Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
radio bearing
زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
Other Matches
inclination
زاویه بین صفحه مدار وصفحه مرجع
pitch altitude
زاویه بین محور طولی رسانگر و صفحه مرجع
parallax
اختلاف جهت یا موقعیت فاهری یک جسم از دو زاویه دید مختلف
screening elevation
زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
fixed reticle
تار موی ثابت زاویه یاب
isoclinic wing
بالی که زاویه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نیرونیز ثابت میماند
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
control surface angle
زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
volt ampere meter
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
primary
وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod
روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell
مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
aeronautical station
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
string
یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
transponder
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
air station
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
graduated circle of an alidade
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
longitudinal dihedral
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
apparent recession
انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
all weather air station
ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
static employment
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
declination
زاویه انحراف زاویه میل
angle of repose
زاویه تعادل زاویه ارامش
angle of rotation
زاویه دوران زاویه چرخش
entering angle
زاویه ورودی زاویه دخول
angle of convergence
زاویه تقرب زاویه پارالاکس
loss angle
زاویه تلف زاویه تلفات
bombing angle
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
fixed capital
سپرده ثابت اموال ثابت یکان
static test
ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
constant angle arch dam
بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
standing orders
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
reference
مرجع
anchor
مرجع
anchors
مرجع
anchorages
مرجع
anchoring
مرجع
references
مرجع
anchorage
مرجع
authority
مرجع
reference language
زبان مرجع
reference electrode
الکترود مرجع
reference group
گروه مرجع
reference cell
پیل مرجع
reference address
نشانی مرجع
reference edge
لبه مرجع
reference pilot
نمونه مرجع
refernce parameter
پارامتر مرجع
external reference
مرجع خارجی
references
بازگشت مرجع
check lists
لیست مرجع
antecedent
مرجع ضمیر
reference
بازگشت مرجع
reference time
زمان مرجع
antecedents
مرجع ضمیر
reference axes
محورهای مرجع
anchoring point
نقطه مرجع
authority
مرجع قدرت
reference signal
سیگنال مرجع
local authority
مرجع صلاحیتدار محلی
batch number
شماره مرجع و یک دسته
equinoctial colure
دایره ساعتی مرجع
refernce manual
کتاب راهنمای مرجع
biases
سطح مرجع الکتریکی
bias
سطح مرجع الکتریکی
superset
مجموعه مرجع
[ریاضی]
apostle
عالیترین مرجع روحانی
apostles
عالیترین مرجع روحانی
preferred system of coordinates
دستگاه مختصات مرجع
angle offset method
روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
outwards
فاهری
seeming
فاهری
self styled
فاهری
apparent
فاهری
surface
فاهری
surfaced
فاهری
formfitting
فاهری
skin deep
فاهری
superficially
فاهری
self-styled
فاهری
surfaces
فاهری
nominal
فاهری
outward
فاهری
parallactic angle
زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
issuing authority
[body]
مرجع
[اداره]
صادر کننده
Attic storey
[مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
Atticurgic
[مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
Atticurages
[مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
sample
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
impedance
مقاومت فاهری
engineering stress
تنش فاهری
glitz
گیرایی فاهری
externality
احوال فاهری
false parallax
پارالاکس فاهری
apparent error
خطای فاهری
apparent horizon
افق فاهری
apparent magnitude
قدر فاهری
apparent motion
حرکت فاهری
exteriorize
فاهری دانستن
apparent density
تکاتف فاهری
apparent power
توان فاهری
external
فاهری پدیدار
externals
فاهری پدیدار
artificial daylight
فلق فاهری
superficial
سرسری فاهری
apparent luminosity
درخشندگی فاهری
false horizon
افق فاهری
apparent diameter
قطر فاهری
externalizing
فاهری ساختن
bulk gravity
چگالی فاهری
indicated horsepower
توان فاهری
prime facie evidence
قرائن فاهری
assentation
رضایت فاهری
pepper corn rent
اجاره فاهری
externalizes
فاهری ساختن
admittance
هدایت فاهری
externalised
فاهری ساختن
externalises
فاهری ساختن
externalising
فاهری ساختن
externalize
فاهری ساختن
externalized
فاهری ساختن
apparent resistivity
مقاومت فاهری
apparent velocity
سرعت فاهری
apparent wind
باد فاهری
relative
اطلاعات مکانی دررابط ه با یک نقط ه مرجع
biases
انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
floating
محل مخصوص در رابط ه با آدرس مرجع
bias
انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
inductive resistance
مقاومت فاهری القایی
simulative
دارای شباهت فاهری
on the surface
فاهری نمادادن رودادن
of the surface
فاهری نمادادن رودادن
terrain relief
شکل فاهری زمین
coupling impedance
مقاومت فاهری پیوست
soil morphology
شکل فاهری خاک
input impedance
مقاومت فاهری اولیه
inductive impedance
مقاومت فاهری القائی
extern
فاهری واقع در خارج
pro forma
منباب فاهر فاهری
apparent solar year
سال فاهری شمسی
redesign
سر وصورت فاهری دادن به
reactance
مقاومت فاهری خازنها
capacitive resistance
مقاومت فاهری خازن
impedance ratio
نسبت مقاومت فاهری
impedance matrix
ماتریس مقاومت فاهری
masquerading
قیافه فاهری بخوددادن
volt ampere hour meter
کنتور مصرف فاهری
masquerades
قیافه فاهری بخوددادن
masqueraded
قیافه فاهری بخوددادن
masquerade
قیافه فاهری بخوددادن
OLE container object
شی ای که حاوی مرجع به شی متصل است یا یک کپی از شی توکار
exteriors
فاهری واقع در سطح خارجی
impedance compensator
متعادل کننده مقاومت فاهری
mechanical move
حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
exterior
فاهری واقع در سطح خارجی
relief
شکل فاهری و پست و بلندی
inductive impedance
مقاومت فاهری با جزء القائی
apparent precession
انحراف فاهری محور ژایرو
apparent solar
روز شمسی فاهری روزشمسی
indicated airspeed
سرعت فاهری نسبت به هوا
mastered
داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
baseline document
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
master
داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
masters
داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
relative
محل مشخص در رابط ه با یک مرجع یا آدرس مربوطه پایه
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
standing
ثابت دستورالعمل ثابت
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
formalization
انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
signalment
تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
feint
حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinted
حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinting
حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feints
حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
bias
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
biases
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
steadiest
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
false parallax
تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
limiting speed
بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
cells
ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cell
ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
masters
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
footnotes
یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
mastered
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
deflection of vertical
اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
master
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
footnote
یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com