English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
pushtu زبان افغانستان
Search result with all words
pushtoo پشتو زبان افغانستان
Other Matches
Afghanistan افغانستان
Herat شهر هرات افغانستان
balloon پوقانه [در افغانستان] [بادکنک]
balloon پوف کنک [در افغانستان] [بادکنک]
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
Pashtan قبایل پشتو [که در افغانستان و پاکستان زندگی می کنند و فرش های آن بنام های درانی، گلیزائی، هفت بالا و شیرخانی در بازار معروف می باشند.]
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib چرب زبان زبان دار
Arabic زبان تازی زبان عربی
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
greige carpet فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
salor سالور [از قدیمی ترین ایل های ترکمن که به قرن چهارم هجری شمسی باز می گردند. عده ای هم در افغانستان زندگی می کنند. نگاره خاص فرش های آنها گل های هشت ضلعی است.]
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
gold washing شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
Zahir-Shahi design طرح ظهیر شاه [این طرح در افغانستان رایج بوده و احتمال می رود که از سفارشات این شاه افغان باشد. در نقش لوزی ها و هشت گوش ها یک در میان جای خود را عوض می کنند.]
hemp گیاه شاهدانه [در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
two tongued زبان
c++ زبان ++C
apl language زبان ای پی ال
grss language زبان جی پی اس اس
hound's tongue سگ زبان
tongues زبان
tongueless بی زبان
language زبان
as one man با یک زبان
abuser بد زبان
report progarm generator زبان ار- پی- جی
tongue زبان
tongue [language] زبان
glossa زبان
language زبان
abusers بد زبان
rpg language زبان ار پی جی
languages زبان
languages زبان ها
language lab زبان
apt language زبان ای پی تی
serbian زبان صربستانی
aryan زبان اریایی
application oriented language زبان کاربردی
semitic language زبان سامی
aramaean زبان باستانی
armenian زبان ارمنی
aramaic زبان ارامی
scythian زبان سکایی
romanian زبان رومانی
baluchi زبان بلوچی
basic language زبان بیسیک
bengali زبان بنگاله
reference language زبان مرجع
brickbat زخم زبان
query language زبان پرس و جو
philology زبان شناسی
formal language زبان صوری
avestan زبان اوستایی
assembly language زبان همگذاری
assembly language زبان اسمبلی
assyrian زبان اشوری
sankskirt زبان سانسکریت
roumanian زبان رومانی
romanic زبان رومی
quary language زبان پرس و جو
Celtic زبان سلتی
technical language زبان تخصصی
technical language زبان فنی
British زبان انگلیسی
target language زبان مقصود
target language زبان هدف
tamil زبان تمیل
Dutch زبان هلندی
tartar زبان تاتاری
tartars زبان تاتاری
symbolic language زبان نمادی
sweet spoken شیرین زبان
standard language زبان متعارف
the persian language زبان فارسی
the turkish language زبان ترکی
philology علم زبان
universal language زبان فراگیر
Latin زبان لاتین
tonguelike زبان مانند
tongue tied زبان بسته
tongue tie لکنت زبان
tongue-tied زبان بسته
Hebrew زبان عبری
mother tongue زبان مادری
mother tongues زبان مادری
linguistics زبان شناسی
linguistics علم زبان
jargon زبان حرفهای
jargon زبان فنی
snobol language زبان اسنوبول
algol 0 زبان الگول 06
smooth tongued چرب زبان
algorithmic language زبان الگوریتمی
slip of the tongue لغزش زبان
ambiguous language زبان مبهم
slavic زبان اسلاوی
simula language زبان سیمیولا
an abusive bellow شخص بد زبان
an busive bellow شخص بد زبان
simscript language زبان سیمسکریپت
silver tongued چرب زبان
aphasia زبان پریشی
algol زبان الگول
algebraic language زبان جبری
Afghan زبان افغانی
Chinese زبان چینی
idiom زبان ویژه
idioms زبان ویژه
sign language زبان علامات
sign language زبان اشاره
sign languages زبان علامات
sign languages زبان اشاره
accadian زبان اکد
source language زبان اصلی
source language زبان منبع
acrimoniousness زخم زبان
sophist زبان باز
servian زبان صربی
charlatanism زبان بازی
gramarey دستور زبان
irish gaelic زبان سلتی
open hearted دل و زبان یکی
on the tongues of men سر زبان مردم
official language زبان رسمی
keltŠetc زبان سلت ها
objective language زبان مقصود
khowar زبان خواری
kiffa australis زبان جنوبی
object language زبان مقصد
lamblkin زبان بسته
language master اموزگار زبان
language master زبان اموز
language processor زبان پرداز
original language زبان اصلی
intelligent language زبان هوشمند
grammer دستور زبان
graphic language زبان نگارهای
gujarati زبان گجراتی
halophrastic language زبان تک واژهای
pascal language زبان پاسکال
parliamentary language زبان مودبانه
hibernian ایرلندی زبان
high dutch زبان المانی
parliamentary language زبان مجلسی
papillae of the tongue ثالیل زبان
human language زبان بشری
panjabi زبان پنجابی
icelandic زبان ایسلندی
language processor پردازشگر زبان
language translator مترجم زبان
lao زبان تایی
native language زبان بومی
mute language زبان بیزبانی
machine language زبان ماشین
mute language زبان حال
musical language زبان موسیقی
mant زبان گرفتگی
maternal language زبان مادری
mechanical language زبان ماشینی
metalanguage فوق زبان
mountebankery زبان بازی
monoglot یک زبان دان
native language زبان اختصاصی
native language زبان طبیعی
mnemonic language زبان یادمان
object language زبان مقصود
lapponian زبان لایلاندی
lapsus linguac لغزش زبان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com