Total search result: 201 (5 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
angle of view |
زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین |
|
|
Other Matches |
|
crab angle |
زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی |
hyperfocal distance |
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود |
lens distortion |
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی |
kodak |
دوربین عکاسی |
camera |
دوربین یا جعبه عکاسی |
isocentre |
خط المرکزین دوربین عکاسی |
iris |
دیافراگم [دوربین عکاسی] |
(iris) diaphragm |
دیافراگم [دوربین عکاسی] |
vidicon |
لوله دوربین عکاسی |
camera axis |
محور دوربین عکاسی |
cameras |
دوربین یا جعبه عکاسی |
camera nadir |
محورلولایی دوربین عکاسی |
flash bulb |
فلاش دوربین عکاسی |
telecamera |
دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور |
time exposure |
مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی |
sniper scope |
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب |
infinity method |
روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت |
zoom lens |
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر |
zoom lenses |
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر |
panoramic |
دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی |
cross line |
بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین |
tip |
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما |
pantoscope |
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد |
box camera |
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد |
box cameras |
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد |
tipping |
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما |
panoramic camera |
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد |
camera cycling rate |
نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی |
instrument |
وسیله دوربین یا زاویه یاب |
reticle |
میدان دید داخل دوربین |
angular velocity bombsight |
دوربین سنجش زاویه رهایی بمب |
theodolites |
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب |
theodolite |
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب |
floating reticle |
تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین |
synchroscope |
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار |
camera station |
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین |
collimating sight |
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف |
coarse setting |
تنظیمات دقیق دوربین یازاویه یاب بستن تنظیمات جزیی به زاویه یاب |
sight alinement |
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله |
angle of sight |
زاویه رویت |
far-sighted |
دوربین |
binocular |
دوربین |
presbyopic |
دوربین |
night glass |
دوربین شب |
far sighted |
دوربین |
telescope |
دوربین |
telescopes |
دوربین |
the penetration of a telescope |
دوربین |
camera |
دوربین |
long sighted |
دوربین |
opera glasses |
دوربین |
cameras |
دوربین |
longsighted |
دوربین |
far seeing |
دوربین |
telescopy |
فن استعمال دوربین |
lens |
عدسی دوربین |
field glass |
دوربین صحرایی |
optician |
دوربین فروش |
opticians |
دوربین فروش |
surveillance camera |
دوربین امنیتی |
hypermetrope |
ادم دوربین |
eye piece |
عدسی سر دوربین |
vial |
حباب دوربین |
reticle |
عدسی دوربین |
computing sight |
دوربین محاسب |
camera nadir |
خط لولای دوربین |
camera-shy |
بیزار از دوربین |
television camera tube |
دوربین تلویزیونی |
pickup tube |
دوربین تلویزیونی |
camera tube |
دوربین تلویزیونی |
the penetration of a telescope |
قوه دوربین |
theodo;ite |
دوربین مهندسی |
sight |
دوربین دیدن |
spyglass |
دوربین کوچک |
coarse sight |
دوربین یدکی |
color camera |
دوربین رنگی |
gun sight |
دوربین توپ |
box camera |
دوربین قوطی |
box cameras |
دوربین قوطی |
electron camera |
دوربین الکترونی |
metascope |
دوربین تک چشمی |
observation camera |
دوربین نظارت |
elbow telescope |
دوربین بازویی |
CCTV camera |
دوربین نظارت |
security camera |
دوربین نظارت |
surveillance camera |
دوربین نظارت |
closed-circuit camera |
دوربین نظارت |
sights |
دوربین دیدن |
reflex sight |
دوربین منشوری |
CCTV camera |
دوربین امنیتی |
security camera |
دوربین امنیتی |
director sight |
دوربین هادی |
closed-circuit camera |
دوربین امنیتی |
miniature camera |
دوربین مینیاتوری |
cross hair |
خط داخل دوربین |
drawtube |
لوله دوربین |
binocular |
دوربین دو چشم |
binocular |
دوربین دوچشمی |
telescope |
دوربین نجومی |
observation camera |
دوربین امنیتی |
telescopes |
دوربین نجومی |
reticle |
تار موی دوربین |
sights |
دوربین نشانه روی |
tachymeter |
دوربین مسافت یاب |
spotting scope |
دوربین روی سه پایه |
snooper scope |
دوربین تعقیب و دیدبانی |
camera magazine |
کاست فیلم دوربین |
air survey camera |
دوربین عکسبرداری هوایی |
reticle |
شبکه دوربین نجومی |
tachometric sight |
دوربین مسافت یاب |
riflescope |
دوربین روی تفنگ |
tachometric sight |
دوربین مسافت سنج |
glass |
ایینه شیشه دوربین |
tacheometer |
دوربین نقشه برداری |
sight |
دوربین نشانه روی |
telescopic alidade |
عضاده دوربین دار |
camera window |
دریچه دیافراگم دوربین |
computing gunsight |
دوربین محاسب توپ |
minicam |
دوربین خیلی کوچک |
minicamera |
دوربین خیلی کوچک |
closed-circuit camera |
دوربین مدار بسته |
sighting |
دیدن از داخل دوربین |
sightings |
دیدن از داخل دوربین |
CCTV camera |
دوربین مدار بسته |
observation camera |
دوربین مدار بسته |
miniature camera |
دوربین تصاویر کوچک |
infrared viewer |
دوربین مادون قرمز |
surveillance camera |
دوربین مدار بسته |
line of collimation |
خط تنظیم عدسی دوربین |
fixed reticle |
عدسی ثابت دوربین |
dumpy level |
تراز دوربین دار |
colminator |
دوربین شاخص توپ |
macrometer |
دوربین مسافت سنج |
security camera |
دوربین مدار بسته |
drawtube |
دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین |
infrared viewer |
دوربین دیدبانی شبانه |
opera glass |
دوربین مخصوص اپرا |
power |
درشت نمایی قدرت دوربین |
powered |
درشت نمایی قدرت دوربین |
photoheliograph |
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید |
glass |
دستگاه ارتفاع سنج دوربین |
helioscope |
دوربین افتاب بینی خورشیدبین |
camcorder |
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون |
camcorders |
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون |
air cartographic camera |
دوربین عکس برداری هوایی |
image camera tube |
لامپ تصویر میانی دوربین |
eyeglass |
شیشهء دوربین یاذره بین |
dynameter |
اسباب سنجش قوه دوربین |
powering |
درشت نمایی قدرت دوربین |
powers |
درشت نمایی قدرت دوربین |
tricking |
درجه بندی عدسی دوربین |
telescopic alidade |
سمت گیر دوربین دار |
opticians |
عینک فروش دوربین ساز |
tachymeter |
دوربین پیمایش بلندی یا فاصله |
focal length |
فاصله کانونی دوربین یاعدسی |
computing gunsight |
دوربین محاسب عناصر تیر |
trick |
درجه بندی عدسی دوربین |
tricked |
درجه بندی عدسی دوربین |
sighting device |
دوربین دستگاه نشانه روی |
cross hair |
تار موی وسط دوربین |
optician |
عینک فروش دوربین ساز |
continuous strip camera |
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم |
sound camera |
دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت |
synchronous sight |
دوربین نافم سیستم پرتاب بمب |
field glass |
عدسی درونی دوربین یاذره بین |
snooperscope |
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن |
race glass |
دوربین ویژه برای تماشای مسابقه |
phototelescope |
دوربین عکس برداری ار کرههای اسمانی |
tribrach |
گهواره نصب دوربین نقشه برداری |
sniperscope |
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن |
hyperope |
مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین |
starlight scope |
دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان |
field of view |
حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده |
panoramas |
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد |
panorama |
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد |
reticle |
تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد |
object glass |
عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند |
plumb point |
نقطه شاغولی دوربین هواپیمادر لحظه عکس برداری |
z correction |
تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی |
angular velocity sight |
زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب |
periscope |
دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب |
theodolites |
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی |
theodolite |
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی |
periscopes |
دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب |
angle offset method |
روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه |
pattern |
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند |
patterns |
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند |
panopticon |
نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود |
imagery sortie |
پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی |
target selector |
دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است |
payable at sight |
قابل پرداخت به محض رویت به رویت |
telescopic |
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی |
presbyope |
شخص پیرچشم شخص دوربین |
kinematograph |
دستگاه سینما دوربین سینما |
presbyopia |
شخص پیرچشم شخص دوربین |
boresight |
محوریابی لوله توپ وسیله محوریابی دوربین محوریابی |
stereoscope |
جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته |
spectrozonal photography |
عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص |
continuous strip imagery |
عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار |
angle of depression |
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله |