Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
angularity
زاویه داری لاغری
Other Matches
angulation
زاویه داری
angularity
زاویه داری
dude ranch
گله داری واسب سواری وحشم داری
statecraft
کشور داری ملک داری
You deserve it.
حق داری ( استحقاق آنرا داری )
graduated circle of an alidade
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
longitudinal dihedral
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
thinness
لاغری
atrophied
لاغری
hagardness
لاغری
tabefaction
لاغری
spareness
لاغری
slenderness
لاغری
gauntness
لاغری
atrophies
لاغری
emaciation
لاغری
lankness
لاغری
impotence
لاغری
leanness
لاغری
impotency
لاغری
maceration
لاغری
atrophying
لاغری
meagreness
لاغری
atrophy
لاغری
haggardness
لاغری
emaciation
لاغری مرضی
lankiness
درازی و لاغری
tabes
لاغری زیاد
loss angle
زاویه تلف زاویه تلفات
declination
زاویه انحراف زاویه میل
angle of repose
زاویه تعادل زاویه ارامش
angle of convergence
زاویه تقرب زاویه پارالاکس
angle of rotation
زاویه دوران زاویه چرخش
entering angle
زاویه ورودی زاویه دخول
collapse capitalism
فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
She has circles under hereyes.
زیر چشمهایش گود افتاده ( ناشی از لاغری )
marxist economics
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
bombing angle
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
constant angle arch dam
بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
angle offset method
روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle
زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
capitalism
کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
apogee
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
apex angle
زاویه راسی هدف زاویه راسی
grittiness
شن داری
blind man's buff
از من داری
tensility
کش داری
bigamy
دو زن داری
wet storage
تر داری
Exchequer
خزانه داری
treasury
خزانه داری
altruism
همگونه داری
thrift
خانه داری
quartermaster
سررشته داری
quartermasters
سررشته داری
menage
خانه داری
abstinence;or abstinency
خود داری
communism
مردم داری
bursaries
خزانه داری
wakes
شب زنده داری
capitalism
سرمایه داری
night waking
شب زنده داری
wakefulness
شب زنده داری
tenure
اجاره داری
leasehold
اجاره داری
vigil
شب زنده داری
vigils
شب زنده داری
bursary
خزانه داری
waked
شب زنده داری
wake
شب زنده داری
viscosity
شیره داری
retenv
خود داری
spinosity
سیخ داری
slaveholding
برده داری
dry storage
خشک داری
serrulation
دندانه داری
self restraint
خود داری
fisk
خزانه داری
rhythmicity
نواخت داری
pernoctation
شب زنده داری
patchiness
وصله داری
notbility
خانه داری
non commital
خود داری
house work
خانه داری
household art
هنرخانه داری
lucubration
شب زنده داری
creaminess
خامه داری
continenece
خود داری
angularity
گوشه داری
trusteeship
امانت داری
trusteedhip
امانت داری
tresury general
خزانه داری کل
anti capitalist
ضد سرمایه داری
treasury general
خرانه داری کل
treasurership
خزانه داری
bank protection
ساحل داری
bean caper
پیرسن داری
blind mans buff
ازمن داری
bulkiness
تنه داری
bulkiness
جثه داری
cellarge
حق انبار داری
conchiferous
داری صدف
stigmatism
خال داری
incumbency
عهده داری
sang-froid
خود داری
sang froid
خود داری
charge
عهده داری
charges
عهده داری
tenancies
اجاره داری
tenancy
اجاره داری
leasing
اجاره داری
fasting
روزه داری
refusal
خود داری رد
refusals
خود داری رد
housekeeping
خانه داری
vigilance
شب زنده داری
slavery
برده داری
farming
مزرعه داری
holding
متصرفی اجاره داری
continence
خویشتن داری پرهیزگاری
spatiality
فضا داری فضائیت
to keep house
خانه داری کردن
baby-sits
بچه داری کردن
refrain
خود داری کردن
run the show
اختیار داری کردن
refrained
خود داری کردن
refrainment
خود داری اجتناب
advanced capitalism
سرمایه داری پیشرفته
To keep late nights
[hours]
شب زنده داری کردن
How old are you?Whats your age?
چند سال داری ؟
get by
نگه داری کردن
attorn
اجاره داری کردن
to keep shop
دکان داری کردن
to possess oneself
خود داری کردن
to govern one's passions
خود داری کردن
to rule the roast
اختیار داری کردن
baby-sitting
بچه داری کردن
mixed capitalism
سرمایه داری مختلط
housekeep
خانه داری کردن
light housekeeping
کارهای خانه داری
bailment
امانت داری سمساری
refrains
خود داری کردن
keep
حفافت امانت داری
land tenure
اجاره داری زمین
keepworthy
قابل نگه داری
keep house
خانه داری کردن
joint tenancy
شرکت در اجاره داری
black capitalism
سرمایه داری سیاه
joint tenancy
اجاره داری مشترک
nolle proseequi
خود داری از پی کرد
capitalist countries
کشورهای سرمایه داری
capitalist system
نظام سرمایه داری
procurator general
کفیل خزانه داری
keeps
حفافت امانت داری
precapitalism
ماقبل سرمایه داری
precapitalism
پیش از سرمایه داری
chamberlainship
پرده داری گنجوری
house keeping operation
اعمال خانه داری
home economics
اقتصاد خانه داری
baby-sit
بچه داری کردن
baby-sat
بچه داری کردن
baby sit
بچه داری کردن
refraining
خود داری کردن
household art
اصول خانه داری
industrial capitalism
سرمایه داری صنعتی
You have cobwebs in your head.
<idiom>
تو گچ تو سرت داری.
[اصطلاح]
succulence
اب داری حالت ابکی
wakes
شب زنده داری کردن
waked
شب زنده داری کردن
wake
شب زنده داری کردن
What do you feel like having today?
امروز تو به چه اشتها داری؟
chest
تابوت خزانه داری
chests
تابوت خزانه داری
day nurseries
بچه داری در روز
day nursery
بچه داری در روز
bourgeoisie
سرمایه داری بورژوازی
capitalism
رژیم سرمایه داری
double entry
دفتر داری مضاعف
quartermasters
رسته سررشته داری
quartermaster
رسته سررشته داری
capitalistic
منسوب به سرمایه داری
explicit rent
اجاره داری کردن
Chancellor of the Exchequer
وزیر خزانه داری
Chancellors of the Exchequer
وزیر خزانه داری
angle of traverse
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
grid magnatic angle
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
angle of arrival
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
passive resistance
خود داری از قبول یاموافقت
subtenancy
اجاره داری دست دوم
Treasury Department
اداره خزانه داری
[ در آمریکا]
cornetcy
پرچم داری سواره نظام
purulence
زخم چرکی چرک داری
to contain one self
خود داری یا حوصله کردن
to run the show
در کاری اختیار داری کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com