Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
aiming circle
زاویه یاب فرماندهی
Other Matches
supreme commander
فرماندهی عالی ارتش فرماندهی کل قوا فرماندهی کل
reference position
محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
command axis
محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
assumes
در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
assume
در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
resume command
به دست گرفتن فرماندهی شروع فرماندهی
islands
پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
island
پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
second in command
معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
direct command
فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
graduated circle of an alidade
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
longitudinal dihedral
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
specified command
فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
angle of convergence
زاویه تقرب زاویه پارالاکس
angle of rotation
زاویه دوران زاویه چرخش
angle of repose
زاویه تعادل زاویه ارامش
declination
زاویه انحراف زاویه میل
entering angle
زاویه ورودی زاویه دخول
loss angle
زاویه تلف زاویه تلفات
bombing angle
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
constant angle arch dam
بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
airlift command
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
angle offset method
روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle
زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
bridge
پل فرماندهی
commandership
فرماندهی
strategies
فن فرماندهی
bridges
پل فرماندهی
strategy
فن فرماندهی
wheelhouses
پل فرماندهی
executive branch
فرماندهی
bridged
پل فرماندهی
pilot house
پل فرماندهی
conning tower
پل فرماندهی
commands
فرماندهی
leadership
فرماندهی
wheelhouse
پل فرماندهی
command
فرماندهی
commandantship
فرماندهی
centre castle
پل فرماندهی
commanded
فرماندهی
logistical command
فرماندهی لجستیکی
master's certificate
گواهینامه فرماندهی
lead a unit
فرماندهی کردن
supreme
فرماندهی عالی
headquarters
قرارگاه فرماندهی
enclosed bridge
پل فرماندهی سر پوشیده
flagship
ناو فرماندهی
oldman
مقام فرماندهی
administrative command
فرماندهی اداری
high command
فرماندهی عالی
head quarters
مرکز فرماندهی
scheme of command
طرح فرماندهی
air command
فرماندهی هوایی
command posts
پاسگاه فرماندهی
command posts
پست فرماندهی
command post
پاسگاه فرماندهی
command post
پست فرماندهی
flagships
ناو فرماندهی
flag ship
ناو سر فرماندهی
support command
فرماندهی پشتیبانی
bridged
پل فرماندهی کشتی
command channels
ردههای فرماندهی
command group
گروه فرماندهی
command language
زبان فرماندهی
command mode
حالت فرماندهی
command report
گزارش فرماندهی
headquarters
مرکز فرماندهی
commander's call
در اختیار فرماندهی
command and control
کنترل و فرماندهی
commands
سرکردگی فرماندهی
combined command
فرماندهی مرکب
bridges
پل فرماندهی کشتی
base command
فرماندهی پایگاه
area command
فرماندهی منطقه
joint command
فرماندهی مشترک
command
سرکردگی فرماندهی
bridge
پل فرماندهی کشتی
commanded
سرکردگی فرماندهی
command net
شبکه فرماندهی
continuity of command
مداومت فرماندهی
unified command
فرماندهی متحد
commander's estimate
براورد فرماندهی
commodity command
فرماندهی اماد
commandery
محل فرماندهی
tactical command ship
ناو فرماندهی
tactical command
فرماندهی تاکتیکی
emergency conning position
پل فرماندهی اضطراری
commandery
مقام فرماندهی
establishing authority
فرماندهی نیروهای اب خاکی
chain of command
سلسله مراتب فرماندهی
cupola
برجک فرماندهی تانک
cupolas
برجک فرماندهی تانک
guided
کشتی فرماندهی عملیات
kommandatura
مرکز فرماندهی نظامی
guide
کشتی فرماندهی عملیات
division support command
فرماندهی پشتیبانی لشگر
area support command
فرماندهی پشتیبانی منطقه
operational command
فرماندهی از نظر عملیاتی
type command
فرماندهی ناو گروه
air command
فرماندهی نیروی هوایی
advance command post
پاسگاه فرماندهی جلو
commander in chief
فرمانده کل قوا سر فرماندهی
guides
کشتی فرماندهی عملیات
commander's call
ساعات در اختیار فرماندهی
command post exercise
تمرین پاسگاه فرماندهی
air defense command
فرماندهی پدافند هوایی
command liaison
افسر رابط فرماندهی
air strategical command
فرماندهی استراتژیکی هوایی
alternate command authority
مقام جانشین فرماندهی
islands
پل فرماندهی ناو هواپیمابر
forward command post
پست فرماندهی جلو
island
پل فرماندهی ناو هواپیمابر
unified
یکپارچه فرماندهی متحد
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
combat commander's insignia
علامت فرماندهی بر یکان رزمی
deputy chief of naval operation
جانشین فرماندهی نیروی دریایی
sealift command
فرماندهی حمل و نقل دریایی
amphibious command ship
ناو فرماندهی عملیات اب خاکی
agc
ناو فرماندهی نیروی اب خاکی
army material command
فرماندهی اماد نیروی زمینی
command and general staff college
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
flag officer
افسر پرچمدار تیمسار فرماندهی ناو
general staff college
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
army airdefense command post
پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
apogee
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
apex angle
زاویه راسی هدف زاویه راسی
sea frontiers
مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
tactical air command center
مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
splinter screen
پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
commander's guidance
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
oversea command
یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
base logistical command
یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
chief army censor
افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
command
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
commands
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
commanded
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
grid magnatic angle
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
angle of traverse
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
angle of arrival
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
tactics
دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
unified command
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
cross tell
پخش اخبار به طور عرضی توزیع اخبار دریک سطح فرماندهی
terminal command
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
army reserve command
فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
localities
زاویه
angle t
زاویه تی
locality
زاویه
cantons
زاویه
angle of attack
زاویه تک
corner
زاویه
cornering
زاویه
corners
زاویه
canton
زاویه
angles
زاویه
isogonic line
خط هم زاویه
angle
زاویه
pike
زاویه
bearing angle
زاویه حامل
bearing angle
زاویه یاطاقان
trigonous
دارای سه زاویه
vectorical angle
زاویه برداری
transit phase angle
زاویه فازگذار
front rake
زاویه شیب
dead group
زاویه بیروح
cutting angle
زاویه برش
azimuth angle
زاویه گرا
critical angle of attack
زاویه حمله
critical angle
زاویه بحرانی
rake angle
زاویه شیب
tilt angle
زاویه انحراف
back rake angle
زاویه شیب
contact angle
زاویه تماس
toe in
زاویه تو- این
dead area
زاویه بیروح
torsional angle
زاویه پیچشی
viewing angle
زاویه دید
bending angle
زاویه خمش
interlan angle
زاویه داخلی
deflection angle
زاویه خمش
center spuare
زاویه تمرکز
clearance angle
زاویه ازاد
clinometer
زاویه یاب
electrical angle
زاویه الکتریکی
clinometer
زاویه سنج
batter
ضریب زاویه
blade angle
زاویه تیغه
bond angle
زاویه پیوند
bragg angle
زاویه براگ
visual angle
زاویه دید
wind angle
زاویه باد
working angle
زاویه موثر
coign
سنگ زاویه
dead zone
زاویه بیروح
nose angle
زاویه نوک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com