Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (11 milliseconds)
English
Persian
assembly language
زبان اسمبلی
Search result with all words
assemble
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembled
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembles
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
operation
بخشی از دستور زبان اسمبلی که حاوی نشانههای کد اجرا باشد
assembly
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
assembler
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
assembler
برنامه اسمبلی یا برنامهای که برنامه به زبان اسمبلی را به کد ماشین تبدیل میکند
assembly language instruction
دستورالعمل زبان اسمبلی
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
machine address
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
macro
استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
microprogram
هر دستور زبان اسمبلی کامپیوتر که با زیربرنامه اجرا شود
to to
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
Other Matches
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
assembly program
برنامه اسمبلی
assembly
اسمبلی گردهمایی
format
قواعد دستورات زمان اسمبلی
formats
قواعد دستورات زمان اسمبلی
structure
روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
disassemble
ارسال دستورات کد ماشین به قواعد اسمبلی
assembly listing
صورت برداری همگذاری لیست اسمبلی
structures
روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
reentrant code
برنامههای اسمبلی تولیدشده توسط ماشین
structuring
روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
assembly
تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
implied addressing
دستور اسمبلی که فقط روی یک ثبات کار میکند.
disassembler
نرم افزاری که برنامه کد ماشین را به حالت اسمبلی بر می گرداند
assembler
کد شی ای که در یک اجرای اسمبلی از برنامه اصلی ایجاد شده است
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
assembly
نمایش یک برنامه اسمبلی که به ترتیب مکانهای حافظه مرتب شده است
assembler
پیام برنامه اسمبلی برای اعلام اینکه خطا در کد اصلی یافت شد
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
assembly
نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic
زبان تازی زبان عربی
glib
چرب زبان زبان دار
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
assembler
اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
two tongued
زبان
tongue
زبان
tongueless
بی زبان
glossa
زبان
abusers
بد زبان
abuser
بد زبان
language lab
زبان
tongues
زبان
hound's tongue
سگ زبان
grss language
زبان جی پی اس اس
report progarm generator
زبان ار- پی- جی
c++
زبان ++C
tongue
[language]
زبان
languages
زبان ها
apl language
زبان ای پی ال
language
زبان
as one man
با یک زبان
language
زبان
languages
زبان
rpg language
زبان ار پی جی
apt language
زبان ای پی تی
assembly language
زبان همگذاری
romanian
زبان رومانی
declarative language
زبان تشریحی
assyrian
زبان اشوری
romanic
زبان رومی
tonguelike
زبان مانند
rap
زخم زبان
body language
زبان بدن
raps
زخم زبان
program language
زبان برنامه
aryan
زبان اریایی
sankskirt
زبان سانسکریت
application oriented language
زبان کاربردی
mother tongue
زبان مادری
dancing language
زبان رقص
aramaean
زبان باستانی
Hebrew
زبان عبری
tongue-tied
زبان بسته
aramaic
زبان ارامی
armenian
زبان ارمنی
Latin
زبان لاتین
declarative language
زبان اعلانی
decompilation
به زبان اصلی
design language
زبان طراحی
roumanian
زبان رومانی
tongue tied
زبان بسته
tongue tie
لکنت زبان
diatribes
زخم زبان
quary language
زبان پرس و جو
basic language
زبان بیسیک
reference language
زبان مرجع
enquiry language
زبان پرس و جو
portuguese
زبان پرتقالی
english speaking
انگلیسی زبان
loll
زبان بیرون
lolled
زبان بیرون
query language
زبان پرس و جو
equivocator
زبان باز
sugary
شیرین زبان
vulgate
زبان عامیانه
portugese
زبان پرتغالی
estonian
زبان استونی
grammar
دستور زبان
grammars
دستور زبان
artificial language
زبان مصنوعی
erse
زبان گالی
baluchi
زبان بلوچی
brickbat
زخم زبان
lolling
زبان بیرون
universal language
زبان فراگیر
quasilanguage
شبه زبان
dumb language
زبان بی زبانی
avestan
زبان اوستایی
quacksalver
زبان باز
dumb language
زبان حال
pushtu
زبان افغانستان
procedural language
زبان رویهای
acrimoniousness
زخم زبان
uvula
زبان کوچک
lolls
زبان بیرون
Urdu
زبان اردو
lick
زبان زدن
licked
زبان زدن
licks
زبان زدن
dysphasia
زبان پریشی
dumb
زبان بسته
dumbest
زبان بسته
Welsh
زبان ولز
source language
زبان منبع
publication language
زبان انتشارات
common language
زبان مشترک
sign language
زبان اشاره
algorithmic language
زبان الگوریتمی
sign languages
زبان علامات
common language
زبان عمومی
sign languages
زبان اشاره
snobol language
زبان اسنوبول
sign language
زبان علامات
cobol
زبان کوبول
idioms
زبان ویژه
sophist
زبان باز
compile language
زبان کامپایل
jargon
زبان حرفهای
jargon
زبان فنی
Chinese
زبان چینی
semitic language
زبان سامی
ambiguous language
زبان مبهم
idiom
زبان ویژه
serbian
زبان صربستانی
protolanguage
زبان قدیمی
commerical language
زبان تجاری
Afghan
زبان افغانی
algebraic language
زبان جبری
psycholinguistics
روانشناسی زبان
algol
زبان الگول
simscript language
زبان سیمسکریپت
silver tongued
چرب زبان
servian
زبان صربی
pseudolanguage
شبه زبان
comit language
زبان کامیت
simula language
زبان سیمیولا
command language
زبان دستوری
command language
زبان فرمان
accadian
زبان اکد
smooth tongued
چرب زبان
slip of the tongue
لغزش زبان
slavic
زبان اسلاوی
publication language
زبان نشری
command language
زبان فرماندهی
algol 0
زبان الگول 06
aphasia
زبان پریشی
linguistics
علم زبان
philology
علم زبان
target language
زبان مقصود
philology
زبان شناسی
charlatanism
زبان بازی
an busive bellow
شخص بد زبان
target language
زبان هدف
tamil
زبان تمیل
linguistics
زبان شناسی
technical language
زبان فنی
technical language
زبان تخصصی
bengali
زبان بنگاله
mother tongues
زبان مادری
the turkish language
زبان ترکی
the persian language
زبان فارسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com