English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
drift angle زاویه انحراف از سمت حرکت
Other Matches
apogee زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
grivation زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
declination زاویه انحراف زاویه میل
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
angle of convergence زاویه انحراف
declination زاویه انحراف
deflection angle زاویه انحراف
deflection زاویه انحراف
tilt angle زاویه انحراف
deflections زاویه انحراف
drift angle زاویه انحراف مسیر
magnetic bearing زاویه انحراف مغناطیسی
angle of sideslip زاویه انحراف جانبی
draft angle زاویه انحراف یا شیب
angle drift انحراف زاویه مسیر
aspect angle زاویه انحراف مسیرگلوله از رادار
aspect angle زاویه انحراف گلوله از بیم رادار
cant انحراف قبضیتن توپ زاویه میل قنداق
turnkey کلید دار زندان دستگاه انحراف سنج زاویه
downwash زاویه انحراف هوا بطرف پایین دراثر برخورد با یک ایرفویل
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
deviations انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviation انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
grid magnatic angle زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
elevations حرکت در ارتفاع زاویه درجه
angle of elevation زاویه حرکت لوله درارتفاع
elevation حرکت در ارتفاع زاویه درجه
prediction angle زاویه حرکت پیش بینی شده هدف
angle og sideship زاویه بین صفحات تقارن وجهت حرکت
drifts انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
crab angle زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
control surface angle زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
angle of traverse زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
mush افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
yawed انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
preccession انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
yaw انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
graduated circle of an alidade دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
longitudinal dihedral اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
apparent wander انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
vertically از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
anti balance tab بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
entering angle زاویه ورودی زاویه دخول
angle of rotation زاویه دوران زاویه چرخش
loss angle زاویه تلف زاویه تلفات
angle of repose زاویه تعادل زاویه ارامش
angle of convergence زاویه تقرب زاویه پارالاکس
bombing angle زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
constant angle arch dam بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
angle offset method روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
apparent recession انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
apex angle زاویه راسی هدف زاویه راسی
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
petty offence انحراف
aberration انحراف
aberrance انحراف
perversions انحراف
leeway انحراف
skews انحراف
convergence انحراف
deflects انحراف
perversity انحراف
declination انحراف
deflecting انحراف
deflected انحراف
distortion انحراف
slope انحراف
sloped انحراف
slopes انحراف
skew انحراف
skewing انحراف
lapsing انحراف
falloff انحراف
lapses انحراف
variance انحراف
digression انحراف
distortions انحراف
detour انحراف
perversion انحراف
deflect انحراف
deviance انحراف
inclination انحراف
corruption انحراف
detours انحراف
lapse انحراف
diversions انحراف
deviation انحراف
metabasis انحراف
agonic بی انحراف
offset انحراف
deviancy انحراف
obliqueness انحراف
deflection انحراف
diversion انحراف
deflections انحراف
offsetting انحراف
deviations انحراف
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
sexual perversion انحراف جنسی
average deviation انحراف متوسط
residual deviation انحراف مانده
sexual aberration انحراف جنسی
sexual deviation انحراف جنسی
inclinometer انحراف سنج
sex perversion انحراف جنسی
field distortion انحراف میدان
image deflection انحراف تصویر
diversion انحراف از جهتی
stadia line خط انحراف سبقت
standard deviation انحراف معیار
sodomy انحراف جنسی
diversions انحراف از جهتی
revulsion انحراف درد
diversion انحراف مسیر
refraction تجزیه انحراف
departure مرگ انحراف
sigma انحراف معیار
frequency departure انحراف فرکانس
sinuosity انحراف اخلاقی
frequency deviation انحراف فرکانس
frequency swing انحراف فرکانس
skiascope انحراف سنج
leanings انحراف کجی
leaning انحراف کجی
grid declination انحراف شبکه
departures مرگ انحراف
diversions انحراف مسیر
mean deviation انحراف میانگین
deflection error اشتباه انحراف
deflection correction اختلاف انحراف
declinometer انحراف سنج
maximum deviation انحراف حداکثر
declination انحراف مغناطیسی
maximum deflection انحراف حداکثر
d. of the sun انحراف خورشید
curve of deviation منحنی انحراف
diversion factor ضریب انحراف
deflection mirror اینه انحراف
deflection pattern مستطیل انحراف
mean absolute deviation انحراف میانگین
deviation score نمره انحراف
deviation factor ضریب انحراف
mean deviation انحراف متوسط
deviascope انحراف سنج
obliquity انحراف اخلاقی
deflexion انحراف پیچش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com