English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
bank angle زاویه شیب ساحل
Search result with all words
point break موجهاییکه با زاویه به ساحل نزدیک می شوند
Other Matches
beach marker علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
ship to shore حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
shore to shore movement عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
onshore روی ساحل متوجه بطرف ساحل
inshore بطرف ساحل جلو ساحل
graduated circle of an alidade دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
longitudinal dihedral اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
angle of rotation زاویه دوران زاویه چرخش
entering angle زاویه ورودی زاویه دخول
loss angle زاویه تلف زاویه تلفات
angle of convergence زاویه تقرب زاویه پارالاکس
angle of repose زاویه تعادل زاویه ارامش
declination زاویه انحراف زاویه میل
bombing angle زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
approach lane مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
constant angle arch dam بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
angle offset method روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
shore ساحل
causey ساحل
brae ساحل
shores ساحل
ashore به ساحل
bank ساحل
coast ساحل
coasts ساحل
beach ساحل
beached ساحل
beaches ساحل
banks ساحل
sea shore ساحل
rivage ساحل
littoral ساحل
landside ساحل
apogee زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
apex angle زاویه راسی هدف زاویه راسی
beached ساحل شنی
beached زدن به ساحل
seacoast ساحل دریا
bank protection ساحل داری
beaches زدن به ساحل
beaches ساحل شنی
sea coast ساحل دریا
river line خط ساحل رودخانه
attack group گروه تک به ساحل
back beach ساحل جزرو مد
backshore ساحل جزرو مد
offshore از جانب ساحل
stethe ساحل رودخانه
shoreline خط ساحل یا خط ساحلی
seashore ساحل دریا
offshore دور از ساحل
seashores ساحل دریا
river bank ساحل رودخانه
river banks ساحل رودخانه
sandbanks ساحل شنی
shorelines خط ساحل یا خط ساحلی
sandbank ساحل شنی
shore duty خدمت ساحل
beach زدن به ساحل
beach ساحل شنی
backshore beach ساحل جزرو مد
riparian ساحل رودخانه زی
hard beach ساحل مستحکم
shore ساحل دریا
shore کرانه ساحل
low lander ساحل نشین
beach party تیم ساحل
coast guardsman ساحل بان
coastwise درطول ساحل
coastward بطرف ساحل
coastward درامتداد ساحل
coastwards بطرف ساحل
coastwards درامتداد ساحل
coral reef ساحل مرجانی
land combat نبرد در ساحل
near shore نزدیک به ساحل
shores کرانه ساحل
in- نزدیک ساحل
bank revetment پوشش ساحل
bankside شیب ساحل
inshore به طرف ساحل
basegram پیام از ساحل
on shore روی ساحل
onshore واقع در ساحل
in نزدیک ساحل
shores ساحل دریا
seebreeze باد از دریا به ساحل
bank line نخ ماهیگیری وصل به ساحل
put out از ساحل عازم شدن
coast in point نقطه ورود به ساحل
landing beach ساحل پیاده شدن
near bank ساحل نزدیک رودخانه
shoring پیاده شدن در ساحل
roadstead لنگرگاه دور از ساحل
the wares beat the shore خوردن امواج به ساحل
Ivory Coast کشور ساحل عاج
lee shore ساحل در معرض باد
the waves beats or the shore امواج به ساحل می کوبد
coast defence سازمان پدافنداز ساحل
riverain ساکن ساحل رودخانه
retracting دور شدن از ساحل
retracted دور شدن از ساحل
hinterland زمین پشت ساحل
bar خور پیشرفتگی اب به ساحل
insides موج نزدیک ساحل
retracts دور شدن از ساحل
hinterlands زمین پشت ساحل
shelf سراشیب ساحل دریا
bars خور پیشرفتگی اب به ساحل
ashore بکنار بطرف ساحل
waterside متعلق به کناردریا ساحل
inside موج نزدیک ساحل
retract دور شدن از ساحل
foreshores لبه جلوی ساحل دریا
debarkation net پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
foreshore لبه جلوی ساحل دریا
to wash something up بکنار ساحل شستن چیزی
coasting کشتی رانی در طول ساحل
beaching gear وسایل به ساحل کشیدن ناو
landing attack تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing forces نیروها پیاده شونده به ساحل
bank صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
banks صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
surf cast قلاب اندازی از ساحل در موج
offshore winds بادخشکی بادهای دور از ساحل
cay ساحل مرجانی یاشنی درجزیره
to wash something ashore بکنار ساحل شستن چیزی
shore break موجهاییکه نزدیک ساحل می شکنند
skate boat قایق بسته به ساحل در اغازمسابقه
council of entent ساحل عاج نیجریه و ولتای علیا
beachheads پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
shore duty ماموریت کار در ساحل یاپایگاه خودی
mooring نقطه مهار کردن قایق به ساحل
landings پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
offshore دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
coast in point نقطه نزدیک شدن کشتی به ساحل
liberty man ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
straight off مستقیما درجلو موج روبه ساحل
alighting area نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
beachhead پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
barrier reef صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
landing پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
wharf لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
soup موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
mooring line طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
wharfs لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
dune خاکریز یاتپه شنی ساحل که بادانها را جابجامیکند
camp-shedding [پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
approach line خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
wharves لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
coastal refraction تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
landing attack تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
jolly boat قایق بار کشی از کشتی به ساحل و بعکس
soups موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
landing party گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
angle of traverse زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
grid magnatic angle زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
hard-up جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
barrier light نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
scylla صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
bank protection حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
hard up جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
painters طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
painter طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
bollards تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
bollard تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
transfer area در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transfer berth دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
touchdown درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
touchdowns درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
tac log group گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
mooring penant طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل
angles زاویه
pike زاویه
corners زاویه
angle of attack زاویه تک
canton زاویه
cantons زاویه
localities زاویه
cornering زاویه
corner زاویه
locality زاویه
angle t زاویه تی
angle زاویه
isogonic line خط هم زاویه
oblique angle زاویه تند
bearing angle زاویه یاطاقان
bond angle زاویه پیوند
obtuse angle زاویه منفرجه
inclination زاویه میل
blade angle زاویه تیغه
bragg angle زاویه براگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com