Total search result: 202 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
pitch |
زاویه سوراخهای گوی بولینگ |
pitches |
زاویه سوراخهای گوی بولینگ |
|
|
Other Matches |
|
bridge |
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ |
bridged |
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ |
bridges |
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ |
broached |
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود |
broaches |
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود |
broaching |
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود |
broach |
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود |
graduated circle of an alidade |
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج |
longitudinal dihedral |
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است |
grivation |
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه |
angle of rotation |
زاویه دوران زاویه چرخش |
angle of repose |
زاویه تعادل زاویه ارامش |
entering angle |
زاویه ورودی زاویه دخول |
loss angle |
زاویه تلف زاویه تلفات |
declination |
زاویه انحراف زاویه میل |
angle of convergence |
زاویه تقرب زاویه پارالاکس |
edge perforated |
با سوراخهای لبهای |
ice fishing |
ماهیگیری از سوراخهای یخ |
code holes |
سوراخهای رمز |
feed holes |
سوراخهای پیشبر |
bombing angle |
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب |
infltrate |
از سوراخهای صافی گذراندن |
sprocket holes |
سوراخهای چرخ دندهای |
lightening hole |
سوراخهای کاهش وزن ناو |
earth stopper |
مامور بستن سوراخهای روباه |
distance angle |
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف |
rivet pitch |
فاصله بین مراکز سوراخهای پرچ |
constant angle arch dam |
بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان |
bye hole |
سوراخهای باقیمانده پس ازمعلوم شدن نتیجه مسابقه گلف |
card |
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده |
feeds |
سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ |
feed |
سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ |
cards |
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده |
speculum |
اینه طبی یاسپکولوم وسیله معاینه از طریق سوراخهای بدن |
overpunching |
تغییر داده روی نوار کاغذ با ایجاد سوراخهای اضافی |
angle offset method |
روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه |
superelevation |
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز |
parallactic angle |
زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب |
perforations |
خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها |
lies |
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها |
lied |
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها |
lie |
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها |
Chad |
محصولات زیادی ایجاد شده از سوراخهای پانچ شده در نوار یا کارت |
cards |
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است |
card |
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است |
punches |
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول |
punch |
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول |
punched |
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول |
hawse |
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه |
seeps |
از میان سوراخهای ریز نفوذ کردن چکه کردن |
seeped |
از میان سوراخهای ریز نفوذ کردن چکه کردن |
seep |
از میان سوراخهای ریز نفوذ کردن چکه کردن |
seeping |
از میان سوراخهای ریز نفوذ کردن چکه کردن |
maples |
میلههای بولینگ |
bowling alley |
تالار بولینگ |
bowling |
بازی بولینگ |
curled |
بولینگ روی یخ |
curls |
بولینگ روی یخ |
curl |
بولینگ روی یخ |
bowling alleys |
تالار بولینگ |
bocci |
بولینگ ایتالیایی |
bowl |
بازی بولینگ |
bowls |
بازی بولینگ |
apogee |
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر |
apex angle |
زاویه راسی هدف زاویه راسی |
mothers-in-law |
میله شماره 7 بولینگ |
mother-in-law |
میله شماره 7 بولینگ |
candlepin |
میله باریک بولینگ |
skittle |
میله چوبی بولینگ |
ball return |
بازگشت گوی بولینگ |
bowling bag |
ساک بازیگر بولینگ |
carrying |
انداختن یک یا دو میله بولینگ |
carry |
انداختن یک یا دو میله بولینگ |
kingpin |
میله شماره 5 بولینگ |
kingpin |
میله بازی بولینگ |
headpin |
میله شماره 1 بولینگ |
lawn bowling |
بولینگ روی چمن |
nine pins |
نوعی بولینگ قدیمی |
dutchman |
بازیگر بولینگ هلندی |
dead |
گوی بولینگ ضعیف |
directors |
سرپرست تیم بولینگ |
director |
سرپرست تیم بولینگ |
tenpin |
بازی بولینگ ده میلهای |
carries |
انداختن یک یا دو میله بولینگ |
carried |
انداختن یک یا دو میله بولینگ |
SMT |
روش تولید تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح آن و نه روی سوراخهای آن نصب شده اند |
bowl |
مسابقه وجشن بازی بولینگ |
bowls |
مسابقه وجشن بازی بولینگ |
pin deck |
قسمت زیر میلههای بولینگ |
ten strike |
ضربت بازی بولینگ ده میلهای |
ball retour track |
مسیر بازگشت گوی بولینگ |
ninepin |
بازی بولینگ با 9 میله چوبی |
perfect game |
یک سری بازی بولینگ با 21استرایک |
semi roller |
پرتاب دورانی گوی بولینگ |
tenpins |
بولینگ 01 میلهای با گوی سنگین |
setup |
وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ |
spiller |
انداختن تمام میلههای بولینگ با |
semi spinner |
پرتاب دورانی گوی بولینگ |
duckpin |
بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ |
dutch 00 |
بولینگ هلندی با حساب 002 |
hig low jack |
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد |
flat apple |
گوی بولینگ خارج از بازی |
composite average |
معدل امتیاز بازیگر بولینگ |
flat ball |
گوی بولینگ خارج از بازی |
crown green bowls |
بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع |
convert |
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ |
lily |
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد |
marks |
01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف |
lilies |
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد |
do split |
ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد |
double pinochle |
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد |
mark |
01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف |
slow |
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ |
slowed |
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ |
slower |
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ |
slowest |
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ |
slowing |
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ |
slows |
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ |
spare |
انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب |
spared |
انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب |
big four |
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد |
big ball |
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد |
bedpost |
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد |
highs |
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ |
highest |
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ |
half worcester |
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد |
light hit |
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد |
golden gate |
پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد |
full spinner |
حرکت گوی بولینگ با حالت فرفره |
candlepins |
بازی بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ |
dead wood |
میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند |
high |
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ |
pocket split |
باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ |
converts |
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ |
converting |
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ |
converted |
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ |
sprocket feed |
محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند |
DOR |
سیگنال ذخیره شده به صورت دودویی روی سوراخهای کوچک روی سطح دیسک فشرده یا نوری که توسط لیزر قابل خواندن باشد |
thinners |
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ |
fill |
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم |
thins |
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ |
fills |
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم |
thinnest |
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ |
pick a cherry |
ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ |
curling stone |
سنگ مخصوص بازی بولینگ روی چمن |
pumpkins |
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد |
thinned |
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ |
pumpkin |
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد |
pinsetter |
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود |
foundation |
انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم |
baby split |
وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند |
blows |
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه |
blow |
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه |
thin |
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ |
pinspotter |
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود |
lawn bowling |
بازی بولینگ روی چمن باتوپهای چوبی |
worcester |
باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ |
cheesecake |
مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است |
dead mark |
انداختن تمام میله ها دراخرین بخش مسابقه بولینگ |
pit |
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ |
pits |
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ |
wood |
چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ |
heads |
تختههای افرا در 61 متری قسمت اول مسیر بولینگ |
open frame |
هر بخش از بازی بولینگ باناتوانی در انداختن تمام میله ها |
cheesecakes |
مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است |
straight ball |
پرتابی در بولینگ که گوی باچرخش مستقیما حرکت میکند |
pin bowler |
بازیگری که مرتبا به میله بولینگ هدف گیری میکند |
angle of traverse |
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله |
angle of arrival |
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله |
grid magnatic angle |
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی |
reader |
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند |
readers |
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند |
pinfall |
تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی |
bowling alleys |
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند |
bowling alley |
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند |
count |
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ |
count |
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک |
counted |
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ |
counted |
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک |
counting |
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ |
counts |
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ |
counts |
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک |
spanned |
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر |
spanning |
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر |
spans |
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر |
span |
فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر |
counting |
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک |
pushaway |
غلطاندن گوی بولینگ از جلوبدن حرکت پارو با دورشدن تیغه از قایق |
brooklyn |
ضربه به میله جلو بولینگ بسمتی مخالف دست گوی انداز |
sleepers |
میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود |
sleeper |
میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود |
alleys |
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ |
spread eagle |
سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ |
alley |
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ |
lifts |
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ |
alleyways |
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ |
stiffest |
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد |
lift |
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ |
lifted |
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ |
lifting |
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ |