل قاب یا دوری یا طشت
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com