Total search result: 201 (2 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
hour angle |
زاویه ساعتی خورشید |
|
|
Other Matches |
|
hour angle |
زاویه ساعتی |
sidereal hour angle |
زاویه ساعتی نجومی |
local hour angle |
زاویه ساعتی محلی |
greenwich hour angle |
زاویه ساعتی بین نصف النهارسماوی گرینویچ و نصف النهار محل |
heliocentric |
دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید |
graduated circle of an alidade |
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج |
longitudinal dihedral |
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است |
grivation |
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه |
horary |
ساعتی |
quotidian |
42 ساعتی |
times |
ساعتی |
some two hours |
یک دو ساعتی |
circadian |
42 ساعتی |
timing device |
ساعتی |
hourly |
ساعتی |
timed |
ساعتی |
time |
ساعتی |
entering angle |
زاویه ورودی زاویه دخول |
angle of convergence |
زاویه تقرب زاویه پارالاکس |
loss angle |
زاویه تلف زاویه تلفات |
declination |
زاویه انحراف زاویه میل |
angle of repose |
زاویه تعادل زاویه ارامش |
angle of rotation |
زاویه دوران زاویه چرخش |
time bomb |
بمب ساعتی |
watch pocket |
جیب ساعتی |
automatic time switch |
کلید ساعتی |
wage compution day |
دستمزد ساعتی |
what time is it? |
چه ساعتی است |
what is the time? |
چه ساعتی است |
time switches |
کلید ساعتی |
time bombs |
بمب ساعتی |
time switch |
کلید ساعتی |
hour circle |
دایره ساعتی |
time lock |
قفل ساعتی |
bombing angle |
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب |
time zone |
منطقه ساعتی جهانی |
fresh breeze |
بادی که ساعتی 23 کیلومتربوزد |
schedule of fires |
برنامه ساعتی اتشها |
equinoctial colure |
دایره ساعتی مرجع |
time zones |
منطقه ساعتی جهانی |
What time do you get to work every day ? |
روزها چه ساعتی سر کار می روی ؟ |
watch pocket |
جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند |
distance angle |
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف |
life is not worth an hour's p |
ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت |
fresh gale |
بادی که با سرعت ساعتی 93تا 64 میل بوزد |
time clock |
ساعتی که زمان ورودوخروج کارمندان را ثبت میکند |
constant angle arch dam |
بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان |
real time |
ساعتی در کامپیوترکه حاو ی زمان صحیح روز است |
clocks |
ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند |
clock |
ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند |
phoebus |
خورشید |
sol |
خورشید |
the greater lumen |
خورشید |
day star |
خورشید |
sunning |
خورشید |
suns |
خورشید |
sunned |
خورشید |
daystar |
خورشید |
sun |
خورشید |
angle offset method |
روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه |
superelevation |
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز |
parallactic angle |
زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب |
sun's disk |
قرص خورشید |
declination |
میل خورشید |
air thread |
لعاب خورشید |
eclipse of the sun |
خورشید گرفتگی |
solar eclipse |
گرفت خورشید |
sol |
الهه خورشید |
heliometer |
خورشید سنج |
actinometer |
پرتوسنج خورشید |
d. of the sun |
انحراف خورشید |
actinometre |
پرتوسنج خورشید |
parhelion |
عکس خورشید |
parhelion |
خورشید کاذب |
perihelion |
حضیض خورشید |
samson |
اهل خورشید |
mock sun |
عکس خورشید |
macule |
لکه خورشید |
titans |
خدای خورشید |
coronas |
خرمن خورشید |
titan |
خدای خورشید |
corona |
خرمن خورشید |
sunlight |
نور خورشید |
helium |
گاز خورشید |
first light |
اولین طلیعه خورشید |
opposition jupiter to the sun |
تقابل بر جیس با خورشید |
helios |
دارگونه خورشید خورشیدخدا |
sunglow |
فلق و شفق خورشید |
anthelion |
هاله رو به روی خورشید |
spectrohelioscope |
طیف بین خورشید |
parheliacal |
مانند عکس خورشید |
chromatosphere |
هاله سرخ خورشید |
the setting of the sun |
غروب کردن خورشید |
coronal |
هاله خورشید وغیره |
coronel |
هاله خورشید وغیره |
heliocentric system |
دستگاه خورشید مرکزی |
sunspot |
لکه روی خورشید |
perihelion |
نزدیکترین نقطه مدار به خورشید |
photoheliograph |
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید |
The earth moves round the sun. |
زمین دوز خورشید می چرخد |
heliometer |
الت پیمایش قطر خورشید |
gossamery |
لعاب خورشید پارچه بسیارنازک |
solar flare |
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید |
sunrise |
طلوع خورشید تیغ افتاب |
sunrises |
طلوع خورشید تیغ افتاب |
The earth moves round the sun . |
زمین بدور خورشید می گردد |
pyrheliometer |
گرماسنج ونیرو سنج خورشید |
snowblink |
انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ |
midnight sun |
خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان |
actinogram |
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید |
sunlight |
تابش افتاب انعکاس نور خورشید |
spectroheliograph |
تصویریک رنگ طیف نمای خورشید |
spectroheliogram |
تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید |
aureole |
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان |
aureola |
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان |
to screen one's eyes from the sun |
از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن |
solunar |
حاصله در اثر خورشید و ماه باهم |
Plants store up the sun's energy. |
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند. |
parhelic |
وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید |
shoots |
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج |
shoot |
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج |
flocculus |
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید |
reversing layer |
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید |
actinochemistry |
مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید |
lie |
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها |
lies |
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها |
lied |
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها |
autumnal equinox |
نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز |
actinograph |
دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند |
heliometry |
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید |
mithra |
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی |
camera lucida |
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.] |
zone time |
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی |
apogee |
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر |
noise |
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید |
noises |
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید |
apex angle |
زاویه راسی هدف زاویه راسی |
helical |
ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی |
supernovae |
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران |
sailed |
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود |
sailings |
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود |
supernovas |
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران |
langley |
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع |
supernova |
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران |
sail |
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود |
apolline |
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.] |
grid magnatic angle |
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی |
angle of arrival |
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله |
angle of traverse |
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله |
synchronous |
فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند |
clock method |
روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت |
shoot |
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید |
shoots |
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید |
heliograph |
گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید |
white out |
انحراف افق به علت انعکاس نور خورشید روی برف خطای تشخیص محل افق |
hill shading |
سایه زدن ارتفاعات و تپه هاروی نقشه رنگ کردن ارتفاعات در عکس جهت تابش نور خورشید |
angles |
زاویه |
angle of attack |
زاویه تک |
canton |
زاویه |
corners |
زاویه |
cornering |
زاویه |
angle |
زاویه |
isogonic line |
خط هم زاویه |
corner |
زاویه |
localities |
زاویه |
pike |
زاویه |
cantons |
زاویه |
locality |
زاویه |
angle t |
زاویه تی |
diffraction angle |
زاویه پراش |
dehedral angle |
زاویه دو وجهی |
dependum angle |
زاویه ته دنده |
drift angle |
زاویه سوق |
facial angle |
زاویه دیدfascia |
fusion angle |
زاویه فوزیون |
facial angle |
زاویه چهره |
f.angte |
زاویه وجهیه |
entering angle |
زاویه ورود |
flap angle |
زاویه فلپ |
electrical angle |
زاویه الکتریکی |
solid angle |
زاویه فضایی |
deflection angle |
زاویه انحراف |
deflection angle |
زاویه خمش |
target angle |
زاویه هدف |
contact angle |
زاویه تماس |
coign |
سنگ زاویه |
clinometer |
زاویه یاب |
clearance angle |
زاویه ازاد |
toe in |
زاویه تو- این |
theodo;ite |
زاویه سنج |
center spuare |
زاویه تمرکز |
bragg angle |
زاویه براگ |
bond angle |
زاویه پیوند |
tilt angle |
زاویه انحراف |
tail setting angle |
زاویه نصب دم |
critical angle |
زاویه بحرانی |
defilade |
زاویه بیروح |
declination |
زاویه انحراف |
dead zone |
زاویه بیروح |
clinometer |
زاویه سنج |